...اين‌همه راه آمده‌ايم


+ 0
+ 0

«شما يک زندگي جدا از دنياي جديد داشته‌ايد. مباحث مربوط به اقتصاد مدرن و حقوق و روابط جديد بين‌الملل را مطالعه نکرده‌ايد. تحصيلات شما در علوم اسلامي و الهي است. شما با دنياي کنوني سياست و معادلات جاري آن در زندگي اجتماعي درگير نبوده‌ايد. با اين وجود، آيا احساس نمي‌کنيد که بايد در راهي که اعلام کرده‌ايد تجديدنظر کنيد؟»

اين پرسشي بود که روز نهم آذرماه 1358 خبرنگار مجله آمريکايي تايم در مصاحبه اختصاصي خود با حضرت امام(ره) از ايشان پرسيده بود. پاسخ امام راحل(ره) اما، تعجب آميخته به ناباوري خبرنگار تايم را در پي داشت. امام خميني(ره) در پاسخ فرموده بود؛ «ما، معادله جهاني و معيارهاي اجتماعي و سياسي که تا به حال به واسطه آن تمام مسائل جهان سنجيده مي‌شده است را شکسته‌ايم، ما خود چارچوب جديدي ساخته‌ايم که در آن عدل را ملاک دفاع و ظلم را ملاک حمله گرفته‌ايم. از هر عادلي دفاع مي‌کنيم و بر هر ظالمي مي‌تازيم، حال شما اسمش را هر چه مي‌خواهيد بگذاريد، ما اين سنگ را بنا خواهيم گذاشت، اميد است کساني پيدا شوند که ساختمان بزرگ سازمان ملل و شوراي امنيت و ساير سازمان‌ها را بر اين پايه بنا کنند. نه بر پايه نفوذ سرمايه‌داران و قدرتمندان که هر موقعي خواستند هر کسي را محکوم کنند، بلافاصله محکوم نمايند. آري با ضوابط شما، من هيچ نمي‌دانم و بهتر است که ندانم».
خبرنگار مجله «تايم» حق داشت از پاسخ امام راحل ما(ره) انگشت‌حيرت به دندان بگيرد و در مقدمه‌اي که براي انتشار مصاحبه حضرت امام(ره) تهيه کرده بود، بنويسد؛ «سخن از يک روحاني بزرگ شيعه در ميان است که به‌زعم خود آمده است تا نظام حاکم بر جهان امروز را نه فقط در ايران که در همه دنيا تغيير دهد و نظامي را جايگزين کند که در آن عدالت و ظلم، روابط اجتماعي و معادلات سياسي با معيارهاي اسلامي تعريف مي‌شوند».
نمي‌دانيم آيا خبرنگار مجله تايم در قيد حيات است يا نه؟ اگر بود مي‌ديد و اگر باشد مي‌بيند که آنچه آن روز، امام راحل(ره) ما با اطمينان مي‌فرمود و خبرنگار تايم با دهاني بازمانده از تعجب و دروني آکنده از انکار مي‌شنيد، اتفاق افتاده است.
15 خرداد 1342 را مي‌توان با روزي که رسول خدا(ص) دعوت خويش آشکار کرد، به مقايسه نشست. با اين تفاوت که پيامبر اعظم(ص) اسلام ناب را به وحي از خداي مهربان گرفته بود و سلاله پاک او، امام خميني(ره) غبار قرن‌ها بدعت و تحريف و کج‌انديشي و بدانديشي که بر آن نشسته بود را زدوده و اسلام ناب محمدي(ص) را همانگونه که در صدر بود،‌ ارائه کرده بود. رژيم آمريکايي شاه، سراسيمه از آنچه در پيش بود، قيام را به خون کشيد و اين توهم را که نه خود و نه اربابانش باور داشتند در شيپورهاي فريب آن روزها دميد که گويي «دارها برچيده و خون‌ها شسته است»! اما قيام، تازه آغاز شده بود و تشنگاني که با آدرس غلط قدرتهاي استکباري در پي آب به سوي سراب رفته بودند، نشاني سرچشمه زلال را که امام راحل(ره) نشان‌داده بود، شناخته بودند. ديري نپائيد که طلايه بهمن 57 نمايان شد و ياران امام(ره) که آن روزها مي‌فرمود؛ در رحم مادران و صلب پدران و يا گهواره‌ها هستند، نيز از راه رسيدند. همه آمده بودند و آماده بودند تا «فلک‌را سقف بشکافند و طرحي نو دراندازند» و انداختند.
حضرت امام(ره) در پيامي به مناسبت سالروز قيام 15 خرداد که سال 1362 يعني در اوج جنگ تحميلي و حمله همه جانبه تمامي قدرت‌هاي ريز‌و‌درشت دنيا به ايران اسلامي، منتشر شده بود، آورده‌اند؛
«ما امروز، دورنماي صدور انقلاب اسلامي را در جهان مستضعفان و مظلومان بيش از پيش مي‌بينيم و جنبشي که از طرف مستضعفان و مظلومان جهان عليه مستکبران و زورمندان شروع شده و در حال گسترش است، اميدبخش آتيه روشن است و وعده خداوند تعالي را نزديک و نزديکتر مي‌نمايد، گويي جهان مهيا مي‌شود براي طلوع آفتاب ولايت از افق مکه‌معظمه... از پانزدهم خرداد 42 که حکومت مستکبران جبار در اين سرزمين به اوج خود رسيده بود و مي‌رفت تا عربده شوم «اناربکم الاعلي» از حلقوم فرعون زمان طنين افکند تا 22 بهمن 57 که پايه حکمراني جباران‌عصر در اين مرز و بوم فرو ريخت و تخت و تاج 2500 ساله فرعون‌گونه ستمشاهي به دست تواناي زاغه‌نشينان و ستمديدگان تاريخ برباد رفت و... ايامي معدود بيش نبود و از 22 بهمن 57 تا امروز که 15 خرداد 92 را درآغوش مي‌کشيم ساعاتي محدود بيش نيست ولي تحولي که - انجام آن- کمتر از صد سال -هم- بعيد به نظر مي‌رسيد با تقدير خداي بزرگ در اين ايام معدود و ساعات محدود تحقق يافت و جلوه‌اي از وعده قرآن کريم نورافشاني کرد».
امام راحل ما(ره) باز هم مثل هميشه حق داشت که در سروده‌اي مي‌فرمود؛ «انتظار فرج از نيمه خرداد کشم» چرا که آن روز اگرچه آميخته به دود و آتش و خون بود ولي بعثت دوباره - تعبير حکيمانه حضرت آقا از انقلاب اسلامي- آغاز شده و اسلام ناب محمدي(ص) از غربتي که دهها قرن بر آن تحميل کرده بودند، بيرون آمده بود.
بعد از آن، اين گردونه چرخيد و چرخيد تا به رحلت حضرت امام(ره) رسيد. غربِ سيلي خورده بار ديگر غريو شادي کشيد. ساعتي پس از آن که امام راحل ما چشم از جهان فروبست، اين خبر با ذوق‌زدگي احمقانه‌اي روي تلکس خبرگزاري رويتر نشست که «با مرگ خميني، انقلاب اسلامي به نقطه پايان رسيده است» و ساعتي ديگر خبرگزاري آمريکايي آسوشيتدپرس در مصاحبه با يکي از نظريه‌پردازان مؤسسه «هري‌تيژ» به تفسير اين رخداد پرداخت که «شخصيت کاريزماتيک- جاذبه ويژه- خميني مسلمانان جهان را با حالتي سحرگونه به خود جذب کرده بود و اکنون که از دنيا رفته است،‌ مانند هر شخصيت کاريزماتيک ديگر، بنياني که بنانهاده بود فرو مي‌ريزد» اما چند ساعت بعد وقتي در سراسر ايران اسلامي زن و مرد و کودک با چشم اشکبار به خيابان‌ها ريختند و خبر اين ضايعه غم‌انگيز در لبنان و فلسطين اشغالي و مصر و بحرين و الجزاير و... پيچيد و هنگامه آفريد، خبرگزاري رويتر با ناباوري آن را رخدادي عظيم‌تر از استقبال مردم به هنگام ورود حضرت امام(ره) ناميد و با انتقال بي‌وقفه رهبري به حضرت آقا؛ اضطراب دشمن به اوج رسيد ... خميني عزيز ما غروب نکرده بود، بلکه در قامت ديگر سلاله پاک رسول خدا(ص) دوباره طلوع کرده بود... و ديري نپائيد که اين گزاره ملکوتي از دل‌ها به زبان‌ها تراويد که «خامنه‌اي، خميني ديگر است».
باز هم عقبه‌هاي سخت بود و شيب‌هاي تند که ملت مانند دوران امام‌راحل(ره) در رکاب خلف حاضر او با موفقيت پشت سر مي‌گذاشتند و قله‌هايي که پير جماران وعده داده بود را يکي پس از ديگري فتح مي‌کردند. اين برداشت نه سخن خلاف است و نه لاف گزاف. کافي است به توصيه حضرت امام، نقطه آغاز را با نقطه‌اي که امروزه در آن ايستاده‌ايم به مقايسه بنشينيم، تا با خواجه شيراز همنوا شويم که:
رهرو منزل عشقيم و زسر حد عدم 
تا به اقليم وجود، اينهمه راه آمده‌ايم
امروزه اما، همه شواهد حکايت از آن دارند که در ادامه همان راه به پيچ‌بزرگ تاريخ نزديک شده‌ايم. پيچ بزرگي که به نوشته هاآرتص، خميني و خامنه‌اي تابلوهاي راهنماي آن را نصب کرده‌اند و... راستي! آنگونه که دشمنان بيروني ادعا مي‌کنند و دنباله‌هاي داخلي همان را نشخوار مي‌کنند، اگر انقلاب اسلامي درگذر سال‌هاي گذشته رو به ضعف نهاده است، چرا -به قول حضرت آقا- کينه‌توزي‌ها و دشمني‌ها و شمشير از رو بستن‌هاي دشمنان همه روزه دامنه گسترده‌تر و شتاب بيشتري گرفته است؟! و به قول حضرت امام(ره) در خطاب معروفشان به آمريکا «اگر مي‌گوئيد هيچ اتفاقي نيفتاده است، پس چرا اينهمه سر و صدا مي‌کنيد؟!»
از ميان هزاران اظهارنظر و تفسير و تحليل دشمنان تابلودار بيروني، اشاره به بخشي از سخنان نتانياهو که روز 26 مي 2011- پنجم خرداد 1390- در کنگره آمريکا ايراد کرده است خواندني است؛
«دفعه قبل که پشت اين تريبون ايستاده بودم درباره خطر ايران هسته‌اي هشدار دادم، اما، اکنون آن زمان گذشته است و لولا و محور تاريخ در حال چرخش است. امروز از تنگه خيبر در عربستان تا تنگه جبل‌الطارق در مراکش، دگرگوني عظيمي در حال وقوع است. اين دگرگوني کشورها را متلاطم و دولت‌هاي دوست ما را متلاشي کرده است و خاطرات ايران 1979 را زنده مي‌کند. بايد قبول کنيم نيروي قدرتمندي وجود دارد که با الگوي مورد نظر ما -پاسخ حضرت امام به خبرنگار تايم را مرور کنيد- مخالف است. در رأس اين نيروي قدرتمند، ايران خميني و خامنه‌اي قرار دارد. کساني که ايران و خطر آن را ناديده مي‌گيرند، سرخود را در شن [!] فرو کرده‌اند.»
و... اين قصه اگرچه سر دراز دارد و حتي شرح مختصر آن نيز در اين وجيزه نمي‌گنجد، ولي اين نکته گفتني و اين سؤال پرسيدني است که «براي نشستن بر کرسي رياست امور اجرايي کشوري با اين ويژگي‌ها، چه شخصيتي و با چه ويژگي‌ها بايسته است؟... شايسته به مفهوم واقعي آن بماند.»

حسين شريعتمداري

 

 

حذف خاموش عارف به نفع روحاني

+ 0
+ 0


فشارها بر محمدرضا عارف براي انصراف به نفع حسن روحاني شدت گرفته است.

 

کیهان: عارف مي‌گويد تا آخر در رقابت انتخاباتي خواهد ماند اما شواهد حاکي از آن است که او احتمالاً از سوي ائتلاف هاشمي+ اصلاح‌طلبان حذف شود؛ در عين حال طيفي گسترده از اصلاح‌طلبان، عارف (معاون اول دولت اصلاحات) را بر حسن روحاني که خود را معتدل و نه اصلاح طلب معرفي مي‌کند ترجيح مي‌دهند. با اين حال برخي تندروها، عارف را اصلاح‌طلب بدلي و قلابي معرفي کردند و مي‌گويند نه عارف و نه حسن روحاني با نظر اصلاح‌طلبان نام‌نويسي نکرده‌اند بلکه با نوعي نافرماني ثبت‌نام نموده‌اند.
روز گذشته محمدعلي نجفي که خود را «سخنگوي کارگروه 7 نفره ائتلاف اصلاح‌طلبان» معرفي مي‌کرد به خبرنگاران گفت تا شنبه آينده نتيجه مذاکرات اين کميته 7 نفره اعلام مي‌شود. در حال حاضر دو جريان تأثيرگذار هستند يکي اصلاح‌طلبان که نمادشان خاتمي است و ديگري جريان معتدل که نماد آن هاشمي است. گزينه اصلي ما هاشمي بود که شوراي نگهبان گرفت و کانديداي مشترک اين دو جريان منتفي شد.
وي با بيان اينکه «مشاوران خاتمي و تعدادي از بزرگان» در تشکيل گروه 7 نفره نقش داشته‌اند، نظرسنجي و ساز و کارهاي ديگر در انتخاب کانديداهاي واحد اصلاح‌طلبان نقش دارد.
همزمان «مشاوران خاتمي» در بيانيه‌اي خواستار ائتلاف روحاني و عارف شد اما با ادبياتي قابل تأمل عملاً گراي روحاني را داده و تلويحاً عارف را حذف کرد. اين گروه با ابراز تأسف از رد صلاحيت هاشمي مي‌نويسد: ما در اين فرصت با رايزني با همه گروه‌هاي اجتماعي و احزاب و شخصيت‌هاي سياسي و فعالان اصلاح‌طلب و اصول‌گرايي که به برون‌رفت از تنگناهاي موجود مي‌انديشند و منافع و مصالح ملي را بر منافع فردي و مصالح گروهي ترجيح مي‌دهند مي‌کوشيم با معرفي نامزدي واحد، اميد و انگيزه عمومي براي حضور در انتخابات را افزايش دهيم.
نشانه ديگر اظهارات علي يونسي وزير اطلاعات دولت خاتمي است که به مسئولان ستاد انتخاباتي حسن روحاني گفته است: شما بار ديگر به گفتمان اصلاح‌طلبي و اعتدال‌طلبي که من بهترين فرد را در اين شرايط آقاي روحاني مي‌دانم رأي دهيد. مطمئن باشيد آقاي هاشمي نظر قطعي به وي دارد و آقاي خاتمي هم بارها گفته که من به شخصه به روحاني راي مي‌دهم و هيچ شکي در لياقت، کفايت و تدبير وي ندارم و اين کافي است براي کساني که مي‌خواهند از نظر بزرگان با خبر باشند و موضع‌گيري‌هايي از اين قبيل که نشانه دور خوردن عارف و حاميان اصلاح‌طلب اوست و موجب دلخوري‌هايي شده، موجب شد دفتر خاتمي در بيانيه‌اي حمايت از حسن روحاني را تکذيب کند. سايت «فرارو» که از عارف حمايت مي‌کند، در اين باره نوشت: سيدمحمد خاتمي نفيا يا اثباتاً درباره هيچ يک از نامزدهاي محترم نظري نداده است. (يونسي گفته بود که «آقاي خاتمي بارها گفته است که من به شخصه به روحاني راي مي‌دهم) دفتر خاتمي خبرهاي منتسب به بعضي اعضاي ستادهاي نامزدهاي انتخابات که از سوي بعضي سايت‌ها و خبرگزاري‌ها، منتشر شده را خلاف واقع مي‌داند.
در همين حال عارف ديروز در حاشيه ديدار با بازاريان تهران درباره درخواست حاميان روحاني به ائتلاف با وي گفت: بنده نظري ندارم و تا آخر در صحنه خواهم ماند.
علي اکبر اوليا نماينده سابق يزد و از حاميان اصلاح‌طلب عارف نيز در مصاحبه با خبرگزاري آريا گفت: در نظرسنجي‌هاي اخير وضعيت عارف بهتر از روحاني است و ما شانس آقاي عارف را بهتر ديده‌ايم.
موافقان نامزدي حسن روحاني مي‌گويند او ممکن است نظر برخي اصولگرايان مانند مطهري و ناطق و... را هم جلب کند اما مخالفان ضمن تأکيد بر اينکه وي اصولگرا نيست مي‌گويند روحاني مدت‌هاست که از جامعه روحانيت نيز فاصله گرفته و جايگاهي ندارد. از آن سو مخالفان عارف مي‌گويند او اگر اصلاح‌طلب بود خودسرانه اقدام به ثبت‌نام نمي‌کرد.
نکته جالب اختلاف ميان محافل اپوزيسيون است. به غير از طيف وسيعي از اپوزيسيون که قائل به تحريم انتخابات و خيانت نکردن(!) به جنبش (فتنه) سبز هستند، موافقان حضور دو دسته شده‌اند. در حالي که سايت ايران امروز به قلم محمد ارس، ‌روحاني را يک شانس بزرگ معرفي کرد و نوشت: روحاني در برنامه‌هاي تبليغاتي قوي‌تر از موسوي و کروبي ظاهر شد. اگر هم ضعف‌ها و کاستي‌هايي دارد که حتماً دارد، در جريان انتخابات آتي از نو ساخته خواهد شد. يعني همانگونه که از موسوي نخست‌وزير دهه شصت، موسوي سبز دهه نود ساخته شد؛ از خاتمي مکتبي، خاتمي اصلاح‌گرا بيرون آمد و جوانان افراطي مکتبي به نيروي مترقي تبديل شدند و عاقبت خانواده رفسنجاني و خود رفسنجاني هم به صف درآمدند. با چنين هنري از پس ضعف‌هاي روحاني نيز برخواهيم آمد.
در مقابل اخبار روز ديگر وبسايت وابسته به اپوزيسيون با حمايت از عارف نوشت: «در انتخابات فعلي باقيمانده جريانات اصلاح‌طلب اشتباه قبل را تکرار کردند. ابتدا گزينه اميدبرانگيز براي هواداران اصلاحات محمد خاتمي بود که با به ميدان آمدن يا آوردن هاشمي رفسنجاني نظرها ناگهان از سوي نماد اصلاح‌طلبي به سمت نماد دوران سازندگي تغيير جهت داد.
همين مورد گوياي اين است که شاه کليد ايستادن بر سر اصول در بين اين جريان گم شده يا اساساً اميد به پي‌گيري اصلاح‌طلبي به نااميدي بدل شده است.» اخبار روز افزود: اصلاح‌طلبان با حمايت از يک نيروي با تجربه و در عين حال تازه نفس چون دکتر عارف که داراي حساسيت کمتري نيز بود مي‌توانستند اشتباه عدم حمايت جدي از معين در 84 را جبران کنند. عدم ورود هاشمي از ابتدا و کنار کشيدن روحاني به نفع عارف و معرفي اين چهره از سوي بدنه اصلاحات به جامعه و جوانان مي‌توانست اميد را برانگيزد.
يادآور مي‌شود براساس برخي تحليل‌ها، زمزمه حذف يک نامزد و انتخاب ديگري از سوي حلقه‌اي که در فتنه سال 88 نقش ايفا کرد، بيش از آن که تاکتيک انتخاباتي باشد، شگردي براي هل دادن هر دو نامزد به سمت اتخاذ مواضع تند و خراب کردن پل‌هاي پشت سر خود - با وجود عضويت در مراکزي نظير مجمع تشخيص مصلحت- به قيمت القاي اين مطلب است که فتنه سبز نمرده است! به همين دليل هم بعضاً ديده مي‌شود که هر دو نفر با دليل و بي‌دليل از هاشمي و خاتمي و موسوي تشکر و تجليل مي‌کنند! اين طراحي براي آن است که افکار عمومي فراموش کنند تندروها ضمن شرط‌گذاري مدعي بودند بدون آزادي بازداشتي‌ها و حصر شدگان، حاضر به حضور در انتخابات نيستند و نيز فراموش کنند که اين جريان مدعي تقلب در انتخابات و عدم آزادي و سلامت آن بودند.

 

حلقه پس از عدم احراز صلاحیت کاندیدای اصلی حلقه انحراف و شکست پروژه برای انتخابات ریاست‌جمهوری، برخی اخبار از تلاش این حلقه برای ایجاد درگیری و حاشیه در مراسم سالگرد ارتحال حضرت امام خمینی(ره) حکایت دارد.

به گزارش سیرنیوز؛ شنیده شده است که حلقه انحراف با سازماندهی نیروهای خود به منظور شرکت در مراسم سالگرد رحلت بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی می کوشد تا در میان برنامه مراسم، شعارهایی را در حمایت از کاندیدای عدم احراز صلاحیت شده این حلقه سربدهند.

بر اساس این گزارش، گردانندگان این حلقه با اطلاع از اینکه این اقدام نیروهای سازمان‌دهی شده حامی حلقه انحراف و اخلال در نظم برنامه با واکنش مردمی روبرو خواهد شد، به این اقدام مبادرت می‌ورزند تا از طریق درگیری و نزاع، مانع برگزاری بدون حاشیه و منظم برنامه شوند.

منبع: فاطر نیوز

 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:








تاریخ: دو شنبه 13 خرداد 1392برچسب:,
ارسال توسط arman
آخرین مطالب

آرشیو مطالب
پيوند هاي روزانه
امکانات جانبی
ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 4
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 24
بازدید ماه : 57
بازدید کل : 92705
تعداد مطالب : 180
تعداد نظرات : 2
تعداد آنلاین : 1