بیانیه مجاهدین انقلاب تکذیب شد!

 

امروز و در آستانه ۲۲ خرداد برای چندمین بار متوالی در ماههای اخیر بیانیه ای به نام شاخه خارج از کشور مجاهدین انقلاب در برخی رسانه ها منتشر شده است.

در پی صدور تازه ترین بیانیه به نام سازمان مجاهدین انقلاب شاخه خارج از کشور یک منبع آگاه درون این سازمان منحل شده در گقت وگو با ندای انقلاب صدور هرگونه بیانیه به نام مجاهدین انقلاب شاخه خارج از کشور در خصوص عملیات روانی اقتدارگرایان برای تفرقه افکنی و ایجاد جریان‌ اصلاح طلب تقلبی را تکذیب کرد.
بنابراین گزارش نامبرده اظهار داشت:امروز و در آستانه ۲۲ خرداد برای چندمین بار متوالی در ماههای اخیر بیانیه ای به نام شاخه خارج از کشور مجاهدین انقلاب در برخی رسانه ها منتشر شده است که متاسفانه همانند دفعات گذشته این بیانیه بدون نام و امضا!منتشر شده است.
وی افزود:این بیانیه ها از جانب جریانی مجعول در خارج از کشور هدایت می شود که در صدد سواستفاده از موقعیت مجاهدین انقلاب می باشند.اینها همان جریانی هستند که مجاهدین را به انحلال کشاندند.
این منبع آگاه در ادامه گفت:این بیانیه از جانب جریانی اقتدارگرا و مجعول در خارج از کشور که توسط برخی سرویسهای اطلاعاتی غربی حمایت و هدایت می شوند منتشر شده است. رجبعلی مزروعی عضو سابق حزب مشارکت و سرکرده این گروهک اقتدار گرا با رفتن از ایران در برنامه ای حساب شده با هدایت سرویس اطلاعاتی یک کشور اروپایی مدعی نمایندگی سازمان مجاهدین انقلاب در خارج از کشور شده است.
وی افزود: در حالی که چهره های تاثیر گذار این جریان هم اکنون به جرم براندازی در زندان به سر می برند و در حال گذران دوران محکومیت خود هستند عده ای فرصت طلب با استفاده از نام مجاهدین انقلاب در صدد سوءاستفاده و رسیدن به برخی منویات فروحورده خود در این سالها می باشند.
وی افزود:مواضع رسمی این تشکل سیاسی تنها از طریق بیانیه و از کانال رسانه های گروهی منتشر می شود.


 

نتانیاهو: برای نابودی اسرائیل رهبر ایران از همه مصمم تر است

نخست وزیر رژیم صهیونیستی وقتی از سؤال خبرنگار آلمانی شوکه شد، به جای پاسخ منطقی افسانه هولوکاست و نقش آلمان را به رخ خبرنگار کشید!

alt

ماجرا از این قرار است که خبرنگار نشریه بیلد در مصاحبه چندی پیش خود با نتانیاهو به او یادآوری می کند که مردم آلمان قضاوت بسیار منفی نسبت به رژیم اسرائیل دارند. او می گوید «آقای نخست وزیر! طبق یک نظرسنجی جدید 79 درصد مردم آلمان معتقدند اسرائیل به حقوق بشر احترام نمی گذارد و 70 درصد آنها می گویند اسرائیل منافع خود را بی توجه به منافع ملت ها پی می گیرد. شما وقتی این اعداد و ارقام را می شنوید چه فکر می کنید؟»

نتانیاهو که از این سوال جاخورده بود، می گوید: معلوم است که در آلمان و اروپا برداشت خیلی غلطی از اسرائیل وجود دارد. ما یک دموکراسی هستیم که مقابل ایران و عوامل آن ایستاده ایم. ما یگانه پرچمدار آزادی و حقوق بشر در منطقه ایم. آیا می دانید که یک میلیون عرب در کشور ما زندگی می کنند و از حقوق شهروندی برخوردارند(؟!)

نتانیاهو در ادامه با اشاره ضمنی به افسانه هولوکاست و نقش آلمان، گفت: طبیعی است که این موضوع در آلمان [نظر مردم آلمان درباره ماهیت ضد حقوق بشری اسرائیل] با تاریخ خاصش خیلی ناگوار است. بدتر از چنین نظرسنجی هایی هم در تاریخ ملت[!؟] ما بوده و تأسف بار است اتهاماتی که روزگاری علیه یهودیان بوده است، اکنون درباره اسرائیل گفته می شود.

طنز تلخ در اظهارات نتانیاهو تحریف مطلق تاریخ و بیان این عبارت است که «یک میلیون عرب در کشور ما زندگی می کنند»! حال آن که کشور فلسطین اصالتا متعلق به آن اعراب است ضمن اینکه 6 میلیون فلسطینی به خاطر اشغالگری و سبعیت رژیم صهیونیستی از حق سکونت در کشور خود و حاکمیت ملی محروم شده و آواره دیگر کشورها هستند.

نتانیاهو در این مصاحبه با اشاره به بیداری و انقلاب ملت های مسلمان منطقه گفت: وضعیت در خاورمیانه به نسبت 3 سال پیش خیلی بدتر شده و اکنون شاهد سلطه اسلامگرایان و ایجاد حکومت های اسلامی هستیم.

وی همچنین درباره برنامه هسته ای ایران می گوید: این برنامه ذره ای کندتر نشده و با وجود همه فشارهایی که وارد شده، هیچ اتفاقی نیفتاده است. ایران موفق شده حتی غنی سازی 20 درصدی را هم انجام دهد اما جامعه جهانی نه توقف غنی سازی را مطالبه می کند و حتی نمی خواهد تاسیسات زیرزمینی فردو را تعطیل کنند. تاکنون تحریم ها هیچ نتیجه ای در توقف اقدامات ایران نداشته است.

نتانیاهو با بیان اینکه «طرف اصلی اسرائیل در ایران [آیت الله] خامنه ای است که حکومت را هدایت می کند» تصریح کرد: او بیشترین عزم را در ایران برای نابودی اسرائیل دارد و حتی از احمدی نژاد هم در این زمینه مصمم تر است.

خبرنگار پرسید وقتی به مقامات ایرانی فکر می کنید چه احساسی دارید؟ که نتانیاهو پاسخ داد: ملاک احساسات من نیست. مهم واقعیت است و واقعیت این است که هر چه ایران هسته ای تر می شود، این بد است. آنها تروریست ها را سراغ ما می فرستند و حماس و حزب الله را تجهیز می کنند، تهدید می کنند که تنگه هرمز را می بندند و جلوی صادرات نفت را می گیرند

 


 

اصلاح طلبان:باید صفت فتنه را از بین ببریم

 
 

اصلاح طلبان ورود زوهد هنگام به مباحث انتخاباتی را فرصتی بی بدیل برای عادی سازی شرایط این جریان بعد از فتنه 88 ارزیابی کرده اند.


تصمیم سازان جریان دوم خرداد ضمن تاکید بر ایجاد همگرایی بیشتر برای حضور موثرتر در فضای سیاسی کشور ربایش صحنه رسانه ای را مورد توجه خود قرار داده و تصریح کرده اند،با ورود به فضای انتخاباتی و اظهارنظرچهره های مختلف اصلاح طلب می توانیم بعد از مدت ها بطور رسمی و به بهانه فعالیت انتخاباتی از زیر فشار بیرون آمده و به بازسازی تشکیلاتی خود بپردازیم.


این افراد همچنین با بیان اینکه با اظهار نظرهای انتخاباتی می توان زمینه پذیرش اصلاحات توسط حاکمیت را در افکارعمومی تلقین کرد،گفته اند که اظهارنظرهای مختلف موجب شده است که رسانه های اصولگرا به آرامی و بدون توجه ،صفت فتنه گر را از این جریان حذف کنند.!

 

گزارشی خواندنی از اطاق فرمان فتنه 88

 


 

 

با گذشت 3 سال از فتنه 88 کماکان بحث در زمینه "فتنه" و ماهیت و اطاق فرمان آن از زوایای مختلف طرح و مورد بررسی قرار دارد.


اینکه واژه فتنه از چه زمانی در این 2 سال وارد سپهر سیاسی کشور شد و به عنوان شاه بیت تحرکات ضد انقلاب داخلی و خارجی مورد استفاده قرار گرفت،سوالی است که نیازمند توضیح بوده و می تواند مبنایی برای ورود به مقوله اساسی تر یعنی مدیریت فتنه قرار گیرد.


با اندکی تدقیق در ایام حوادث پس از انتخابات بوضوح در می یابیم که واژه فتنه برای نخستین بار اولین بار از سوی رهبر معظم انقلاب مورد تاکید و استفاده قرار گرفت. معظم له با توجه به اطلاعات عمیق و کارشناسانه ای که نسبت به مسایل دینی داشته و دارند ، پدیده‌های اجتماعی را با نگاه دینی رصد کرده و از این رو برای تبیین ماهیت و کارکرد جریانی که در انتخابات ظهور وبروز پیدا کرد،از این واژه بهره بردند.


فتنه در اسلام به یک معنا جنبه اثباتی و مثبت دارد و آن را یک فرصت و موقعیتی می‌داند که اهل حق در آن فرصت و میدان، امتحان شده و حقانیت خود را اثبات می‌کنند. فتنه عرصه و جایگاهی است برای امتحان و آزمایش.در همین خصوص به صراحت در آیات متعدد قرآن کریم مشاهده می کنیم که در مورد فتنه صحبت شده و عبارت «لقدفتنا الذین» در جاهای متعدد آن آمده است.بطور مثال در آیه دوم سوره عنکبوت هم از واژه فتنه استفاده شده و می‌فرماید: «احسب الناس ان یترکوا ان یقولوا امنا و هم لا یفتنون».


وقتی قرآن برای مومنان از فتنه سخن می‌گوید منظور آن "امتحانات" است که برای جوشش درون انسان و به مرحله ظهور رسیدن قابلیت‌های فطری آن می‌باشد. باید ابتلایی باشد تا کسی مثل قاسم بن‌الحسن علیه‌السلام بگوید شهادت برای من با حلاوت‌تر از عسل است. باید میدانی ایجاد شود و امتحانات پیش بیاید تا این صفت‌ها به ظهور برسند.


فتنه ، از سوی دیگر یک جنبه منفی هم دارد و آن این است که انسان‌هایی در آن مردود شده و شکست می خورند و به جای اینکه به رشد برسند دچار ریزش می شوند. این موارد جلوه‌های بد فتنه است که سال 88 پیش‌آمد و رهبر معظم انقلاب نیز به موجب این نگاه دینی اتفاقات پیش آمده را "فتنه" نام گذاشتند.لذا برای بررسی فتنه پیش آمده و بررسی اطاق فرمان آن می بایست از این دریچه ورود کرده وبه تعبیری به بررسی کارنامه افرادی بپردازیم که در اتفاقات سال 88 مردود شده و از کشتی نظام پیاده شدند.


اطاق فرمان این فتنه کجا بوده است؟


سوال اساسی و بنیادینی که در سپهر سیاسی کشور مطرح بوده و تلاش شده است برای آن پاسخ هایی در نظر گرفته شود این است که اطاق فرمان این فتنه کجا بوده است؟


برخی در پاسخ به این پرسش استدلال می‌کنند که اتفاقاتی که در انتخابات دهم ریاست جمهوری و پس از آن بوقوع پیوست منشایی داخلی داشته و باید در همین چارچوب مورد بحث و بررسی قرار گیرد. به باور این افراد در سال 88 برخی با بد اخلاقی‌ سرانجام اقداماتشان را به جایی رساندند که کشور به مدت یک سال درگیر تنش و غائله شد و ضد انقلاب نیزکه مترصد بهره برداری از فرصت های پیش آمده برای خود بود وارد عرصه شد،به مقدسات توهین کرد، مسجد لولاگر را آتش زد و روز عاشورا و روز 16 آذر به مقدسات توهین کرد.این افراد اینگونه استدلال می کنند که این اتفاقات یک ماجرای داخلی بوده و آن چه باعث شد که ماجرا شکلی از دخالت خارجی را به خود گرفته و اوباما، کشورهای اروپایی و رسانه‌های ضد انقلاب به جنجال آفرینی بپردازند ،تبعات این مسأله داخلی بوده است.


استدلال این طیف همچنین این می باشد که دشمن جز دشمنی هدفی نداشته و اصولا حضور آنها در این فتنه به این معنی نیست که فتنه 88 یک پروژه خارجی بوده است.

 

لجاجت سیاسی ؛دیدگاهی دیگر در خصوص فتنه


یکی ای دیدگاه های دیگری که در خصوص فتنه 88 مطرح می شود این است که ،آنچه در فتنه 88 اتفاق افتاد، داخلی بوده است و نه یک فتنه برهم زننده خارجی. معتقدین به این دیدگاه بر این باورند که لجاجت نیروهای داخلی در عرصه سیاست زمینه ساز این فتنه شده و کافی است که برای حل این ماجرا جلوی لجاجت افراد گرفته شود.

 

اردوکشی،تعبیر دیگر از فتنه


این اما همه ماجرا نیست .طیف دیگری نیز در رابطه با فتنه، دیدگاه دیگری دارند.


اینان بر این باورند که اتفاقات سال 88 تنها بر پایه لجاجت نبوده است،بلکه مساله اساسی، یک پروژه ویژه بوده که نقطه آغازین آن اردوکشی در خیابان ها به بهانه انتخابات بوده است.به باور معتقدین این دیدگاه اگر موسوی لج‌باز بوده پس رفتار افرادی همچون خاتمی، کروبی ،مجمع روحانیون، حزب مشارکت و... را باید چگونه تعبیر کرد. اگر لجاجت بین احمدی‌نژاد و موسوی بوده پس باید مرز لجاجت شخص احمدی‌نژاد باشد اما اینان از احمدی‌نژاد فراتر رفته و قداست رهبری را شکستند. به باور این طیف ،در فتنه 88 ترکیب‌های مختلف حضور داشتند که تمام طیف‌های اصلاح طلب و ضد انقلاب حضوری موثر و عمیق داشتند.


در مجموع با توجه به طرح این دیدگاه ها باید جستجو کرد که اطاق فرمان این فتنه کجا بوده و این اتفاقات از چه منشایی هدایت می شده است.

 

نگاه به بیرون


ماجرا این است که آمریکا‌یی‌ها از مدت ها قبل دنبال تغییر بودند و به این باور رسیده بودند که امکان برخورد نظامی با ایران سخت بوده و سناریوی محاصره اقتصادی نیز بی اثر بوده است.در این زمینه دهها سند وجود دارد که نشان می دهد آمریکایی‌ها سناریوی تغییر را از درون و با بهره گیری از نیروهای داخلی را در دستور کار خود قرار داده بود.


به عنوان مثال،کاندولیزا رایس وزیرخارجه دولت بوش از سال 2006 به دنبال برقرای روابط سیاسی با ایران بود.مبنای طرح وی ایجاد سفارتخانه آمریکا در ایران بود و صراحتاً می‌گفت تا زمانی که از ایران دور هستیم قادر نیستم بر ایران اثر بگذاریم. وی همچنین تاکید داشت برای اینکه بتوانیم در ایران کار کنیم، باید آرم دشمن از نام آمریکا برداشته شود و مردم و نظام سیاسی ایران مانند یک کشور رسمی با ما برخورد کند.


این تئوری ای بود که آنها با جدیت به دنبالش بودند که بنا به دلایلی سرنگرفت. حال اکنون واضح است و اخباری نیز وجود دارد که آمریکایی‌ها در این راستا د چند دفتر بالای سر ایران تاسیس کردند، در بیشکک، پایتخت قرقیزستان، در باکو پایتخت آذربایجان .ضمن اینکه قبلاً نیز دفاتری مثل دفتر سلیمانیه عراق و دفتر دبی نیز تاسیس شده بود.

 

نگاهی به دفاتر آمریکایی ها در منطقه


دفتر سلیمانیه در سال‌های اخیر خیلی فعال بود. بعضی از رسانه‌های آمریکا از جمله نیویورک تایمز با صراحت گفته‌اند که بارها اعضای مسلح گروه پژاک را در نزدیکی پایگاه سلیمانیه دیده اند. آمریکایی ها همچنین حداقل دو دفتر هم در اروپا داشتند و درفتنه 88 به کار گرفتند مثل دفتر هلند که از بیست سال پیش فعال بود. در لندن هم دفتری را فعال کردند و دفتری نیز در استانبول فعال کردند.


علاوه بر این، آمریکایی‌ها یک پایگاه در بگرام افغانستان، یک پایگاه در ظهران عربستان و یک پایگاه در جزیره سوکوترا در یمن این دفاتر چند کار کلیدی را ساماندهی می کردند از جمله تماس با ایرانیانی که به خارج سفر می‌کردند. آنان می دانستند در استانبول، ایرانیان که اطلاعات داشتند و مذهبی هم بودند به شهر مذهبی و تاریخی استانبول می‌رفتند و به آنکارا نمی‌رفتند. اقدام اول آنها جمع‌آوری اطلاعات از افرادی بود که از ایران می‌رفتند و هرگونه اطلاعاتی اعم از کم‌اهمیت و مهم را می‌گرفتند.


وزارت اطلاعات از برخی از این افرادی که به این دفاتر رفته‌اند سوال کرده است در این دفاتر چه چیزی از شما سؤال کردند معلوم شد که ابتدا سؤالات عادی را پرسیده بودند ولی آمریکایی‌ها از بین این حر‌فها به یک جمع‌بندی می‌رسیدند.


اقدام دوم آنها در نزدیک مرزهای ایران در شهرهایی همچون استانبول،دبی و باکو بود.آمریکایی ها کسانی را با هویت ایرانی نزدیک مسافران کرده ، اطلاعاتی را از آنان جمع‌آوری می‌کردند.


وزارت اطلاعات تأکید دارد که این دفاتر از حدود 65 هزار نفر ایرانی که مسافرتی به این شهرها داشته اند،اطلاعات جمع‌آوری کرده‌اند.


اقدام سوم آمریکایی ها نیز ایجاد هماهنگی با اپوزیسیون و مخالفان با ایرانی های بی طرف بود که درصدد بودند از این افراد برای روزهای خاص استفاده کنند.


آنچه در داخل و خارج انجام شده و بعضاً منتشر هم شده‌اند بیانگر سازماندهی نیروی انسانی بعنوان کار مشترک همه این حلقه‌ها بوده است.


کاملاً واضح است که نمی‌توان در دانشگاه مریلند نشست در مورد نقش سپاه در ایران چیزی نوشت. باید در ایران کسی با آمریکا همکاری کند تا چنین گزارشی که دارای جنبه عینی باشد، تهیه شود.

 

نشانه های دیگر


یک نشانه دیگر این است که قبل از انتخابات دهم ریاست جمهوی ایران، دولت آمریکا با صراحت در مذاکرات دیپلماتیک با طرف‌های غربی و آسیایی گفته بود که ما ارتباط با ایران را باید موکول ‌کنیم به بعد از انتخابات.بی گمان آمریکایی ها از این مسئله هدفی را دنبال می کردند.


پیش از انتخابات ایران یعنی در بهار سال 1387 ،به سفیر لبنان در پاریس هشدارهایی داده شده و به صراحت به وی گفته شده بود که ایران به زودی متحول می‌شود و شما لبنانی‌ها به ایران تکیه نکنید. همان هنگام سفیر لبنان که از اعضای جنبش امل لبنان بود،این پیغام را به سفیر ایران در پاریس اطلاع داده است.بی شک این پیغام از یک برنامه عملیاتی می دهد که شواهد دیگر آنها بعدها مشخص شد.


آنها بارها تأکید کرده‌اند که ایران را با جنگ نمی‌شود تغییر داد باید از داخل تغییر کند. اکنون نیز آنها معتقدند تحریم حلال مشکلات نیست ولی از آنجا که باعث می‌شود ایران در مواجهه با مخالفان داخلی کنار بیاید و گاردش را در مقابل داخلی ها باز کند و این سبب می‌شود که فعالیت مخالف نظام کم‌هزینه شود،مطلوب است.


اگر ما در این زمینه سیر اقدامات سران داخلی فتنه را مرور کنیم، می‌بینیم جریانات داخلی هیچگاه سفره‌شان را از آمریکائی‌ها جدا نکردند. مثل اینکه متقابلاً داخلی‌ها هم این احساس را دارند که این فشار بیرونی جبران کننده ضعف داخلی آنها است. آنان ظاهراً احساس می‌کنند که اگر چه در داخل ایران حمایت توده‌ها را از دست داده‌اند ولی کسی در عرصه بین‌المللی هست که برای آنها یقه پاره کند.


در این دفاتر خارج از کشور عناصر سرشناس اپوزیسیون ایرانی حاضر می‌شدند و به نوعی بستر خارج کشور را به داخل ایران وصل می‌کردند.


به این خبر که در همان ایام فتنه توسط منوچهر متکی وزیر وقت امور خارجه ایران در رسانه‌ها نقل شد توجه کنید: در هفته اول آشوب، هواپیماهای انگلیسی مسافران خاص ایرانی مستقر لندن را در هر روز با پروازهای 500 تا 600 نفره به داخل ایران منتقل می‌کردند از پایگاههای دیگر هم همین انتقال مخالفان وجود داشته است.


خبرهای موثق می‌گویند انگلیسیها موفق شدند از طریق دفتر لندن با 700 هزار ایرانی گفتگو کرده و تعداد زیادی از آنان را به اپوزیسیون داخلی وصل کنند. سازمان مشخص سیاسی برای روزهای خاصی طراحی کرده و آموزش داده بودند.


در روزهای فتنه مثلاً در میدان 7 تیر تهران سه گروه جداجدا می‌آمدند. گروهی دیده بانی می‌کردند و اخبار را به جایی منتقل می‌کردند گروه دومی می‌آمد که دست به تظاهرات می‌زد و به صورت ظاهراً مسالمت آمیز شعار می‌داد و گروه سومی می‌آمد که ماموریتش آتش زدن اتوبوس‌ها، سطل های زباله و درگیری ایجاد کردن بود و هیچ کدام از اینها در کار دیگری دخالت نمی‌کردند.


در کتاب جبن شارپ به افراد دسته‌ی اول و دوم توصیه شده که کار خطرناکی نکنند. او می‌گوید یا دیده بانی می‌کنید یا شعار می‌دهید و لبخند بزنید و حتی به حرفهای پلیس گوش کنید و بدون درگیری متفرق ‌شوید. این بخشی از کارکرد و کار ویژه این دفاتر بود. ردپای ماجرا نشان می‌دهد که این مساله که از سال 2006 آغاز شده یعنی از اواسط دوران وزارت خارجه خانم رایس.


نکته دیگر این است که آمریکاییها کارهای چند لایه‌ای را تدارک دیده‌اند یکی از کارهایشان در فتنه 88 این بود کارهای اطلاعاتی امنیتی را که قبلاً ناهمخوان بود هماهنگ کرده‌اند.


همواره در مسائل خارجی بین سیا، پنتاگون، شورای روابط خارجی و کاخ سفید اختلاف هست اما آمریکا در فاصله سالها 2006 به بعد معاون هماهنگ کننده ای رامنصوب کرده تا در مورد ایران این فعالیتها را هماهنگ کند.


در صحنه فتنه اوباما هم انسجام داد و آمد یک نفر را با اختیار تام یعنی دنیس راس را مسئول هماهنگی میزهای ایران در مراکز تصمیم‌گیری آمریکا درباره ایران کرد که هیچ اختلافی به هم نداشته باشند.

نکته دوم این است که پیش از این نیز میزهای ایران در کاخ سفید و سایر مراکز آمریکا وجود داشته است اما کار آن‌ها فقط جمع‌آوری اطلاعات و تجزیه و تحلیل داده‌های اطلاعاتی اطاق عملیات به تصمیم‌گیری گروه بودند و اولین بار تقلب در انتخابات توسط هماهنگ کننده مزبور کلید زده شد در این جلسات تصمیم‌گیری نوعاً چند عنصر ایرانی هم حاضر می‌شدند. چه مهمانان تک زیست مثل سازگارا و چه مهمانان دو زیست مثل امیر احمدی در یکی از جلسات که دو عضو هم آنجا حضور داشته است و در اردیبهشت 87 بوده توافق می‌شود که باید در انتخابات آینده ایران بحث تقلب کلید زده شود و این دو عضو نهضت آزادی پس از بازگشت به ایران با فرزند یکی از مسئولان ارشد روحانی صحبت می‌کند و موضوع را با او در میان می‌گذارد و می‌گوید اگر ما از موضع نهضت آزادی بحث تقلب را کلید بزنیم جا نمی‌افتد و بعد هم هر کس آن را مطرح کرد می‌گویند این خط نهضت آزادی است ازاین رو کسی باید این را در ایران کلید بزند که به دلیل نسبتش با نظام مورد قبول واقع شود.


مهدی هاشمی اولین نفری است که این لقب را 8 ماه قبل از انتخابات کلید بزند.این فرد پدرش را قانع می‌کند که بحث تقلب را مطرح کند و او در شهریور 87 آن را علناً مطرح می‌نماید.


در آن جلسه در آمریکا 4 محور را توصیه می‌کند و همه آنها را اجرایی می‌کند این بخشی از ماجرا است.


کارهای دیگری آمریکا در این زمینه انجام داده است مانند اتاق های فکر. در آن‌ها که ترکیبی از نیروهای ایرانی آمریکایی دیده می‌شود در هر اتاق فکر بین 5 تا 6 نفر عنصر ایرانی،هم عضو بوده‌اند.

این اتاق‌ها حدود 30 مرکز هستند که در این زمینه کار می‌کنند که 5 تا 6 نفر ایرانی که عمدتاً تک زیست هستند،نظیر مومنی، حقیقت جو، سازگارا، مهدی خلجی، امیر ارجمند، گنجی، مخملباف، مهرانگیز کار و... در هر گروه 15 تا 20 نفر عنصر آمریکا و 5تا 6 نفر عنصر ایرانی هستند.


کار اینها این است که وضعیت سنجی کرده و جمع‌آوری اطلاعات کنند و به صورت بسته به کنگره بدهند و این کار گروه‌ها هنگامی که می خواهند پروژه را به کنگره ارائه بدهند افراد ایرانی عضو این کارگروه‌ها هم در کنگره حضور دارند که بگویند این گزارش از ایران است و برخی دیگر هم اصالتاً ایرانی نیستند مثل نراقی، آموزگار، امیر احمدی، ولی نصر.


در آمریکا حداقل 2700 اتاق فکر وجود دارد که حدود 700 اطاق فکر راجع به ایران وجود دارد و در هر دانشگاه آمریکا یک اطاق فکر در مورد ایران وجود دارد این اطاق های فکر ماموریتی که دارند این است که باید هر کدام در هفته دو مقاله تولید کند و هر چهار ماه کتابی راجع به ایران منتشر نماید.در هر موضوعی به کنکاش در مورد ایران می‌پردازند، مثل نقش تشیع در انقلاب ایران.

 

این اطاقهای فکر در سال حدود 2800 عنوان کتاب در تیراژهای بالا راجع به ایران منتشر می‌کنند که نشان می‌دهد که چه کارهای عظیمی راجع به ایران انجام می‌دهند اگر شما تعدادی از اینها را بکاوید اسمشان در ردیف بودجه رسمی آمریکا آمده‌اند نکته دیگر این است که در این اطاقهای فکر از چهره‌های شاخص، سناتور، معاون وزیر حضور دارند و نکته دیگر اینکه در قانون بودجه آمریکا پشتیبانان آنها که وزارتخانه‌ها هستند مشخص می‌باشند.


اینها چگونه با مسائل ایران ارتباط برقرار می‌کنند این مجموعه‌ها به بهانه‌های مختلف به ایران سفر می‌کنند، با مردم تماس برقرار می‌کنند با سازمان های مختلف با بهانه‌ای مختلف ارتباط می‌گیرند و کسانی را از اتاق‌های فکر آمریکا به این سازمانها وصل می‌کنند یکی از همینها که من در رادیو گفتگو با او میز گرد داشتم خودش بعد از پایان برنامه می‌گفت که من پولی می‌گیرم و اطلاعات خواسته شده را به دانشگاه مریلند می فرستم.

 

یک نکته کلیدی از گزارش های اتاق فکر غربی ها


یک نکته کلیدی در گزارشات این اتاق فکرها این است که کارهایشان هویت گزارش دارد یعنی به صورت گزارش می‌آید و انتهایش هم گاهی نظریه داده‌اند و گاهی هم نظریه نداده‌اند.


غیر از این اتاق فکرها، موسسات نظرسنجی وجود دارد که آمریکائیها راه اندازی کرده‌اند مثل زاگبی، گالوپ و پیو برخی از موسسات نظرسنجی کارکرد عمومی‌اش را گرفته‌اند و فقط او را محدود به نظرسنجی از نخبگان ایران کرده‌اند و درصدد بوده‌اند که از این طریق همواره نبض ایران را بگیرند.


نورمن سالومون می‌گوید : نظر سنجی‌های گالوپ در خارج از آمریکا همواره آن چیزی است که مورد نظر سفارتخانه‌های امریکا است. اما یک سری نظر سنجی‌های دیگری هم انجام می‌دهند واقعا کار ویژه می‌کنند برای تصمیم گیریهای آنها. نکته دیگر این است ارتباط این اتاق فکرها با نهادهای مذهبی است که به شبکه سازی در جوامع اسلامی می‌پردازند. مثلاً تشکیلاتی در اندونزی هست به نام جنبش محمدیه که آمریکاییها با آن ارتباط برقرار کرده‌اند یا در ترکیه با فتح الله گولن رئیس یک جنبش مذهبی ارتباط برقرار کرده‌اند و از دل آن‌ها توجیه‌ای بیرون آورده‌اند.


طیف وسیعی از شخصیتهای کشورهای اسلامی در مصر، لیبی ، لبنان و... را شبکه‌سازی کرده‌اند و کارشان این است که این شبکه‌های به ظاهر بومی با کمک دولت‌ها در جهت به هم زدن نهضت بیداری اسلامی عمل کنند یعنی آنان به ساخت و تقویت جنبش‌های باصطلاح میانه‌رو و در واقع وابسته برای تضعیف جنبش اسلام گرایی روی آورده‌اند.


تمام این جریانات وصل‌اند به یک سیستمی در آمریکا که در آن سیستم افرادی حضور دارند آمریکایی ایرانی و غیر ایرانی که مسائل جهان اسلام و از جمله ایران را در آنجا پخت‌ و پز می‌کنند و می‌گویند ما باید این جریان‌ها را فعال کنیم و ادبیات آنها را منتشر کنیم و ارتباط شکل‌گیری این شبکه‌ها با ایران این است که می‌خواهند در مقابل جمهوری اسلامی پادزهر ایجاد کنند.


در ماجرای فتنه از همه این ظرفیت‌ها استفاده کردند که جریان فتنه را پشتیبانی کنند و از آن برای مقابله با نفوذ ایران استفاده کنند.


در واقع برخلاف تحلیلی که ارائه می‌شود که این ماجرا داخلی بود، اسناد زیادی هست که ارتباط با خارج برقرار شده بود و در مورد موسوی این اسناد وجود دارد که سازمان‌های آمریکایی سال‌های قبل از 88 و حداقل از سال 1375به ایشان وصل بودند.


این مجموعه‌ها در مورد شخصیت‌های موثر ایران هم مطالعاتی و جمع بندی‌هایی دارند که مثلا فلانی روحیات سازشکارانه و پرخاشگرانه دارد و می‌توان از او یک چهره مخالف نظام ساخت.


به شخصیت شناسی روی آورده‌اند. آنها خیلی وقت بود که شناسایی کرده‌اند که موسوی می‌خواهد وارد سیاست شود در اسناد آمده موسوی شخصیتی پرخاشگر، متکبر و قدرت‌طلب است.


آنها افراد را آنالیز می‌کنند شخصیت‌ها را و بر اساس آن برنامه‌ریزی می‌کنند، شک نکنید، سفیر انگلیس را نگاه کنید که در وبلاکش همزمان با بیانیه موسوی، بیانیه می‌دهد و بر خلاف عرف دیپلماتیک علیه کشور محل ماموریتش لجن پراکندی می‌کند.


در سطح بین‌المللی قطعنامه تصویب می‌شود و توهین‌هایی می‌کنند و لذا قطعاً این حلقه‌ها حلقه‌های مکمل هستند.کار مشترک می‌کنند منتهی کار مشترکی که در راستای اتاق فکرهای خارجی هستند.


دقت کنید در روز عاشورا قرار بود کاری انجام شود؛ سایت بی‌بی‌سی فارسی داشت به آشوب گران خط می‌داد و می‌گفت که قرار نیست نیروی انتظامی مداخله کند و قرار نیست کار به خشونت کشیده شود و در ادامه می‌آید به دروغ می‌نویسد: خیابان مملو از جمعیت مخالف است، گروهها دارند به هم می‌پیوندند، از پلیس خبری نیست» این یعنی اینکه صحنه را مدیریت می‌کند. یک تظاهرات بی‌ضرر و بی‌خطر را دارد به تصویر می‌کشد.


می‌توانیم با قاطعیت بگوییم نباید فریب عناوین را بخوریم و تردید کنیم که مگر می‌شود موسوی و کروبی در پازل آمریکا قرار بگیرند. مخملباف خودش به اتحادیه اروپا رفته و گفته است که من به عنوان نماینده موسوی با شما صحبت می‌کنم از شما می‌خواهد که تحریم‌ها را تشدید کنید تا ایران تسلیم ‌شود و در ایران هم از سوی سران فتنه هیچ واکنشی به سخن او داده نمی‌شود که نه ایشان نماینده ما نیست یا ما این موضع ضد ملی را قبول نداریم.


این یک پروژه است نه دو پروژه و عناصری در این صحنه فعالند که عنان را هم خارجی‌ها در آن دست دارند.

 

در بیانیه موسوی اصلاً لفظ شهید شهریاری را به کار نبرده است و از ترور دانشمندان ایرانی اسم برده است و در آخر هم می‌گوید که چکار می‌کنیم که دانشمندانمان ترور می‌شوند و این همان حرف آمریکائی‌ها را می‌زند.


یک فتنه طراحی شده در خارج بود به سال‌های قبل برمی‌گردد. از سال 2006 آمریکائی‌ها تدارکات گسترد‌ه‌ای در این باره داشته اند حداقل تدارک خارجی‌ها 10 برابر ایرانی‌ها است.


یکی از کارهای آمریکائی‌ها این بود که گروه‌هایی از ایران را به خارج دعوت کردند به طور متوسط در هر تور 100 نفر شرکت داشته‌اند که تعداد آنها 110 تور بوده است و هر کدام از این تورها یک دوره یک ماهه می‌دیده‌اند، آنها نمی‌آمدند آدم‌های مخالف نظام را شناسایی کنند و با خود ببرند بلکه عناصری که ظرفیت دارند می‌بردند واشنگتن و آموزش می‌دادند.

 


 




تاریخ: دو شنبه 22 خرداد 1391برچسب:,
ارسال توسط arman
 

مرصاد به نقل از جام نیوز، رسانه های بین المللی یکشنبه چهاردهم خرداد (June.03) به صورت گسترده سخنرانی مقام معظم رهبری در مراسم ارتحال حضرت امام خمینی [ره] را بازتاب دادند که به اختصار فقط به تیتر این رسانه ها اشاره می کنیم.
*خبرگزاری فرانسه: "رهبر ایران گفت هرگونه اقدام اشتباه اسرائیل مانند «صاعقه» بر سرش فرود می‌آید."
*بی بی سی: "آیت‌الله خامنه‌ای: غربی‌ها در مورد برنامه اتمی ایران دروغ می‌گویند."
*خبرگزاری رویترز: "مسأله هسته‌ای ایران در رأس تحولات جهان قرار گرفته و آنان مغرضانه از عبارت سلاح هسته‌ای استفاده می‌کنند... تا توجه‌ها را از مشکلات داخلی آمریکا و اروپا منحرف کنند."
*ترندنیوز: "آیت‌الله خامنه‌ای در سخنرانی خود که از تلویزیون ایران پخش می‌شد گفت که تحریم‌های شورای امنیت سازمان ملل و تحریم‌های یکجانبه اتحادیه اروپا بر ایران تأثیر نمی‌گذارد."
*سی.ان.بی.سی: "رهبر ایران گفت که «اسرائیل» امروز از هر زمان دیگر ضعیفتر است."
*خبرگزاری آلمان: "رهبر ایران تأکید کرد که قدرت‌های جهانی از ایران هسته‌ای هراس دارند اما آن ها باید از ایران اسلامی هراس داشته باشند که نه تنها در سی و سه سال گذشته بدون پشتیبانی آمریکا دوام آورده است بلکه در تمامی زمینه‌ها پیشرفت کرده است."
*آسوشیتدپرس: "رهبر عالی ایران می‌گوید که تحریم‌های غرب منجر به توقف پیشرفت‌های ایران نشده بلکه نفرت از غرب را در قلوب مردم ایران عمیق‌تر می‌سازد."
*بلومبرگ: "رهبر ایران گفت: ایران می‌تواند بدون وابستگی پیشرفت کند. ایران اثبات کرده است یک ملت، بدون وابستگی به آمریکا یا قدرت‌های دیگر و حتی با دشمنی با آمریکا می‌تواند به پیشرفت‌های اصیل دست پیدا کند."
*پایگاه خبری استرالیایی بیزینس اسپکتیتر: "رهبر ایران در سخنرانی امروز ادعای غرب در مورد نظامی بودن برنامه هسته‌ای ایران را رد کرد و آن را دروغ خواند."
*لبنان الآن: "انقلاب‌های منطقه با هدف بازگشت به عزت ملی صورت گرفت."
*پایگاه لبنانی النشره: "آیت‌الله خامنه‌ای در سخنرانی امروز خود از میان کشورهای منطقه 'تاکید ویژه‌ای' روی «مصر» داشت."
*شینهوا: "رهبر ایران: تحریم ها هیچ تأثیری بر ایران نداشته است بلکه سبب نفرت بیشتر مردم ایران از غرب شده است. آیت الله علی خامنه ای تحریم های غرب علیه ایران را بی تأثیر دانست."
*المنار: "ماجراجویی رژیم صهیونیستی علیه ایران همچون صاعقه ای است که بر سر این رژیم فرود می آید."
*مصری‌الیوم: "رهبر ایران تبلیغات غرب و آمریکا علیه ایران را «حماقت» دانست."
*جروزالم پست: "آیت الله خامنه ای: تهدیدهای اسرائیل به حمله نظامی نشان می دهد این رژیم پس از سقوط حسنی مبارک چقدر آسیب پذیر شده و از هر زمان دیگر ضعیف تر شده است."
*فرانس24: "آیت الله خامنه ای: آمریکا و غرب برای پوشاندن مشکلات اقتصادی خودشان مسأله تهدید سلاح اتمی ایران را مطرح می کنند تا افکار عمومی را منحرف کنند."
*رویترز: "آیت الله خامنه ای: کاری که آمریکایی ها و غربی ها انجام می دهند دیوانه وار و احمقانه است زیرا می خواهند با بزرگ کردن مسأله هسته ای مشکلات خود را بپوشانند."
*رادیوفردا/ *رادیوزمانه/ *رادیوفرانسه/ *وب سایت مردمک: "آیت الله خامنه ای: حمله اسرائیل مثل صاعقه بر سر خودش فرود می آید."
*الجزیره: "آیت الله سیدعلی خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی ایران: "سران رژیم صهیونیستی به خوبی می دانند که امروز بیش از هر زمان دیگری آسیب پذیر هستند و هر قدم کج و یا حرکت ناشایست آن ها، همانند صاعقه بر سر خودشان فرود خواهد آمد."

 

 
 

مرصاد به نقل از جام نیوز، وب سایت "دیگربان" (Digarban) یکشنبه 14 خرداد (June.03) نوشت: «محمدتقی مصباح یزدی اظهارات 10 روز پیش اکبر هاشمی رفسنجانی را مبنی بر اینکه "بی‌اعتقادان به مبارزه با محمدرضا شاه پهلوی هدایت برخی گروه‌های افراطی و تندرو را در دست گرفته‌اند" ، بدون آنکه نامی از هاشمی ببرد پاسخ داد.»

این وب سایت ادامه داد: «آقای هاشمی دوم خرداد در دیدار جمعی از دانشجویان دانشگاه آزاد این اظهارات را که بعد‌ها رسانه‌ها مصباح یزدی را مخاطب اصلی آن اعلام کردند٬ بیان کرده بود. رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام گفته بود: متأسفانه شاهدیم کسانی که اعتقادی به مبارزه با شاه نداشتند و یا آن را بی‌فایده و غیرضروری برمی‌شمردند، امروز مستقیم و یا غیرمستقیم هدایت برخی گروه‌های افراطی و تندرو را در دست گرفته‌اند و برای کشور راه‌حل تجویز می‌کنند.»
طبق این گزارش، 10 روز پس از این اظهارات٬ آقای مصباح یزدی در جمع گروهی از سپاهیان اصفهان گفته است: «همانطور که در دوران مبارزه با رژیم ستم شاهی کسانی صداقت نداشته و به دنبال کسب قدرت بودند، امروز نیز عده‌ای به دنبال مصادره انقلاب به سود منافع خود هستند.»
دیگربان به نقل از ایرنا، از قول آیت الله مصباح یزدی افزود: «در زمان انقلاب حتی کسانی بودند که امام (ره) را به عنوان ایدئولوگ انقلاب قبول نداشته و صرفا ایشان را وسیله‌ای برای اسقاط شاه می‌دانستند. پس از انقلاب برخی از همین افراد به پست‌های مهمی در نظام دست پیدا کردند و اکنون نیز منتظر فرصت هستند.»
وی همچنین گفته است: «در صدر اسلام نیز عده‌ای به ظاهر مسلمان، حکومت نبوی را در قالب رقابت‌های سیاسی عادی ارزیابی می‌کردند و به دنبال بازستاندن قدرت از بنی‌هاشم بودند.»

ناگفته پیداست که رسانه های بیگانه به شدت از اختلاف نظر شخصیت های صاحب نفوذ نظام به نفع اهداف شوم خود سوءاستفاده می کنند.

 

 

امام خمینى هـدفها و آرمانها و هـر آنچه را که مـى بایــست ابـلاغ کنـد، گفته بـود و در عمـل نیز تـمام هستیـش را بـراى تحقق هـمان هـدفها بـکار گرفته بـود. اینک در آستـانه نیمه خـرداد سـال ۱۳۶۸ خـود را در آماده ملاقات عزیزى مى کرد که تمام عمرش را براى جلب رضاى او صرف کرده بـود و قامتش جز در بـرابـر او، در مـقابل هیچ قدرتى خـم نشده و چشـمانش جز براى او گریه نکرده بـود. سروده هاى عارفانه اش همه حاکى از درد فـراق و بیان عطـش لحظه وصال محبوب بـود. و اینک ایـن لحظه شکـوهمنـد بـراى او و جانــکاه و تحمل ناپذیر بـراى پیروانـش فـرا مـى رسید. او خـود در وصیتنامه اش نـوشـته است: با دلى آرام و قلبـى مطمئن و روحى شاد و ضمیرى امیدوار به فضل خدا از خدمت خـواهران و برادران مرخص و به سـوى جایگاه ابــدى سفر مى کنـم و به دعاى خیر شما احتیاج مبرم دارم و از خداى رحمان و رحیـم مى خـواهـم که عذرم را در کوتاهى خدمت و قصـور و تقصیر بپذیـرد و از مـلت امـیدوارم که عذرم را در کـوتاهى ها و قصـور و تقصیـرها بـپذیـرنـد و بـا قــدرت و تصمیـم و اراده بــه پیش بروند.

بعداز ظهر روز شنبه سیزدهـم خـرداد ماه سـال ۱۳۶۸ لحظه وصال بـود. قــلبـى از کار ایستـاد که میلیـونها قلــب را بـه نور خدا و معنـویت احـیاء کرده بـود. بــه وسیله دوربین مخفـى اى که تـوسط دوستان امــام در بیمارستان نصب شده بـود روزهاى بیمارى و جریان عمل و لحظه لقاى حق ضبط شده است. وقتى که گوشه هایـى از حالات معنوى و آرامـش امام در ایـن ایـام از تلویزیون پخـش شـد غوغایى در دلها برافکند که وصف آن جــز با بودن در آن فضا ممکـن نیست. لبها دائمـا به ذکـر خـدا در حـرکت بود.

در آخرین شب زندگى و در حالى که چند عمل جراحى سخت و طولانى درسن ۸۷ سالگى تحمل کرده بود و در حالیکه چندیـن سرم به دستهاى مبارکـش وصل بـود نافله شب مى خـواند و قـرآن تلاوت مـى کرد. در ساعات آخر، آرامشى ملکـوتـى داشـت و مـرتبا شـهادت بـه وحـدانیت خـدا و رسالت پیـامبـر اکرم (ص) را زمـزمه مـى کـرد و بـا چنیـن حــالتى بـود که روحـش به ملکـوت اعلى پرواز کرد. وقتى که خبر رحلت امــام منتشر شـد، گـویـى زلزله اى عظیـم رخ داده است، بغضها تـرکیـد و سرتاسر ایران و همـه کانـونهایـى کـه در جـهان بـا نام و پیام امام خمینـى آشـنا بـودنـد یــکپارچه گـریستند و بـر سر و سینه زدنـد. هیچ قلـم و بیـانـى قـادر نیست ابعاد حـادثه را و امواج احساسات غیر قابل کنترل مردم را در آن روزها تـوصیف کند.

مـردم ایـران و مسلمانان انقلابى حق داشتـند اینـچنیـن ضجه کـنند و صحنه هایى پدید آورند که در تاریخ نمونه اى بـدیـن حجم و عظـمت براى آن سراغ نداریـم. آنان کسـى را از دست داده بـودند کـه عـزت پـایمال شـده شان را بـاز گـردانده بود دست شاهان ستمگر ودستهاى غارتگران آمریکایى و غربـى را از سرزمینشان کـوتاه کرده بود، اسلام را احــیاء کـرده بــود، مسلمـیـن را عــزت بـخـشـیـده بـــود، جمهـورى اسلامـى را بـر پـا کـرده بـود، رو در روى همـه قـدرتهاى جهـنمـى و شیـطانـى دنـیا ایستاده بـود و ده سال در بـرابـر صـدها تـوطئه برانـدازى و طـرح کـودتا و آشـوب و فتنه داخلـى و خارجـى مقاومت کرده بود و ۸ سـال دفـاعى را فـرمانـدهـى کرده بـود که در جبهه مقابلـش دشمنـى قـرار داشت که آشکارا از سـوى هر دو قـدرت بزرگ شرق و غرب حمایت همه جانبه مـى شـد. مردم، رهبر محبـوب و مرجع دینـى خـود و منادى اسلام راستیـن را از دست داده بـودند .

 

حقیقـتا مردم ایران عاشق امام خمینى بـودند و چـه شعار زیبا و گـویایى در سالگرد رحلتـش انتخاب کرده بـودند که:

عشق به خمینـى عشق به همه خوبی هاست.

 


 

 




تاریخ: دو شنبه 15 خرداد 1391برچسب:,
ارسال توسط arman
در ادامه حمايت از اقدام موهن خواننده مرتد به ساحت مقدس امام هادي (ع) و توجيح اين حركت ضد اخلاقي و ضد اسلامي شبكه وابسته به خاندان سلطنتي بار ديگر با ترتيب دادن برنامه اي در صدد موجه جلوه دادن اين اقدام بر آمد كه با افشا گري اكبر گنجي يكي از مهمانان برنامه عليه اين شبكه مواجه شد.

مرصاد به نقل از باشگاه خبرنگاران، بنگاه شایعه پراکن بی بی سی فارسي كه تلاش مي کرد با کم رنگ جلوه دادنتوهین به مقدسات مسلمانان ، این امر مذموم در هر جامعه سالمی را در راستای آزادی بیان جلوه بدهد ! با چنان تناقضي مواجه شد که در پایان به افشای حقایقی از پشت پرده تسلط سازمان ناتوی فرهنگی صهیونیست ها بربی بی سی فارسي منتهی شد.

در برنامه پرگار بي بي سي فارسي" اکبر گنجی " با ابراز نگرانی از رفتار غرب در خصوص مسلمانان که منجر به درگیری هر چه بیشتر مسلمانان با غرب خواهد شد فرآیند حذفی غرب را در چند گام معرفی کرد.

گنجی که بیشتر نگران عکس العمل مسلمانان بود تا دفاع از آنان ، زمانی که با اعتراض افراد حاضر در جلسه مواجه شد به افشاگری دست های پشت پرده مدیریت بی بی سی فارسی پرداخت .

وی با اعتراف به نفوذ صهیونیست ها در شبکه بی بی سی خطاب به مجری برنامه بی بی سی گفت : " در همین رسانه های مدعی آزادی بیان، شما میتوانید اینجا هولوکاست را مسخره کنید؟ امکان ندارد . کاریکاتوری که علیه یهودیان کشیده اند شما میتوانید در بی بی سی نمایش دهید؟ امکان ندارد، در بی بی سی را می بندند!

این در حالی است که کاریکاتوریستی که علیه یهودیان کاریکاتور کشیده اعدامش کردند.

 

 

رئیس دولت اصلاحات: «مهم این است که ما همین راه را ادامه دهیم و مقاومت کنیم. دشمنی‌ها و دشمنان زیاد هستند، در داخل هم متأسفانه اختلاف و درگیری وجود دارد و دشمنان از آن سوءاستفاده می‌کنند.»

مرصاد به نقل از جام نیوز، سایت "جرس" یکشنبه چهاردهم خرداد (June.03) نوشت: «"محمد خاتمی" فرارسیدن ایام ارتحال آیت‌الله خمینی را تسلیت گفت و با اشاره به حضور میلیون‌ها ایرانی در مراسم تشییع امام راحل، تصریح کرد: بعد از یازده سال، با وجود تمام مشکلات، چون امام را انسانی صادق می‌دانستند و او را پشتیبان خود و پشتیبان عزت و سربلندی کشورشان می‌دانستند، تشییع ایشان از استقبال باشکوه تر شد. یعنی می توانیم بگوییم امام وقتی از دنیا رفتند محبوب‌تر از زمان ورودشان به ایران بودند.»

به نوشته جرس، وی در بخش دیگری از سخنان خود اظهار داشت: «مهم این است که ما همین راه را ادامه دهیم و مقاومت کنیم. دشمنی‌ها و دشمنان زیاد هستند، در داخل هم متأسفانه اختلاف و درگیری وجود دارد و دشمنان از آن سوءاستفاده می‌کنند. همه باید در کنار هم به سربلندی و اعتلای این کشور و تقویت پایه‌های انقلاب بیندیشیم.»

بنا بر این گزارش، خاتمی همچنین خاطرنشان کرد: «همیشه باید این امر مد نظرمان باشد که برای جمهوری اسلامی هزینه های بسیار بزرگی شده است؛ نمونه‌اش جانبازان، ایثارگران، پدران، مادران، همسران و فرزندان شهدا که نباید آن ها را ارزان از دست بدهیم.»
 

گفتنی است آقای خاتمی همواره با اتخاذ سیاست های دوگانه و ایراد سخنان دوپهلو سعی کرده خود را به عنوان نیرویی در چارچوب نظام حفظ کرده و همزمان حمایت اپوزیسیون را نیز داشته باشد. امید است که ایشان در عمل نیز به گفته های خود پایبند بوده و با تجدیدنظر در مواضع دشمن شاد کن، راه روشن امام بزرگوار را پی بگیرند.

 


 
ای مولای کریم! لذت‌های دنیا ما را در برگرفته. زبان ما در برابر دنیا الکن است و نمی‌توانیم آنرا از خودمان برهانیم. اما می‌دانیم وقتی شما، رو در روی دنیا می‌ایستادی، چیزهایی در گوشش می‌خواندی که از خطور تصور احاطه بر روح بزرگت شرمنده می‌شد. راستی، یکبار از "ضرار بن ضمره‌ی ضبایی" شنیدم که...

مرصاد به نقل از بولتن نيوز: این روزهای ما پر است از مکتب‌ها و مدعیانی که خود را منجی بشریت دانسته و به زعم خودشان، برای ریز و درشت زندگی، برنامه‌ دارند. اما دیگر حنای هیچ کدام‌شان برای ما رنگی ندارد و این وسط، ما مانده‌ایم و زندگی‌ای که در حال رفتن است. ای امیر مومنان عالم، چیزی به ما یاد بده تا چراغ راه ما باشد و از این بلاتکلیفی در بیاییم. هرچند، عمق کلام شما کجا و دو سه خط فرصت ما کجا.

حضرت اميرالمومنين (ع): «پسرم! چهار چیز از من یاد بگیر و چهار چیز به خاطر بسپار که تا به آنها عمل می‌کنی زیان نمی‌بینی. همانا ارزشمندترین بی‌نیازی، عقل است. و بزرگترین فقر، بی‌خردی است. و ترسناک‌ترین تنهایی، خودپسندی است و گرامی‌ترین ارزش خانوادگی، اخلاق نیکوست. پسرم! از دوستی با احمق بپرهیز، چرا که می‌خواهد به تو نفعی رساند اما دچار زیانت می‌کند. از دوستی با بخیل بپرهیز، زیرا آنچه را که سخت به آن نیاز داری از تو دریغ می‌دارد. و از دوستی با بدکار بپرهیز، که با اندک بهایی تو را می‌فروشد. و از دوستی با دروغگو بپرهیز، که او به سراب ماند. دور را به تو نزدیک و نزدیک را به تو دور می‌نمایاند.»(حکمت 38)

یا امیرالمونین! در پیش‌گاه شما از خطرات و فتنه‌های دوران خویش چه بگوییم که شما بهتر از ما و قبل از ما، به آنها اشاره کرده‌ای. بصر ما را غبار گمراهی گرفته و بصیرت ما را ذایل کرده است. در این اوضاع سردرگمی و اضطراب، چگونه راه را از چاه بشناسیم؟

حضرت اميرالمومنين (ع): «با توجه به این همه خطرات، روش‌های گمراه کننده، شما را به کجا می‌کشاند؟ تاریکی‌ها و ظلمت‌ها، تا کی شما را متحیر می‌سازد؟ دروغ‌پردازی‌ها تا چه زمانی شما را می‌فریبد؟ از کجا دشمن در شما نفوذ کرده و به اینجا آورده و به کجا باز می گرداند؟ آگاه باشید که هر سرآمدی را پرونده‌ای و هر غیبتی را بازگشت دوباره‌ای است. مردم، به سخن عالم خداشناس خود گوش فرا دهید. دل‌های خود را در پیش‌گاه او حاضر کنید و با فریادهای او بیدار شوید.» (فرازی از خطبه‌ی 108)

شما حاکم بزرگترین وسعت جهان اسلام بودی و با آدم‌های مختلف سر و کاری داشتی. از یک طرف، اعراب دوست و دشمن را دیده‌ای و از طرف دیگر، برای محرومان دیار مصر و ایران نسخه پیچیده‌ای. یا علی(ع)، در یک کلام، شما آدم‌های مختلفی را دیده‌ای. اما آیا ایشان گونه گون و از دسته‌های مختلفند یا اینکه نوع بشر، با همه‌ی تفاوت‌هایش، مشترکاتی دارند و می‌توان آنها را در چند دسته‌ی معلوم و مشخص شناسایی کرد؟ یا علی(ع)، در علم لدنی شما، ما آدم‌ها چند دسته‌ایم؟

حضرت اميرالمومنين (ع): «مردم سه دسته‌اند: دانشمند الهی، آموزنده‌ی راه رستگاری و گروهی که مثل پشه‌ها، دست‌خوش باد و طوفان هستند و همیشه سرگردانند. به دنبال هر صدایی می‌روند، با وزش هر بادی حرکت می‌کنند، نه از روشنایی دانش نور گرفتند و نه به پناهگاه استواری پناه.» (قسمتی از حکمت 147)

دوران آخرالزمان چگونه دوراني است اي مولا؟

حضرت اميرالمومنين (ع): «روزگاری بر مردم خواهد آمد که از قرآن جز نشانی و از اسلام جز نامی باقی نخواهد ماند. مسجدهای آنان در آن روزگار، آباد ولی از هدایت ویران است. مسجد نشینان و سازندگان بناهای شکوهمند مساجد، بدترین مردم زمانند که کانون هر فتنه و جایگاه هرگونه خطاکارند. هر کس از فتنه بر کنار است، او را به فتنه بازگردانند و هر کس که از فتنه عقب مانده، او را به فتنه‌ها می‌کشانند. که خدای بزرگ فرماید: به خودم سوگند بر آنان فتنه‌ای بگمارم که انسان شکیبا در آن سرگردان ماند؛ و چنین کرده است و ما از خدا می‌خواهیم که از لغزش غفلت‌ها در گذرد.» (حکمت 370)

دوران ما، دوران آسمان‌خراش‌هاست و خانه‌های بی‌سقف. دوران ما، دوران ماشین‌های کهکشانی‌ست و پاهای ترک برداشته. دوران حساب‌های بانکی کهکشانی و جیب‌های سال‌ها خاک گرفته. یا علی(ع)، مفهوم این تضاد و دوگانگی در چیست؟

حضرت اميرالمومنين (ع): «همانا خدای سبحان روزی فقرا را در اموال سرمایه‌داران قرار داده است. پس فقیری نمی‌ماند جز به کامیابی توانگران و خداوند از آنان درباره‌ی گرسنگی گرسنگان خواهد پرسید.» (حکمت 328)

همانطور که در بعضی از گفتارهای شما پیرامون ویژگی جوامع و انسان‌های آینده آمده است، در عصر ما، منکرات زیاد شده که روزانه با جلوه‌های مختلفی از آنها روبه‌رو می‌شویم. از طرف دیگر، شاهد معطل ماندن حکم قطعی خداوند در مورد "امر به معروف و نهی از منکر" هستیم. با این بهانه که این کار جواب نمی‌دهد و یا اینکه هزینه‌اش بسیار بیشتر از منفعتش هست.

حضرت اميرالمومنين (ع): «تمام کارهای نیکو و جهاد در راه خدا، برابر امر به معروف و نهی از منکر چونان قطره‌‌ای بر دریای مواج و پهناور است. همانا امر به معروف و نهی از منکر نه اجلی را نزدیک می‌کند و نه از مقدار روزی می‌کاهد.» (بخشی از حکمت 374)

ای مولای کریم! لذت‌های دنیا ما را در برگرفته. زبان ما در برابر دنیا الکن است و نمی‌توانیم آنرا از خودمان برهانیم. اما می‌دانیم وقتی شما، رو در روی دنیا می‌ایستادی، چیزهایی در گوشش می‌خواندی که از خطور تصور احاطه بر روح بزرگت شرمنده می‌شد. راستی، یکبار از "ضرار بن ضمره‌ی ضبایی" شنیدم که در نوک قله‌ی سیاهی شب، بدجوری دنیا را خجالت زده کردید. مولای کریم، در دل آن شب چه می‌گفتید؟

حضرت اميرالمومنين (ع): «ای دنیا! ای دنیای حرام! از من دور شو. آیا برای من خودنمایی می‌کنی؟ یا شیفته‌ی من شده‌ای تا روزی در دل من جای گیری؟ هرگز مبادا. غیر مرا بفریب که مرا در تو هیچ نیازی نیست. تو را سه طلاقه کرده‌ام تا بازگشتی نباشد. دوران زندگی تو کوتاه، ارزش تو اندک و آرزوی تو پست است. آه از توشه‌ی اندک و درازی راه و دوری منزل و عظمت روز قیامت.» (حکمت 77)

ای معصوم بر حق! دل‌های ما سر به راه نیستند و ما را در نقطه‌ی مقابل حرف‌ها و ادعاهایی قرار می‌دهند که همواره بر زبان می‌رانیم. گویی خطر در نفاق در کمین است. ای مولای کریم و ای طبیب نفوس. برای دردهای دل ما نسخه‌ای به پیچ که از وادی گمراهی بیرون آییم.

حضرت اميرالمومنين (ع): «دل‌ها را روی آوردن و پشت کردن است. پس دل‌ها را آنگاه به کار وا دارید که خواهشی دارند و روی آوردنی. زیرا اگر دل را به اجبار به کار وا داری، کور می‌گردد.» (حکمت 193)

حکومت شما نمونه و الگوی متعالی مملکت‌داری، نه در نزد شیعیان و نه تنها در جهان اسلام که در جغرافیای تاریخ بشریت است. یا امیرالمومنین! اگر بخواهید نصیحتی برای وزرا و وکلای این سرزمین داشته باشید، چه پندی به ایشان می‌دهید؟

حضرت اميرالمومنين (ع): «خدا را خدا را در خصوص طبقات پایین و محروم جامعه که هیچ چاره‌ای ندارند ... مبادا سرمستی حکومت تو را از رسیدگی به آنان باز دارد که هرگز انجام کارهای فراوان و مهم، عذری برای ترک مسئولیت‌های کوچک‌تر نخواهد بود. همواره در فکر مشکلات آنان باش و از آنان روی بر مگردان، به ویژه امور کسانی از آنان را بیشتر رسیدگی کن که از کوچکی به چشم نمی‌آیند و دیگران، آنان را کوچک کوچک می‌شمارند و کمتر به تو دسترسی دارند.» (فرازی از نامه‌ی 53)

یا امیرالمومنین! در دنیای امروز، کشور ما تنهاست و جز خدا، یاری ندارد. بزرگترین کشور حامی مظلومان جهان، ایران است و به خاطر همین حمایت، مورد هجوم ابرقدرت‌ها و خون‌خواران دنیا قرار گرفته است. از جنگ و تحریم گرفته تا توهین و سوء تبلیغ را بر ما تحمیل می‌کنند. فشار زیاد است و بار مسئولیت سنگین. یا امیرالمونین، چه کنیم تا در این امتحان بزرگ، پیروز بیرون آییم؟

حضرت اميرالمومنين (ع): «پیروزی و شکست اسلام به فراوانی و کمی طرفداران آن نبود. اسلام دین خداست، که آنرا پیروز ساخت. و سپاه اوست که آنرا آماده و یاری فرمود. و رسید تا آنجا که باید برسد. در هر جا که لازم بود طلوع کرد و ما بر وعده‌ی پروردگار خود امیدواریم که او به وعده‌ی خود وفا می‌کند و سپاه او خود را یاری خواهد کرد. جایگاه رهبر چونان ریسمانی محکم است که مهره‌ها را متحد ساخته به هم پیوند می‌دهد. اگر این رشته از هم بگسلد، مهره‌ها پراکنده و هر کدام به سویی خواهند افتاد و سپس، هرگز جمع آوری نخواهند شد.» (فرازی از خطبه‌ی 146)

سیدمجتبی نعیمی

 


 

 




تاریخ: دو شنبه 15 خرداد 1391برچسب:,
ارسال توسط arman

سطح زندگی خانواده هاشمی ونک به بالاست / مهدی تحت تعقیب نیست / فائزه اصرار دارد به زندان برود

مهدي مي‌گويد من خودم مي‌دانم كه مرتكب هيچ جرمي نشده‌ام پس نگران نيستم. اين را هم بگويم كه از سال 80 تا 88 و قبل از اينكه مهدي به انگلستان برود، متوسط سالي يك پرونده عليه‌اش باز مي‌شد. هامون به نقل از صراط: محمود علیزاده طباطبایی وکیل خانواده هاشمی در مصاحبه ای که با یک روزنامه اصلاح طلب صورت داده است به بهانه دفاع از اتهاماتی که رسانه ها به خانواده هاشمی وارد کرده اند تبلیغات مناسبی را برای رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام و فرزندانش کرد . به گزارش سرویس سیاسی صراط، طباطبایی در ابتدای این گفتگو با بیان چگونگی آشنای اش با هاشمی رفسنجانی ضمن اشاره به این نکته که فرزندان وی از رانت استفاده نمی کنند اظهار داشت که به خاطر فائزه هاشمی زندان رفته و به خاطر مهدي هم ممنوع‌الخروج شده است. وی در پاسخ این سوال روزنامه شرق که آیا به هاشمی رفسنجانی مشاوره هم می دهد یا خیر گفت: "بله، از من مشورت مي‌خواهند و من مشورت مي‌دهم. واقعا خانه زندگی خود آقاي هاشمي در حد يك خانه معمولي‌معمولي است. من بعد از عيد ديدم كه مبل‌هايشان را عوض كردند. فكر مي‌كنم مبل‌هاي آقاي هاشمي هم‌سن انقلاب بود. در جماران در يك خانه نسبتا بزرگ زندگي مي‌كنند كه يك تيم حفاظتي چند ده نفره در اين خانه همراه‌شان است." البته وکیل خانواده هاشمی به این نکته اشاره نکرد که مبل های قدیمی منزل رئیس مجمع تشخیص چه ارتباطی با سوال مذکور داشت؟ طباطبایی در تشریح وضعیت ورود به منزل آیت الله هاشمی گفت: "از در اول كه وارد مي‌شويد، محافظان هستند كه معمولا خانواده خيلي راحت نيستند به حياط بيايند. از در دوم كه وارد خانه مي‌شويد يك راهرو خيلي تاريك و كوچك است و يك جالباسي ديواري قديمي. بعد وارد يك سالن حدود 60-50متري مي‌شويد كه يك مبل قديمي داخلش بود كه آن را عوض كردند. كنار آن پذيرايي دو اتاق ديگر هست كه جلسه‌هاي يك مقدار خصوصي‌تر آنجا برگزار مي‌شود. از پله‌ها هم كه بالا مي‌رويد، چند اتاق خواب هست. " وکیل مهدی هاشمی در توضیح اینکه خانواده هاشمی جزء چه طبقه ای از جامعه هستند اظهار داشت: "بالاخره آقاي هاشمي قبل از انقلاب ماشين داشتند و از معدود روحانياني بود كه بنز سوار مي‌شد. من خودم دانشجوي دانشگاه ملي بودم (شهيد بهشتي الان). همسرم هم آنجا دانشجو بود و با همسر محمد هاشمي هم دانشجو بودند. واقعا وضعيت مالي آنها خيلي خوب بود. سطح زندگي خانواده آقاي هاشمي قطعا ونك به بالا است." در ادامه این مصاحبه محمود علیزاده با اشاره به اینکه مهدي هاشمی نه تحت تعقيب است و نه در معرض اتهام از قرار بازگشت وی به ایران خبر داده و در چرایی خروج مهدی از ایران افزود: "وی به دليل ماموريتي كه از طرف دانشگاه آزاد به او داده شد براي سركشي به واحدهاي خارج از كشور؛ يعني واحد‌هاي لندن، لبنان و سوريه. البته دنبال گرفتن پذيرش از دانشگاه آكسفورد براي دكتراي علوم سياسي هم بود. مقدمات پذيرش‌اش هم انجام شده بود. پس رفت تا دكترايش را هم بگيرد." طباطبایی در ادامه این مصاحبه پیرامون حکم جلب مهدی هاشمی و شکایت دادستان علیه وی اظهار داشت: "نه، دادستان اعلام جرم كرده و نه شكايت خصوصي شده. يك دليلي كه مهدي اصرار دارد به ايران برگردد همين فضاسازي رسانه‌اي است كه يك عده عليه او انجام داده‌اند. مهدي مي‌گويد من خودم مي‌دانم كه مرتكب هيچ جرمي نشده‌ام پس نگران نيستم. اين را هم بگويم كه از سال 80 تا 88 و قبل از اينكه مهدي به انگلستان برود، متوسط سالي يك پرونده عليه‌اش باز مي‌شد. پرونده‌هايي در مورد تخلفات مالي در مسووليت‌هاي مختلفي كه داشت؛ از شركت ساخت سازه‌هاي دريايي كه مديرعاملش بود تا بهينه‌سازي مصرف سوخت. شكايت‌هاي مختلفي از طرف بازرسي كل كشور در دادسرا مطرح مي‌شد و من هم چون وكالت مهدي را بر عهده داشتم، همراه با مهدي مي‌رفتيم و پاسخ مي‌داديم و مي‌ديديم كه هيچ دليل و مدركي نيست." وکیل خاندان هاشمی بدون اینکه از استاد راهنمای مهدی هاشمی در دانشگاه آکسفورد خبر داشته باشد بر این نکته که وی نه در واحد دانشگاه آزاد در آكسفورد بلكه در خود دانشگاه آكسفورد تحصیل می کند تاکید کرده و مطالبی که علیه فرزند رئیس مجمع تشخیص پیرامون مشکلات تحصیلش در آکسفورد مطرح شده است را به گردن یک استاد ایرانی این دانشگاه انداخت . طباطبایی پیرامون موضوع رساله دکترای مهدی گفت: "مي‌دانم ولي نمي‌گويم! فكر مي‌كنم در ارتباط با ايران است؛ مباني سياسي و ديني حكومت. من به او ‌گفتم چرا اين موضوع را انتخاب كردي، آنها مي‌خواهند سوءاستفاده كنند. او هم گفت من چلاق نيستم، بگذارم آنها سوءاستفاده كنند. گفتم آنها دنبال اين هستند كه اطلاعات بگيرند. گفت مي‌خواهند چه چيزي را پيدا كنند؟ آقاي هاشمي كه همه چيز را مي‌گويد. اطلاعاتي كه من دارم اطلاعات آقاي هاشمي است، جمهوري‌اسلامي چيز پنهاني ندارد. گفت من اطلاعاتي كه به نفع ماست را به آنها مي‌دهم." در پایان این مصاحبه وکیل خانواده هاشمی رفسنجانی در پاسخ به این سوال که آیا رئیس مجمع تشخیص برای عدم محاکمه فرزندش اعمال نفوذ می کند یا خیر گفت: "آيت‌الله هاشمي هيچ‌گاه براي خانواده‌اش اعمال نفوذ نكرده، براي مهدي هم پا درمياني نمي‌كند. فائزه هم اصرار دارد كه به زندان برود. مهدي هم بدش نمي‌آيد به زندان برود ولي نه به اتهام مالي. " البته طباطبایی به تاریخ اجرای حکم فائزه و علت علاقه فرزندان هاشمی به رفتن به زندان اشاره ای نکرد . وی در انتهای مصاحبه اش با مظلوم نمایی برای مهدی هاشمی گفت: "اگر تمام خانواده هاشمي هم زنداني شوند آيت‌الله هاشمي واكنشي نشان نمي‌دهد. در اين سر و صداها كه بحث اختلاس سه‌هزار‌ميليارد توماني است و رقم‌هاي در اين حد، مي‌خواهند بيايند بگويند مهدي هاشمي صد‌ميليون تومان را جابه‌جا خرج كرده؟"

دور باطل خاتمي در احياي اصلاحات؟!|خاتمی به دنبال شعبده بازی های سیاسی!

به نظر می رسد تیم مذکور بدون هماهنگی با خاتمی اقدام به نوشتن مانیفست کرده اند و اصلا ارتباطی با اقدامات خاتمی ندارند.

سيد محمد خاتمي و اطرافيان وي براي احياي اصلاحات در چارچوب خاصي مي‌كوشند و بر اين اساس برخي از اخبار حاكي از آن است كه تيم خاتمي از مدتي پيش در حال تدوين يك مانيفست است.
 

 

با وجود اینکه دفتر محمد خاتمی خبر تدوین مانیفست اصلاح‌طلبان را تایید کرده، اما تدوین کنندگان این مانیفست از پذیرش اقدام خود طفره می روند.به نظر می رسد تیم مذکور بدون هماهنگی با خاتمی اقدام به نوشتن مانیفست کرده اند و اصلا ارتباطی با اقدامات خاتمی ندارند. با اين حال برخي از رفتارهاي خاتمي طي مدت اخير نشان‌دهنده آن است كه خاتمي مي‌كوشد در لباسي نو، اصلاحات كهنه را تعريف كند.
در اين زمينه ابتدا بايد ديد كه چرا خاتمي به چنين فكري افتاده‌اند. مهمترين دلايلي كه مي‌توان براي اين موضوع مطرح كرد، عبارتند از:
- قطعيت سقوط توهم صعود در انتخابات دهم رياست‌جمهوري
- نتيجه نگرفتن از رفتارهاي خياباني و شعارهاي هيجاني
- افشا شدن دروغ‌ها و تهمت‌هاي اصلاح‌طلبان عليه نظام
- تنفر و شكايت افكار عمومي از اقدامات راديكال اصلاحات
- بي‌نتيجه ماندن طرح تحريم و عدم حمايت رسمي از انتخابات نهم مجلس
- بي‌نتيجه ماندن حركت در مسير انتخابات با طرح چراغ خاموش و مهره‌هاي سفيد
- نتيجه كامل نگرفتن از ژست‌هاي سياسي همچون راي دادن در سايه در انتخابات اخير
- ناكامي در فتح سنگر به سنگر با تحركات رنگارنگ و يكي به نعل و يكي به ميخ كوبيدن
تمامي اين موارد اما رونمايي از يك علت بزرگتر است و آن هم خارج ماندن از دايره سياست و عقب ماندن از قافله قدرت است كه خاتمي را وادار كرده تا به هر ترتيب بافت تازه‌اي براي اصلاحات برگزيند و با پرچم تازه اصلاحات به ميدان رقابت‌هاي سياسي آيد تا بتواند در انتخابات آتي رياست‌جمهوري نقش ايفا كند.
اما طبيعي است كه خاتمي براي رسيدن به اين هدف حتي اگر قصد تدوين مانيفستي را دارد بايد به اين مولفه‌ها در آن توجه ويژه‌اي شود:
- موضع‌گيري رسمي و علني در برابر فتنه و فتنه‌گران و حوادث پس از انتخابات دهم رياست‌جمهوري
- اعلام برائت آشكار از قانون‌گريزي‌هاي سال ۸۸ و اعتراف به اشتباهات و عذرخواهي از مردم و رهبري انقلاب
- موضع گیری شفاف در مسائل مختلف سياسي و غيرسياسي و پرهیز از سخنان و رفتارهاي دو پهلو در مواجهه با طيف‌هاي مختلف
- پايبندي به قانون و نظام جمهوري اسلامي و اصل ولايت فقيه و اظهارنظر و حركت فقط در اين چارچوب سياسي
از اين رو طبيعي است كه اگر قرار بر تدوين مانيفست جديدي براي اصلاحات باشد، اصول اوليه و ثانويه و در مجموع تمامي محتواي آن مانيفست بايد منطبق با چشم‌انداز نظام جمهوري اسلامي، قانون اساسي و رهنمودهاي ولي‌فقيه باشد و هر چه غير اين باشد بي‌شك مسير حركت به سوي بازگشت را بر آنان تنگ‌تر خواهد كرد.
اما اينكه خاتمي بخواهد با انجام شعبده‌بازي‌هاي سياسي طيف‌هاي مختلف را به سوي خود جلب كند و مثلا در وقت راي دادن به يك ترتيبي زمينه راي دادن را بچيند و از طرفي در سالگرد تولد فتنه‌گران، پيام تبريك صادر كند، قطعا با اين روش‌ها به نتيجه نخواهد رسيد. زيرا كاملا پيداست هدف وي در اين عمليات در جهتي است كه اصلاحات را در چارچوبي معرفي كند كه به هر نحو مي‌كوشد بدنه اجتماعي تازه‌اي را شامل شود كه در آن هم فتنه‌گر و مخالف نظام لبخند به لب داشته باشد و هم آنانكه معتقد به نظام و راي و مجلس و اصول و قانون هستند. بي شك در چنين مانيفستي اين دو گروه نمي‌توانند در كنار هم دوام آورند و خاتمي نيز قادر به كنترل اين عده در كنار هم نخواهد بود و در نتيجه وي پس از چند سال حركت براي آزمون اين مانيفست خطا، دور باطلي را طي كرده است و در اين سير به همان مقصدي خواهد رسيد كه اكنون در آن قرار گرفته است. البته اگر در آن زمان همين ويرانه حزبي را هم از دست نداده باشد!

 

 

 

هامون به نقل از ندای انقلاب:

اقدامات ریاضتی انگلیس، آینده هزاران کودک را به خطر می‌اندازد

سازمان یونیسف با انتشار گزارشی تأکید کرد اقدامات ریاضتی دولت انگلیس میزان کودکان فقیر در این کشور را افزایش خواهد داد.
خبرگزاری فارس: اقدامات ریاضتی انگلیس، آینده هزاران کودک را به خطر می‌اندازد

 

 

 

 

 

به نقل از روزنامه انگلیسی گاردین، یونیسف اعلام کرده است به کارگیری اقدامات ریاضتی در انگلیس باعث خواهد شد فقر کودکان در این کشور افزایش یابد.

سازمان یونیسف در گزارشی که منتشر کرده است ابراز نگرانی کرده است اقدامات ریاضتی دولت انگلیس باعث خواهد شد گامهایی که برای کاهش فقر کودکان انجام شده است، نتایج برعکس به بار آورد.

«دیوید بول»، مدیر اجرایی بخش انگلیس یونیسف گفت: «ما می‌دانیم که تعداد کودکانی که در فقر زندگی می‌کنند بعد از قطع هزینه‌ها رو به فزونی خواهد گذارد. این اقدام، باعث خواهد شد آینده هزاران کودک در معرض آسیب‌هایی فاجعه‌بار قرار گیرد و سلامت، آموزش و شانس اشتغال آنها با خطرات جدی مواجه شود.»

 

 

 

هامون به نقل از خبرگزاری فارس:

یک بیمار روانی دیگر در "اوهایو" آمریکا اعدام می‌شود

پس از آنکه موجی از اخبار اعدام معلولان ذهنی در سراسر آمریکا منتشر شد، اینبار خبری منتشر شده که یک متهم آمریکایی که دچار اختلالات روحی است، کمتر از یک هفته دیگر در ایالت "اوهایو" آمریکا اعدام می‌شود.
خبرگزاری فارس: یک بیمار روانی دیگر در

 

 

 

 

 

به نقل از شبکه راشاتودی، "عبدل اوکال" از "اختلال استرس پس از سانحه" (PTSD) رنج می‌برد و روانپزشکان تشخیص داده‌اند که وی تجربه بیماری توهم را داشته است و پزشکان ایالت "اوهایو" آمریکا تشخیص داده‌اند که وی به اختلالات اسکیزوفرنی عاطفی دچار است اما با این حال مقامات این ایالت علیرغم علم به آنکه این بیمار دچار اختلالات روحی است در نظر دارند در 6 ژوئن (17 خردادماه) او را اعدام کنند.

اوکل، 53 ساله، در سال 1992 در حالیکه در دادگاه اوهایو منتظرتشکیل جلسه حضانت فرزند 15 ماهه خود بود، به سمت همسر و برادرزن خود تیراندازی کرد و آن دو را کشت و از آن زمان در زندان محبوس است. وی به سهولت به نقش خود در قتل دو فرد مذاکور اعتراف کرد و خیلی سریع به قتل عمد متهم شد و دو دهه است که در صف انتظار برای اعدام ایستاده است.

مقامات ایالت اوهایو در حالی می‌خواهند در 17 خردادماه این مرد 53 ساله را اعدام کنند که پزشکانی که در طول این 20 سال وی را تحت آزمایش و بررسی قرار داده‌اند می‌گویند: اوکال شدیدا از بیماری روحی و روانی رنج می‌برد و نمی‌فهمد که به چه دلیل قرار است اعدام شود.

بر اساس این گزارش، کمتر از یک هفته دیگر این فرد بیمار روانی قرار است توسط مقامات اوهایو اعدام شود. در 23 ماه جاری میلادی "گرگوری فراست" قاضی دادگاه محلی آمریکا این ادعا که روش تزریق مرگبار را به چالش می‌کشد رد کرد و تنها چیزی که می‌تواند در این نقطه از زمان مداخله و میانجیگری  کرده و مانع از اعدام او شود،"جان کاسیچ" فرماندار اوهایو است.

آمریکا خود یکی از مدعیان دفاع از حقوق بشر است و این در حالی است که خبرهای بسیار زیادی از اعدام افرادی که از مشکلات روحی و روانی رنج می‌برند در آمریکا منتشر می‌شود.

در حالیکه بسیاری از افراد معلول ذهنی در آمریکا اعدام می‌شوند اما اکثر این اخبار رسانه‌ای نمی‌شود اما چند وقت پیش اخباری منتشر شد مبنی بر آنکه "ترزا لوئیس" زن آمریکایی که مبتلا به مشکلات ذهنی بود از طریق تزریق مواد سمی اعدام شد.

پس از آن نیز مقامات اوکلاهما “جان دیوید دیوتی “ را با استفاده از یک ترکیب دارویی که شامل مواد آرامش بخش برای آرام کردن حیوانات است، اعدام کردند.

اعدام متهم 58 ساله فوق در آمریکا در شرایطی صورت گرفت که روش‌های غیرمعمول و غیرانسانی اعدام در آمریکا به مانند اعدام با صندلی برق و تزریق مواد سمی واکنش گروه‌های حقوق بشری در داخل و خارج آمریکا را برانگیخت.

 

 




تاریخ: پنج شنبه 11 خرداد 1391برچسب:,
ارسال توسط arman

حرکت خودجوش مردمی جهت «تعیین جایزه» حکم اعدام خواننده موهن

اقدام هتاکانه خواننده موهن به مقدسات شیعه موجب شد که هموطنان ایرانی به صورت خودجوش پس از اعلام حکم ارتداد او توسط مراجع، جایزه‌هایی را برای اجرای حکم اعدام اختصاص می‌دهند.
خبرگزاری فارس: حرکت خودجوش مردمی جهت «تعیین جایزه» حکم اعدام خواننده موهن

 

 

 

در روزهای ماه مه 2012 مصادف با اواسط اردیبهشت ماه امسال، خبرها حکایت از اقدام هتاکانه یک بهایی به ساحت مقدس امام دهم شیعیان، امام علی‌النقی علیه‌السلام داشت.

شاهین نجفی خواننده ایرانی مقیم آلمان آهنگی به شدت توهین آمیز به امام هادی علیه‌السلام را روانه بازار کرد و این اقدام خشم عاشقان اهل بیت عصمت و طهارت علیهم‌السلام را بر انگیخت و قلب آنها را به درد آورد.

بنابراین در پی انتشار آهنگ توهین آمیز به اعتقادات شیعه، موجی از اعتراض مردمی همراه با حکم ارتداد خواننده ترانه موهن از سوی مراجع عالیقدر همراه شد.

به طوری که بسیاری از مراجع تقلید تشیع از جمله آیات «لطف‌الله صافی گلپایگانی»، «ناصر مکارم شیرازی»، «مسلم ملکوتی»، «محمدعلی علوی گرگانی»، «حسین نوری همدانی»، «جعفر سبحانی» این ترانه را موجب ارتداد و توهین به مقدسات دانستند.

آنچه که در این فضا بیش از بیش نمود پیدا کرده است، حرکت خودجوش مردمی برای اعلام انزجار از اقدام هتاکانه و تشویق برای اجرای حکم اعدام این خواننده ملعون است که نقش جوانان به خصوص نسل سوم و چهارم انقلاب در این حرکت خودجوش بسیار خیره کننده است.

*جایزه جالب مهندس مسلمان برای اعدام خواننده مرتد

 

«سید مهدی موسوی» یکی از جوانان دهه 60 در وبلاگ خود به نام «مهندس مسلمان» نوشته است: «یک حرکت جهادی، هر ایرانی یک جایزه به قاتل شاهین نجفی اعطا کند، من به هر کسی که شاهین نجفی را بکشد، یک ماه حقوقم را همراه با یک پرچم که متعلق به گنبد امام علی(ع) است، را اهدا خواهم کرد».

موسوی مدتی را به عنوان مهندس نقشه‌بردار در حرم امیرالمؤمنین علیه‌السلام مشغول به کار بوده است، توانسته بود پرچم گنبد امام علی علیه‌السلام را به عنوان هدیه دریافت کند، می‌گوید: این پرچم عزیرترین چیزی است که در دست دارم و به هر کسی که بتواند حکم اعدام این مرتد را اجرا کند، به اضافه حقوق یک ماه خود را تقدیم خواهم کرد.

 

 

*5هزار دلار برای مجازات هتاک

«علی عابدی» نیز در صفحه گوگل پلاس «موسوی» می‌نویسد: «عهدمی‌کنم که به قاتل این مرتد کثیف حقوق یک ماه خود را به همراه فرش زیرپایم را هدیه کنم،کاش خودم می‌توانستم زمین را از لوث وجودش پاک کنم، یا جمله «5 هزار دلار سهم جایزه من، هر کسی دهان این خبیث را برای همیشه بست، این جایزه به او تعلق می‌گیرد» از سوی «مجتبی شاهمرادی» در صفحه وب انتشار یافته است.

 

 

*10میلیون تومان از سوی یکی از اهالی موسیقی

همچنین «حامد زمانی» یکی از خوانندگان جوان، جایزه‌ای را برای مجری حکم اعدام فرد هتاک تعیین کرد، او در صفحه فیس‌بوک خود می‌نویسد: «اینجانب حامد زمانی به عنوان عضو کوچکی از جامعه موسیقی کشور به همراه جمعی از دوستان در پی اقدام هتاکانه شاهین نجفی که بر اساس فقه دینی ما سب اهل‌بیت(ع) و نبی مکرم اسلام(ص) است، به هر شخص و گروهی که این اعدام انقلابی را انجام دهد، 10 میلیون تومان که در حد وسع بنده حقیر می‌باشد، هدیه اهدا خواهم کرد، هر چند این مهدورالدم ارزش ریالی ندارد، اما برای جلوگیری از رواج هتک حرمت اهل‌بیت پیامبر(ص) از همه متدینین دعوت می‌کنم که در این دفع فتنه ما را یاری کنند».

 

 

*100هزار دلار از سوی یک پایگاه خبری

در همین حال پایگاه خبری «شیعه آنلاین» نیز برای کشتن «شاهین نجفی» مبلغ 100 هزار دلار جایزه تعیین کرده است که این مبلغ از سوی یک بانی خیر یکی از کشورهای عربی حوزه خلیج فارس تقبل شده است.

سایت رویداد نیز جایزه دویست هزار دلاری برای اجرای حکم ارتداد شاهین نجفی اختصاص داده است، در بخشی از بیانیه خود می‌آورد: «توهین‌های سازمان دهی شده و بسیار شنیع شاهین نجفی نسبت به ساحت مقدس اهل‌بیت و خصوصاً علی‌النقی علیه‌السلام، رویداد را برآن داشت تا برای اجرای حکم اعدام این مرتد جایزه قابل توجهی را اختصاص دهد، بنابراین تصمیم، هر یک از مومنین که موفق به اجرای حکم اعدام نامبرده شود، با عنایت به احیای سیره عملی امام خمینی (ره) در مجازات قاطعانه هتاکان و عاملان توهین به ساحت مقدس شریعت مبین اسلام، از رویداد این مبلغ را در هر نقطه از جهان با وجه رایج و به شیوه قابل قبولی دریافت خواهد کرد».

 

این درحالی است که شیعیان کشورهای دیگر نیز برای تعیین جایزه و اجرای حکم خواننده هتاک اعلام آمادگی کرده اند که گزارش آن در روزهای آینده خدمت خوانندگان ارائه خواهد شد.

و این حرکت خودجوش همچنان ادامه دارد...

 

 

هامون به نقل از خبرگزاری فارس:

بی بی سی: هاشمی رفسنجانی تلویحاً نسبت به موفقیت مذاکرات ابراز ناامیدی کرد/سند

بی بی سی: «اکبر هاشمی رفسنجانی، رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام و رئیس جمهور پیشین ایران به صورت تلویحی نسبت به فرجام موفقیت آمیز دور تازه گفت و گوهای اتمی ایران و گروهی از قدرت های جهانی، ابراز ناامیدی کرده است.»
//

 

سایت بی بی سی(BBC)، روز سه شنبه 9 خرداد(May 29) نوشت: «اکبر هاشمی رفسنجانی، رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام و رئیس جمهور پیشین ایران به صورت تلویحی نسبت به فرجام موفقیت آمیز دور تازه گفت و گوهای اتمی ایران و گروهی از قدرت های جهانی، ابراز ناامیدی کرده است.»
این سایت ادامه داد: «آقای هاشمی رفسنجانی، در گفت و گو با روزنامه جمهوری اسلامی که روز سه شنبه نهم خرداد (29 می 2012) منتشر شده، گفته است که بعد از مذاکرات استانبول "با صحبت هایی که ایرانی ها و غربی ها کردند، خوشبینی کاذبی درست شد." آقای هاشمی رفسنجانی گفته است که "هم ما می خواستیم در داخل کشورمان امیدی داشته باشیم و هم غربی ها به خاطر مشکلات اقتصادی که دارند به آن صحبت ها نیاز داشتند. لذا هر دو تلاش داشتند که بگویند فضا، فضای مثبتی است، اما در بغداد معلوم شد که این طور نیست."»
بی بی سی افزود: «آقای هاشمی رفسنجانی گفته است که از مذاکرات بغداد "هنوز اطلاعات دقیقی نداریم و ارزیابی کار آسانی نیست، اما آنچه فعلا معلوم است این که آنها با حربه تحریم پیش می آیند و می گویند ما توانستیم با تحریم ایران را به نرمش در مذاکرات بکشانیم البته ایران هم نشان داده که با این تحریم ها و تهدیدها از میدان به در نمی رود." آقای هاشمی رفسنجانی با مرور توسعه برنامه اتمی ایران در دوره ریاست جمهوری خود گفته است که "اگر روابط معمولی با دنیا داشتیم و بیخودی هم ما و هم آنها هی بهانه گیری نمی‌کردیم، برای استفاده صلح آمیز از انرژی اتمی مشکلی نمی داشتیم."»

 

 

هامون به نقل از جام نیوز:

برخورد قاطع با دانه درشت های فساد اقتصادی اعتماد مردم را بازسازی می کند

عضو حزب مؤتلفه اسلامی گفت: قوه قضائیه باید از ایجاد انحراف در روند رسیدگی به پرونده فساد بزرگ مالی تحت فشارهای سیاسی جلوگیری کند تا از این طریق موجب بازسازی اعتماد مردم نسبت به مسئولان شود. هامون به نقل از خبرگزاری فارس: حمیدرضا ترقی در گفتگو با خبرنگار حوزه احزاب خبرگزاری فارس گفت: همانطور که در کشور با براندازان سیاسی با جدیت برخورد می‌شود اشخاصی هم که با فساد در حوزه اقتصادی موجب سلب اعتماد مردم از نظام می‌شوند ،باید مورد پیگرد قانونی قرار گرفته و با آنها برخوردی مشابه براندازان سیاسی صورت گیرد. وی در ادامه افزود: رسیدگی به مفاسد اقتصادی عامل اعتماد میان مردم و مسئولان نظام است و از سوی دیگر موجب جلوگیری از حیف‌و‌میل اموال عمومی در کشور توسط افراد خاص می‌شود. معاون بین‌الملل حزب مؤتلفه اسلامی ادامه داد: مردم انتظار ندارند که در رسیدگی به مفاسد اقتصادی از سوی مسئولان امر کوتاهی یا تبعیض صورت گرفته و به تخلفات دانه‌درشتها رسیدگی نشود. ترقی اظهار داشت: قوه قضائیه باید از ایجاد انحراف در مسیر رسیدگی به پرونده فساد بزرگ مالی تحت فشارهای سیاسی جلوگیری کند تا با برخورد عادلانه از یک سو موجب بازسازی اعتماد عمومی نسبت به مسئولان شده و از سوی دیگر برخورد جدی دستگاه قضایی با متخلفان درس عبرت برای کسانی باشد که با سوء استفاده‌های خود حیثیت نظام را در داخل و در عرصه بین‌الملل لکه‌دار می‌کنند.

امام هادی(علیه سلام) را بهتر بشناسیم

نگاهی گذرا به زندگانی امام هادی(ع)
ابوالحسن علی النقی الهادی (علیه السلام) در 15 ذی حجه سال 212 هجری، در اطراف مدینه، در محلی موسوم به «صَریّا» چشم به جهان گشود. امام هادی (علیه السلام) در سال 220 هجری، در هشت سالگی، بعد از شهادت پدر بزرگوارش امام جواد (علیه السلام) به امامت رسید.

هامون به نقل از جام نیوز:

مدت هدایت و امامت آن حضرت، 33 سال بود و در 41 سالگی، در سوم رجب سال 254 هجری در شهر سامرا بر اثر زهری که با دسیسه مُعتز، سیزدهمین خلیفه عباسی به ایشان خورانده شد، مسموم گردید و به شهادت رسید. مشهورترین القاب آن بزرگوار، نقی و هادی است و کنیه آن حضرت، ابوالحسن بود.

القاب امام هادی علیه السلام
برای امام هادی (علیه السلام) به تناسب خوی و صفاتش، القابی را ذکر کرده اند که هرکدام، دارای شأن نزول و فلسفه ای است. لقب های زیر، بخشی از القاب آن حضرت است:
1. نقی، به معنای پاک، پاکیزه از آلودگی و انحراف؛
2. مرتضی، به خاطر پسندیده بودن خوی و رفتارش در برخوردها و روابط؛
3. عالِم، به دلیل دانش بسیار و پردامنه اش در عرصه های گوناگون علمی و فرهنگی؛
4. عسگری، به خاطر اقامتش در محیط نظامی که به دستور دشمن صورت گرفته بود؛
5. رشید، به دلیل رشد یافتگی و هدایت شدگی او از سوی حق؛
6. وفی، به معنای وفادار و انجام دهنده عهد و پیمان؛

مادر عارف
مادر امام هادی (علیه السلام) زنی پاک دامن بود و در زهد و تقوا، در زمان خود بی نظیر به شمار می آمد. ایشان در بیشتر روزهای سال، روزه مستحبّی می گرفت و امام هادی (علیه السلام) در شأن ایشان فرموده اند: «مادرم، عارف به حق من بوده و از اهل بهشت می باشد. خداوند نگهبان و حافظ اوست و شیطانِ سرکش به او دسترسی ندارد». ایشان همچنین بر اساس اسناد دیگری، درباره مادرش می فرماید: «او از مادران پرهیزکاران و صالحان است که از فرمان خداوند سرپیچی نمی کند. اهل زهد و عرفان، متعبّد و از زنان بی مانند و بی همتای عصر بود و در مدینه، همگان او را به پاکی و تقوا می شناختند و او را سیّده می خواندند».

طاغوت های معاصر امام
امام هادی (علیه السلام) از لحظه وفات پدر بزرگوارش و پذیرفتن وظیفه خطیر امامت جامعه تا هنگام شهادت، دورانی پرمبارزه، استقامت و پایداری سیاسی و عقیدتی را پشت سرگذاشت. مدت زندگانی آن امام هُمام، مصادف با حکومت دشمنان کینه توزِ فرزندان ابوطالب، به ویژه فرزندان پاک علی و فاطمه (علیهما السلام) بود؛ کسانی که همه عمر برای ریشه کنی این راست قامتان جاودان تاریخ، از هیچ اقداماتی فروگذار نکردند. طاغوت های معاصر امام هادی (علیه السلام) از این قرارند: معتصم (برادر مأمون)، واثِق (پسر معتصم)، متوکل (برادر واثق و دهمین خلیفه عباسی)، مُنتَصَر (پسر متوکل)، مُستعین (پسر عموی منتصر) و مُعتَز (پسر دیگر متوکل) بودند.

عبادت امام هادی علیه السلام
حضرت امام هادی (علیه السلام) در زهد و عبادت یگانه بود. ایشان همانند دیگر امامان ما، همواره شب هنگام به پروردگارش روی می آورد و شب را با حالت خشوع به رکوع و سجده سپری می کرد و سر بر خاک می نهاد. ایشان پیوسته دعا می کرد و می فرمود: «بارالها! گنهکاری بر تو وارد شده و تهی دستی به تو روی آورده است. تلاشش را بی نتیجه مگردان و او را مورد عنایت و رحمت خویش قرار ده و از لغزشش درگذر».
آن چیزی که امام هادی (علیه السلام) را محبوب دل های همگان ساخته بود، پیوند با خدا، تکیه بر آفریننده بی نیاز، غنای از بنده سراسر نیاز، وارستگی از دنیای فانی، وابستگی به ابدیت بی پایان و دلدادگی به عبادت بود.

امام در مدینه
از مجموع 33 و اندی سال دوران امامت امام هادی (علیه السلام) حدود سیزده سال آن در مدینه سپری شد. ایشان در طول این مدت، با استفاده از ضعف و آشفتگی دستگاه خلافت، به تبیین و گسترش مبانی اعتقادی و فرهنگی اسلامی و هدایت امت مسلمان همّت گمارد و از سرچمشه زلال و مطمئن امامت، تشنگان حقیقت و عدالت را سیراب کرد.
دانش پژوهان و حق جویان، از هرسو به محضر ایشان روی می آوردند و از دانش خدادادیِ امام (علیه السلام) استفاده می کردند. شیعیان و دوستان اهل بیت ـ که تعدادشان در آن زمان زیاد شده بود ـ از نقاط مختلف، به ویژه ایران، عراق و مصر به طور حضوری یا از راه نوشتن نامه، مسائل و مشکلاتشان را مطرح کرده، از آن گرامی، رهنمود می گرفتند.

خطر امام برای توکلهنگامی که حضور امام هادی (علیه السلام) در مدینه منوّره برای حکومت متوکل به یک خطر جدّی تبدیل شد و اسباب اضطراب و نگرانی صاحبان زر و زور را فراهم آورد، و تمام دشمنان، دست به دست یکدیگر دادند و سعی کردند که چنین به متوکل وانمود کنند که امام هادی (علیه السلام) خود را برای یک نهضت عمومی آماده می سازد. سرانجام متوکل تصمیم گرفت در سال 243 ق، حضرت هادی را از مدینه به سامرا بیاورد تا به راحتی ایشان را تحت نظر داشته باشد. مردم به خوبی می دانستند که شخصیت با عظمت امام و نفوذ بسیار آن حضرت در میان مردم و توجه عمومی جامعه به رهنمودهای آن بزرگوار، موجب شده که متوکل، امام را به سامرا فراخواند.

دلیل احضار امام به سامردلیل آن که متوکل عباسی، حضرت امام هادی (علیه السلام) را از مدینه به سامرا احضار کند، گرایش بیش از اندازه مردمان آن زمان به آن حضرت بود؛ چنان که در تاریخ آمده است که «یزداد» پزشک مسیحی دربارِ عباسی گفته بود: «براساس آن چه شنیده ام، انگیزه متوکل از احضار «علی بن محمد» به سامرا، این بوده که مبادا مردم، به ویژه چهره های سرشناس، به وی گرایشی پیدا کنند و در نتیجه، حکومت از دست بنی عباس خارج شود».

به سوی سامرا
امام هادی (علیه السلام) به همراه خانواده اش به سوی سامرا حرکت کرد و نظامیانِ یحیی بن هرثمه، فرستاده متوکل عباسی هم با ایشان همراه بودند. ظاهر قضیه این بود که آن حضرت را به حرمت و احترام به سوی سامرا می بردند.
یحیی، خود شخصا مأموریت کوچ دادن امام را عهده دار و مراقب ایشان بود. او بر اثر دیدن عبادت و شرایط تقواییِ ویژه امام، نسبت به ایشان ارادتی پیدا کرد و دست امام را در مسیر حرکت برای انتخاب مسیر بازگذاشت و هر کجا که امام میل توقف و استراحت داشت، با ایشان موافقت می کرد. امام در مسیر حرکت، به سوی کوفه و نجف رفت و برای آخرین بار، قبر جدّش امام علی (علیه السلام) را زیارت نمود.
سپس وارد بغداد شد و مردم استقبال عجیبی از ایشان کردند.

معجزه ای در مسیر سامرا
هنگامی که حضرت امام هادی (علیه السلام) را از مدینه به سامرا می بردند، حادثه ای شگفت انگیز در بین راه رخ داد. این حادثه از این قرار بود که افراد کاروان، شاهد باریدن باران، در یک روز گرم تابستانی بودند. یک روز به هنگام عبور از بیابان های خشک و بی آب و علف که آفتاب گرم کویری، آن را تفتیده ساخته بود، همراهان دیدند که امام (علیه السلام) عبایش را بر سر کشید و پای شترش را بست و خود را برای حفاظت در برابر باران آماده ساخت. در آن هوای گرم تابستانی که هرگز انتظار چنین امری نمی رفت و شواهدی هم دلالت بر وقوع ریزش باران نبود، ناگهان ابرهای تیره ای از راه رسید، باران تندی در گرفت و همه همراهان و سربازان محافظ را در شگفتی فروبرد.

شکوه معنوی اماماز ابوالعباس، کاتب دربار متوکل نقل شده است که: «در حضور او بودم که صحبت از امام هادی (علیه السلام) شد. متوکل گفت: به خدا قسم که آن کافر را که به دروغ ادعای امامت می کند، خواهم کشت. آن وقت چهار غلامش را خواند که به دنبال امام هادی بروند و آن حضرت را به آن جا بیاورند. هنگامی که امام هادی (علیه السلام) وارد شد و چشم متوکل به امام افتاد، با کمال تعجب و شگفتی، دیدیم از تخت پایین آمد و به سوی آن حضرت دوید و در حالی که حضرت را در آغوش گرفته بود، می گفت: آقای من، سرور من، ای مولای من. بعد پرسید: ای آقای من! چرا در این وقت تشریف آوردید. امام فرمود: قاصد تو آمد و مرا طلبید. متوکل گفت: دروغ به عرض شما رسانده اند. آن گاه به وزیر خود گفت که امام را به خانه اش بدرقه کنند. پس از خارج شدن امام (علیه السلام) مأموران او گفتند: ای خلیفه! دستور تو، با اعمالی که انجام دادی فرق می کرد. متوکل گفت: هیبت و شکوه او بی اختیار مرا گرفت.»

شهادت
با وجود آن که امام هادی (علیه السلام) در سامرا تحت مراقبت شدید بود و در این راه، رنج ها و مرارت های فراوانی تحمل کرد، ایشان به کمترین سازشی با ستمگران تن نداد. این امر برای خلفای ستمگر عباسی، هراس آور و غیرقابل تحمل بود و از این رو، تنها راه خاموش کردن آن نور خدا را، از میان برداشتن آن بزرگوار دانستند و بدین ترتیب، امام هادی (علیه السلام) نیز همچون امامان پیشین (علیهم السلام)، به مرگ طبیعی از دنیا نرفت؛ بلکه در عصر خلافت معتز مسموم گردید.
او در ماه رجب سال 254 هجری به شهات رسید. ایشان، سپس در شهر سامرا، در منزل خویش به خاک سپرده شد و بدین ترتیب، میراث والای امامت را به فرزند بزرگوارشان امام حسن عسگری (علیه السلام) واگذاشت.

 




تاریخ: چهار شنبه 10 خرداد 1391برچسب:,
ارسال توسط arman

 

حمله حامیان خواننده موهن به سایت شیعه آنلاین

در واقع این فردی که خود را هکر معرفی کرده بار ترافیکی بیشتر از پهنای باند سایت شیعه آنلاین به وجود آورد از همین رو این سایت از دسترس خارج شد. بخش فنی در حال حاضر تلاش است تا حملات این هکر را خنثی کرده و انشاءالله تا ساعاتی دیگر سایت شیعه آنلاین در دسترس کاربران محترم قرار خواهد گرفت.
altشیعه آنلاین، هفته گذشته «شاهین نجفی» خواننده رپ مقیم آلمان جدید ترین کار خود را روانه بازار کرد. او در آلبوم جدید خود امام هادی علیه السلام را مورد اهانت قرار داده بود.

در پی این اقدام، سایت خبری «شیعه آنلاین» جایزه ای 100 هزار دلاری برای کشتن «شاهین نجفی» تعیین کرد که منبع تأمین کننده این مبلغ، یک بانی خیر از یکی از کشورهای عربی حوزه خلیج فارس عنوان شد.

پس از تعیین این جایزه از سوی سایت «شیعه آنلاین» موجی از انتقادات، حملات و فحاشی ها علیه این سایت در سایت های ضد انقلاب مانند "بالاترین" و "آزادگی" به راه افتاد. ساعاتی بعد نیز این سایت از دسترس کاربران اینترنتی خارج شد.

گفتنی است شب گذشته یکی از کاربران که گویا از حامیان این خواننده توهین آمیز بوده، ایمیلی برای ما ارسال کرد و در آن خود را یک هکر حرفه ای معرفی کرد و مدعی شد که تا ساعاتی دیگر سایت شیعه آنلاین را هک خواهد کرد، اما بحمدالله با تلاش بخش فنی سایت، وی موفق به هک کردن نشد اما در عوض با نصب نرم افزاری بر روی سایت، بار ترافیکی زیادی ایجاد کرد و در نتیجه آن شیعه آنلاین از دسترس کاربران خارج شد.

در واقع این فردی که خود را هکر معرفی کرده بار ترافیکی بیشتر از پهنای باند سایت شیعه آنلاین به وجود آورد از همین رو این سایت از دسترس خارج شد. بخش فنی در حال حاضر تلاش است تا حملات این هکر را خنثی کرده و انشاءالله تا ساعاتی دیگر سایت شیعه آنلاین در دسترس کاربران محترم قرار خواهد گرفت.

 

ضد انقلاب بر سر کیسه های پول اروپایی به جان هم افتادند!

 

برگزاری کنفرانسی با عنوان " انستیتوی سیاست های خارجی " در استهکلم سوئد، بار دیگر محلی برای نمایش اختلافات عمیق اپوزیسیون و افشاگری هايشان علیه یکدیگر شد.

altماجرا از آن قرار بود که موسسه ای در سوئد که با هدف جمع آوری اطلاعات درخصوص مسائل داخلی کشورهای خاورمیانه با هدف جاسوسي شکل گرفته از "تریتا پارسی" موسس گروه به اصطلاح حقوق بشری " نیاک " که در واقع علیه جمهوری اسلامی تبلیغ می کند، دعوت کرد تا در کنفرانسی که به بررسی وضعیت ایران پس از تهدیدات امریکا و اسرائیل و حمله نظامی به آن مي پرداخت، صحبت کند.

"پارسی" رئیس کنونی شورای ملی ایرانیان آمریکا در زمان فتنه 88 تمام سعی خود را برای به قدرت رسیدن عاملين غرب در ایران به کار بست ، اما وجود رقیبان جدی در خارج از کشور سبب شد تا او از نزدیک شدن به مراکز قدرت و ثروت سرويس هاي خارجی باز بماند. به طوری که پس از دعوت به استکهلم سوئد این دعوت با ناراحتی و اعتراض دیگر اپوزیسیون از جمله سلطنت طلبها و حزبی با عنوان" کمونیست کارگری" مواجه شد.

گروه های معترض تحت عنوان اینکه تریتا پارسی و شورای ایرانیان آمریکایی برای جمهوری اسلامی لابی گری می کنند و خواستار بقای آن هستند نامه هایی را به این انستیتو و همچنین وزارت امورخارجه سوئد نوشتند و خواستار لغو این سمینار شدند تا بلکه بتوانند از نفوذ بیشتر گروه " نیاک " و بدست آوردن منابع مالی بیشتر در کشور سوئد جلوگیری کنند اما با نفوذ نیاک این تلاش و پیگیری به مقصود نرسید.

پس از شکست در این حرکت، سلطنت طلبها و حزب کمونیست کارگری که خود را از رسیدن به منابع حمایتی ضد ایران دورتر می دیدند با حضور در محل برگزاری این کنفرانس با شعار و اعتراض علیه " نیاک " سعی کردند تا این مراسم را بهم بریزند.

امید دانا از محکومین فتنه 88 نزدیک به جریان سلطنت طلبها در وبلاگش نوشته است : " تریتا پارسی لابیست جمهوری اسلامی می باشد که برای مذاکره با نمایندگان پارلمان سوئد به شهر استکهلم آمده و در تحت شرایط بسیار امنیتی سخنرانی خود را انجام داد .ما در پشت درهای این کنفرانس علیه نیاک و تریتا پارسی تجمع کرده ایم .

"سیامک بهاری " ضد انقلاب مرتبط با حزب کمونیست کارگری نیز اظهار داشت :" دلایل و مدارکی برای اثبات فساد مالی گسترده تریتا پارسی و شورای ملی ایرانیان امریکا وجوددارد."

این افشاگری ها چندی پیش نیز از طرف "حسن داعی" ضد انقلاب نزدیک به جریان سازمان مجاهدین ( منافقین ) تکرار شده بود. این گونه موضع گیری ها علیه نیاک باعث شد که " تریتا پارسی " نیز در این کنفرانس، بارها از سازمان مجاهدین ( منافقین ) با عنوان یک گروهک تروریستی نام ببرد و آنان را محکوم کند.


 

کیهان خبر داد؛ برنامه ریزی ارتش آمریکا برای حمله اتمی به مکه و مدینه

افسران نظامی آمریکا در دوره های نظامی برای «جنگ تمام عیار علیه اسلام» آموزش می بینند و از جمله به آنها گفته می شود که در صورت لزوم باید با بمباران اتمی به شهرهای مقدس مسلمانان یعنی مکه و مدینه حمله کرد یا تمام جمعیت مسلمانان حتی غیرنظامیان را نابود کرد.

altکیهان نوشت: این موضوع اخیر از سوی یکی از افسران شرکت کننده در کالج ستاد مشترک ارتش در نولفورک ویرجینا فاش شده است.

به گزارش آسوشیتدپرس، ارتش آمریکا در برخی دوره های آموزش نظامی خود اسلام را به عنوان دشمن معرفی کرده و به افسران خود می آموزد که اسلام به طور کلی دشمن آمریکاست. در این دوره ها پیشنهاد قتل عامی مانند هیروشیما برای از بین بردن شهرهای مقدس اسلامی مکه و مدینه مطرح شده است.

این دوره موسوم به «دیدگاه اسلام و رادیکالیسم اسلامی» از سال 2004 میلادی تاکنون پنج بار در سال ارائه شده و در هر دوره حدود 20 افسر مشارکت داشته اند.ارتش آمریکا در پی اعتراضات گسترده در اواخر آوریل مجبور به حذف این دوره شد.

به گزارش آسوشیتدپرس، سرهنگ متیو دالی از مدرسان ارتش آمریکا سال گذشته به ترویج ایده های کاملا ضداسلامی مشغول بوده و هنوز هم در دانشکده ستاد مشترک ارتش آمریکا تدریس می کند. او می گوید در صورت لزوم باید حملات اتمی به هیروشیما و ناکازاکی را علیه مکه و مدینه ترتیب داد و این شهرها را ویران کرد(!)

در این دوره آموزشی به افسران گفته می شد چیزی به نام اسلام میانه رو وجود ندارد و شما باید به اسلام به چشم دشمن نگاه کنید.

فتوای رهبر ایران درباره مسائل‌هسته‌ای بسیارمهم و اعتمادآفرين است

 

نخست وزیر اسبق فرانسه گفت: فتوای رهبر انقلاب اسلامي در مورد حرام بودن تولید و استفاده از سلاح‌های کشتار جمعی حائز اهميت و اعتماد آفرين است.

altميشل روكار نخست وزير اسبق فرانسه در نشست خبر ويژه گفتگوي خبري شب گذشته با اشاره به پيروزي حزب سوسياليست فرانسه پس از 17 سال گفت: پيروزي جناح چپ اولين بار پس از 17 سال دوباره رخ داد و دلايل آن متنوع است.

قبل از هر چيز بايد به نگراني آحاد مختلف فرانسه از آينده خود اشاره كرد چرا كه اين كشور در وضعيت بحراني اقتصادي به سر مي برد كه اين وضعيت وابسته به سردرگمي بحران جهاني اقتصادي است و باعث افزايش بيكاري شده  است.

وي در ادامه تصريح كرد:‌ احساس عمومي مردم فرانسه اين بود كه دولت ساركوزي توانايي و كارآيي لازم را ندارد و اين در حالي است كه تفاوت آرا ميان دو كانديدا تنها دو درصد بود اما درنهايت نتيجه انتخاب اولاند، نشان دهنده اعتماد مردم به حزب و ائتلاف ديگري غير از محافظه كار بود.

نخست وزير اسبق فرانسه ادامه داد: در دوران اولاند شاهد تحول در سياست داخلي در زمينه هاي آموزشي قضايي و اقتصادي خواهيم بود و سرمايه گذاري هاي جديدي در جهت مبارزه با بيكاري صورت خواهد گرفت، اما در سياست خارجي شاهد تفاوت چنداني نخواهيم بود چرا كه هدف كشورهاي منطقه يورو حفظ وحدت است و اين در حالي است كه بحران اقتصادي كشورهاي منطقه را تهديد مي‌كند و اين موضوع ساده اي نيست.

* تغييرات در سياست داخلي فرانسه بارزتر خواهد بود

اين فعال سياسي اظهار داشت: تغييراتي در دولت جديد اولاند ايجاد خواهد شد اما اين تغييرات در سياست اجتماعي و داخلي بارزتر است.

روكار همچنين افزود: اولويت سياست خارجي فرانسه مستحكم كردن پايه هاي اتحاديه اروپا بوده و كشورهاي 1+5 در قبال ايران موضعي واحد اتخاذ مي كنند.

نخست وزير اسبق فرانسه با اشاره به روابط كشورش با آلمان و سياست رياضت قتصادي در دوران ساركوزي و تغيرات اين سياست در دوران اولاند گفت: نبايد فراموش كرد كه اروپا ادغام شده و با اين ادغام يشرفت كرده و هيچ كشوري نمي تواند سياست خاص خود را داشته باشد و بايد با هم هماهنگ باشد علاوه بر اين مشكلي كه حائز اهميت است مشكل جهاني است كه گريبانگير برخي كشورهاي اروپايي شده است.

نخست وزير اسبق فرانسه اظهار داشت: بايد تفكرات جديدي بين آلمان و فرانسه داشته باشيم؛ عقيده آلمان خرج كمتر و فرانسه سرمايه گذاري عمومي است و فرانسه بر اين باور است كه سرمايه گذاري عمومي را بايد افزايش داد تا هزينه عمومي بيشتر و رشد اقتصادي شكوفا شود.

وي ادامه داد: ما به دنبال انسجام اقتصادي در اروپا هستيم؛ اقتصاد جهان و اروپا به اين صورت نمي تواند ادامه پيدا كند و با خطر جدي مواجه خواهد شد كشورهايي كه وام مي دهند معتقدند بايد رشد اقتصادي مطلوبي داشته باشند تا امكان بازپرداخت بدهي ها وجود داشته باشد.

روكار اروپاي جديد با سياست سوسياليستي را اين گونه توصيف كرد: مردم در انتخابات فرانسه نشان دادند كه كاهش قدرت خريد خود را قبول نمي كنند و مديريت بحران را نمي پذيرند و بايد براي اين راه حل ديگري يافت.

* گروه 1+5 در تلاش براي دنبال كردن يك موضع واحد در نشست بغداد هستند

وی افزود: کشورهای گروه 1+5 نیز سعی خواهند کرد در نشست بغداد یک موضع واحد را دنبال کنند.

روکار با اشاره به هم‌پیمانی فرانسه در خصوص حمله به افغانستان گفت: ما 70 سال است که متحد آمریکا هستیم. منطقی بود که در موضوع افغانستان با آنها همراهی کنیم، اما اولاند اعلام کرده است که فرانسه در سال 2012 نیروهای خود را از افغانستان خارج می کند.

نخست وزیر اسبق فرانسه درباره این که سارکوزی پیرو سیاست های آمریکا بوده است، تصریح کرد: ما پیرو آمریکا نبوده ایم، در زمان لشکر کشی به عراق فرانسه به شدت مخالف بود. وضعیت تغییر پیدا کرده است افغانستان گویای این امر است. شاهد جهان جدید هستیم دیگر کشورها در حال جنگ برای اثبات خود نیستند و به دوستان خود در ایران اعلام می کنم که دنیا در حال تغییر است و هیچ کشوری نمی تواند با توسل به زور بر دیگران تسلط داشته باشد.

وی افزود: 1+5 به دنبال دستیابی به توافق است، آمریکایيها کمتر اهل گفتگو هستند ولی دیگر نتیجه ای ندارد، چرا که دیگر از نظر مالی توجیه ندارد و دلار با تهدیدات زیادی مواجه است.

روکار گفت: دولت ایران از من دعوت کرد و من پذیرفتم که بیایم، اما حامل پیامی از سوی اولاند نیستم.

وی در خصوص نشست بغداد گفت: کنفرانس بغداد فرصت بسیار خوبی است که همه کشورها بدانند که به دنبال چه هستند. فتوای رهبر انقلاب ایران در خصوص حرام بودن تولید و استفاده از سلاح‌های کشتار جمعی بسیار مهم است و می تواند اعتماد بیشتری را ایجاد کند.

روکار خاطر نشان کرد: باید نسبت به جامعه جهانی وفادار بمانیم که مسائل دچار تناقضی نشود و از مذاکرات بغداد توافقی کسب شود.

نخست وزير سابق فرانسه با اشاره به پيروي  بي چون و چراي ساركوزي از سياست هاي آمريكا گفت: فرانسه در افغانستان حاضر است چون ما متحد انگليس و آمريكا هستيم و اين اتفاق از جنگ جهاني دوم رخ داده و در 11 سپتامبر 2011 و جنايت تروريستي القاعده به آمريكا ما نمي توانستيم بپذيريم به متحدمان حمله شده و اين يك جنايت محض بود.

نخست وزير سابق فرانسه گفت: ساركوزي در حمله آمريكا به عراق مخالفتي نكرد و به آمريكايي ها گفت اين حركت خوبي نيست و لشكر كشي به عراق ديوانگي است  بنابراين فرانسه هيج گاه كاملا متحد واقعي آمريكا نبوده است.

اين فعال سياسي درارتباط با فشار دولت ساركوزي به ايران كه دنباله رو آمريكا بود و تغيير آن در زمان اولاند گفت: اولاند به تنهايي نمي تواند سياستي كه متعلق به جهان است را تغيير دهد اما در جهان بايد به تفاهم برسيم آمريكا كه بزرگترين قدرت نظامي جهان است در واقع مسئوليت را برعهده گرفته كه مانع از وضعيت مصيبت بار در جهان شود.

روكار در ارتباط با هشت سال جنگ تحميلي بر ايران گفت: هر دوكشور ايران و عراق تلفات زيادي داده اند و و اين بسيار وحشتناك بود؛ اين در حالي بود كه صدام نظر مثبت جامع جهاني را جلب كرده بود.

 

انتقام گیری سیاسی VOA از مرجعیت دینی

حجم تخریب و توهین رسانه دولتی آمریکا و شبکه های همسو، مرزبانان کیان اسلام و تشیع را نشانه رفته است.

altتلویزیون دولتی "صدای آمریکا" (voa) در روزهای گذشته بخش قابل توجهی از برنامه های خود را به حمایت و پشتیبانی از اقدام هتاکانه "شاهین نجفی" خواننده مبتذل رپ، اختصاص داده است. حمایت شدیدی که تا حد ممکن در سرویس های مختلف جام نیوز به آن پرداخته شده است.

به گزارش جام نیوز، اما نکته دیگری که در این میان نباید نادیده گرفته شود، حجم تخریب و توهینی است که به این بهانه در رسانه دولتی آمریکا و شبکه های همسو، مرجعیت بیدار و روحانیت آگاه -به عنوان مرزبانان کیان اسلام و تشیع- را نشانه رفته است.

در همین رابطه، شبکه صدای آمریکا علیرغم وقوف به جایگاه حضرت آیت الله العظمی صافی گلپایگانی -مدظله- ، به خاطر فتوای معظم له مبنی بر ارتداد توهین کنندگان به ساحت امامت و ولایت، در جایی ایشان را "یکی از معممین قم" [!] می خواند و در جایی دیگر از زبان به اصطلاح کارشناس خود عنوان می کند: «آقای صافی گلپایگانی یکی از آیت الله های سنتی هستند.»
در حالی که همین به اصطلاح کارشناس، با بی بهرگی از ساده ترین و کمترین آگاهی های عقیدتی و دینی، امام هادی(ع) را امام "یازدهم" [!] شیعیان معرفی می کند.

"علیرضا نوری زاده" جاسوس سرویس امنیتی انگلیس (MI6) و پای ثابت صدای آمریکا نیز در فرصتی دیگر، روشنفکران داخلی و خارجی را به مقابله با فتوای آیت الله العظمی صافی گلپایگانی فراخواند. او ضمن برآشفتگی از حکم فقهی معظم له، ایشان را "یک ملای معمولی" [!] توصیف کرد و فی المجلس به طرح شایعاتی سخیف در جهت تخریب وجهه این مرجع دینی مبادرت ورزید که جام نیوز به جهت مراعات حریم اخلاق و ادب، از بازنشر جزئیات بی ارزش آن معذور است.
اما روی دیگر این شارلاتانیزم رسانه ای، بها دادن به روحانی نماهایی است که با عوام فریبی، فتنه انگیزی و ترویج انگاره های التقاطی، تلاش می کنند در صفوف متحد امت اسلامی تفرقه بیفکنند و انحراف بیافرینند.

به عنوان نمونه، در اغلب مواردی از این دست، یکی از همین روحانی نماها یعنی "حسین کاظمینی بروجردی" را -که صریحا به سوءاستفاده از باورهای مذهبی و عواطف دینی مردم با نیت وصول به مطامع جاه طلبانه خود، اقرار نموده است- به عنوان "مرجع شیعه" مطرح کرده و دائما از نامبرده با لقب "آیت الله" یاد می کنند.
در جریان اخیر نیز رسانه تحت مدیریت وزارت خارجه آمریکا کسانی مثل محسن کدیور و کاظمینی بروجردی را در مقابل آیت الله العظمی صافی گلپایگانی -حفظه الله- قرار می دهد؛ غافل از اینکه در باور ایمانی مردم متدین ایران: «مرد اگر هست بجز عالم ربانی نیست.»

مجلس حرمت دارد؛ کواکبیان بداخلاقی کرد

 
بنده انتقادی را مطرح کردم که آقای کواکبیان خواست اظهار فضل کند اما متاسفانه ایشان مطالب بی ادبانه ای را از بلندگوی مجلس مطرح کردند که به هیچ وجه در شان مجلس و نمایندگان نبود./ قربانی همچنین ضمن رد هر گونه برخورد فیزیکی وی با نماینده خاطی گفت: تریبون مجلس شورای اسلامی جایگاه و حرمت خاصی دارد لذا نمایندگان باید دقت کنند که هر حرفی را از این تریبون مطرح نکنند و آقای کواکبیان در این مورد بداخلاقی کرد.

موسی قربانی به خبرنگار پارلمانی «بی باک» گفت: بنده انتقادی را مطرح کردم که  آقای کواکبیان خواست اظهار فضل کند اما متاسفانه ایشان مطالب بی ادبانه ای را از بلندگوی مجلس مطرح کردند که به هیچ وجه در شان مجلس و نمایندگان نبود.

به گزارش سرویس سیاسی بی باک، چند روز پیش خبری تحت عنوان " فحاشی و معرکه گیری کوچک زاده در رستوران مجلس"  توسط برخی سایتهای خبری منتشر شد که از همان ابتدا برای کسانیکه کمترین اطلاعاتی درباره قوانین مجلس داشتند، کذب بودن آن پر واضح بود و بیشتر شبیه به یک عقده گشایی سیاسی و شخصی برخی رسانه ها و بعضا برای جذب مخاطب صورت گرفته بود زیرا این خبر کذب  در حالی در سطح وسیعی منتشر شد که طبق مقررات مجلس هیچ خبرنگاری حق ورود به سالن غذاخوری مجلس را ندارد حال چگونه یک خبرنگار در سالن غذاخوری قصد مصاحبه با کوچک زاده داشته و نهایتا کار به دعوا کشیده شده است؟!

بنابرگزارشات رسیده به خبرنگار ما واقعیت چیز دیگری بود و این خبر کذب ماجرایی دیگر داشت که همان فحاشی مهمان علی رضا محجوب به دکتر مهدی کوچک زاده به عنوان یکی از منتخبان مردم تهران داشت. مهمانی که نه حرمت منتخب مردم را رعایت کرد و نه صداقت حداقلی در نقل اخبار و گزارشات و قوانین مجلس را و بعد از بیرون آمدن از مجلس نیز اوج بداخلاقی خویش را در انتشار خبری کذب صورت داد که کوچک زاده نیز در واکنش به آن طی یادداشتی نوشت: « البته هر عاقلی همین مطلب دروغ ... که دهها سایت آنرا منتشر نمودند را با دقت بخواند چندین دروغ و داستانسرایی و نیز بغض و کینه نسبت به اینجانب را در آن ملاحظه می کند. ... در خاتمه اعلام می دارم، از آنجا که این بگو مگوها و درگیری ها را به حال اهداف مقدسی که از نمایندگی مردم دارم مضر می دانم از این پس به هر ادعایی که علیه اینجانب منتشر شود یک جمله بیشتر عرضه نمی دارم و آن اینست که "هرکس تهمتی را به اینجانب روا دارد در صورتیکه صوت آن را منتشر نکند خود مستحق همه آن چیزی است که بیان داشته " ! همان مطلبی که در مجلس هفتم در پاسخ هتاکی ها و دروغپردازیهای روزنامه های باصطلاح اصلاح طلب شرق و اعتماد و اعتماد ملی و . . . بیان داشتم. و حساب را به روز قیامت وا می گذارم. »

اما نکته اینجاست که اگر این رسانه ها مدعی هستند، صرفا بخاطر ترویج اخلاق و نهی از منکر گرفتار چنین اشتباه فاحش و کذبی شده اند، چگونه آنها در قبال برخی فحاشی ها و بداخلاقی های مسلم مجلس به یکبار به کما می روند؟! چگونه فحاشی های علی مطهری که نه تنها از بلندگوی مجلس پخش شد بلکه مردم سراسر ایران نیز بصورت زنده الفاظ هتاکانه وی را شنیدند، در این صنف رسانه ها بایکوت شد و دیگر اینکه چگونه هتاکی های کواکبیان به نماینده مردم قائنات در جلسه دیروز مجلس با بایکوت و تحریف برخی رسانه ها روبرو شد.
 

alt
نمایی از زورآزمایی اخلاقی دو نماینده مجلس!


در جریان رسیدگی مجلس شورای اسلامی به جزئیات لایحه بودجه 1391 کل کشور، مصطفی کواکبیان و موسی قربانی نمایندگان سمنان و قائنات بر سر این موضوع دقایقی درگیری لفظی پیدا کردند که در پی آن برای دقایقی فضای صحن علنی تا حدودی متشنج شد.

با در دستور قرار گرفتن بخش مربوط به سازمان امور مالیاتی، مطصفی کواکبیان پیشنهاد حذف این جزء را مطرح کرد و پس از او موسی قربانی در سخنانی ضمن خطاب قرار دادن کواکبیان گفت: بهتر است آقای کواکبیان در ابتدا موضوع را بخواند و سپس اظهارنظر کند و پیشنهاد حذف دهد که این گفته با واکنش کواکبیان و درخواست وی برای تذکر به وی و جنگ لفظی میان این دو مواجه شد.

کواکبیان مجبور شد در دفاع از خود و اینکه سوادش از موسی قربانی بیشتر است دقایقی وقت مجلس را صرف فحاشی علیه موسی قربانی کند.

در همین راستا حجت الاسلام قربانی درباره اتفاقات روز گذشته مجلس به خبرنگار پارلمانی « بی باک »  گفت: بنده انتقادی را مطرح کردم که  آقای کواکبیان خواست اظهار فضل کند اما متاسفانه ایشان مطالب بی ادبانه ای را از بلندگوی مجلس مطرح کردند که به هیچ وجه در شان مجلس و نمایندگان نبود.
 

altقربانی همچنین ضمن رد هر گونه برخورد فیزیکی وی با نماینده خاطی گفت: تریبون مجلس شورای اسلامی جایگاه و حرمت خاصی دارد لذا نمایندگان باید دقت کنند که هر حرفی را از این تریبون مطرح نکنند و اقای کواکبیان در این مورد بداخلاقی کرد.


گفتنی است، اظهارات عجیب مصطفی کواکبیان نماینده مردم سمنان و عضو فراکسیون اقلیت مجلس شورای اسلامی خطاب به حجت‌الاسلام موسی قربانی نماینده قائنات در جلسه علنی عصر دیروز و در جریان رسیدگی به جزئیات لایحه بودجه 1391 کل کشور برای دقایقی جلسه علنی مجلس را به حاشیه کشاند و فضای جلسه را تا حدودی متشنج کرد.

مصطفی کواکبیان پیشنهاد حذف جزء در یکی از بندهای بودجه 91 را ارائه داد و پس از او موسی قربانی در سخنانی ضمن خطاب قرار دادن کواکبیان گفت: بهتر است آقای کواکبیان در ابتدا موضوع را بخواند و سپس اظهارنظر کند.

همین سخنان قربانی واکنش شدید کواکبیان را به دنبال داشت و خواستار بیان تذکر ماده 77 آئین‌نامه داخلی مچلس بود.

محمد‌رضا باهنر نایب رئیس اول پارلمان که در غیاب لاریجانی ریاست ساعتی از صحن علنی مجلس را به دنبال داشت، ضمن دعوت کواکبیان به ‌آرامش‌ گفت: زمانی که آقای قربانی شروع به صحبت کردن کرد، بنده گفتم آقای قربانی بسیار بحث دقیقی را مطرح می‌کند البته آقای قربانی بعضی وقت‌ها حرف‌های دقیقی می‌زند.

باهنر برای آرام کردن جو جلسه سه بار زنگ مجلس را به صدا درآورد اما این کار نیز فایده‌ای نداشت و کواکبیان همچنان داد می زد و به ناچار باهنر اجازه صحبت کردن از بلندگوی مجلس را به کواکبیان داد.

کواکبیان گفت: بنده از رئیس جلسه درباره تغییر نام شهرستان توسط دولت سؤال کردم که آیا تغییر نام شهرستان با مجلس است یا دولت که پاسخی داده نشد‌ اما باید بگویم که بنده دکترا‌ دارم و از آقای قربانی باسواد‌ترم و رئیس فراکسیون دانشگاهیان مجلس هستم و خود آقای قربانی بارها از بنده تلمذ کرده است.

کواکبیان همچنین در خاتمه گفت: از آنجایی که بنده خبط کردم، سعی می‌کنم سالی یک بار قربانی کنم.

پس از این سخنان کواکبیان موسی قربانی از جای خود برخواست و خواستار بیان تذکر ماده 77 آئین‌نامه داخلی مجلس شد که باهنر خطاب به وی گفت: آقای کواکبیان هیچ منظوری نداشت و به نظرم همه این گفت‌و‌گوها برای شاداب کردن جلسه مطرح می‌شود و بهتر این داستان‌ها را بیخودی کش ندهید.

اما این سخنان باهنر جو مشنج مجلس را ارام نکرد تا اینکه محمد‌رضا باهنر در جریان این موضوع 3 بار زنگ مجلس را به صدا درآورد تا وکلای ملت بیش از این فضای مجلس را ملتهب نکنند و از نمایندگان خواست که آرام باشند

باهنر همچنین به نمایندگان گفت: خواهش بنده این است که بحث را ادامه ندهید چرا‌که قطعا ادامه بحث به نفع کسی نیست.

پس از گذشت دقایقی تعدادی از نمایندگان مجلس مصطفی کواکبیان را به سمت صندلی قربانی بردند تا با یکدیگر مصاحفه و رو‌بوسی کنند و این بحث را ادامه ندهند.

سپس باهنر خطاب به نمایندگان گفت: با توجه به اینکه بالاخره کار به مصافحه کشید خواهش بنده این است که جلسه آرام شود و بحث‌مان را درباره بودجه ادامه دهیم و برادران بزرگوار نیز تشکر می‌کنم.

سپس ستار هدایتخواه نماینده دنا و بویر احمد در ابتدای سخنان خود برای ارائه توضیحاتی در خصوص یک پیشنهاد، گفت: برادران برای حفظ آرامش مجلس صلواتی ختم کنند.




تاریخ: دو شنبه 25 ارديبهشت 1391برچسب:,
ارسال توسط arman

مهدی هاشمی در راه ایران/رایزنی با هاشمی

 

 
مهدی هاشمی رفسنجانی که شهریورماه سال ۸۸ پس از افشای پرونده امنیتی وی در فتنه از کشور گریخت، قرار است طی روزهای آینده به کشور بازگردد.
  وی که به بهانه ادامه تحصیل به لندن رفت، بارها از سوی مراجع قضایی برای پاسخگویی به اتهامات وارده، برای حضور در دادگاه احضار شده است.

یک منبع مطلع با بیان این مطلب به جوان گفت: بعد از رایزنی‌های فراوان و تلاش دستگاهای امنیتی و قضایی وی پذیرفته به محض ورود به ایران، خود را در اختیار نیروهای امنیتی قرار دهد. گفته می‌شود، هاشمی رفسنجانی نیز پذیرفته است که فرزندش پس از ورود به کشور دادگاهی شود. این درحالی است که با توجه حجم قابل توجه پرونده‌های مستند موجود در دستگاه‌های امنیتی و مطالبه مردم برای برخورد با وی، راه اعمال نفوذ مجدد در پرونده او عملاً بسته خواهد شد.

 

ذوق‌زدگی ضدانقلاب از رای نیاوردن دو نماينده

 

 
روز گذشته شمارش آرای حوزه انتخابیه تهران تمام و چهره های منتخب مشخص شدند. جاماندن برخی از نمایندگان مطرح مجلس هشتم از ورود به مجلس بعدی، از نکات مهم انتخابات روز جمعه بود که البته بازتاب قابل توجهی هم در برخی رسانه های ضدانقلاب داشت.

، در این راستا، یکی از سایت های فتنه گر در گزارشی به ابراز خوشحالی از عدم ورود حسین فدایی، نائب رئیس کمیسیون اصل 90 و پرویز سروری٬ عضو كميسيون امنيت ملي و سياست خارجي مجلس هشتم پرداخت.


سایت اپوزیسیون دیگربان در این باره نوشت: حسین فدایی و پرویز سروری٬ دو نماینده‌ای که پشت پرده سرکوب‌ اعتراض‌های مردمی(فتنه آمریکایی- اسرائیلی) سال ۱۳۸۸ قرار داشتند٬ از ورود به مجلس نهم بازماندند.

به نوشته این سایت، "رسانه‌های محافظه‌کار از این نماینده مجلس (فدایی) به عنوان نخستین فرد در جمهوری اسلامی یاد می‌کنند که اعتراض‌های سال ۱۳۸۸ را پیش‌بینی کرده بود."

در ادامه این گزارش از فدایی به عنوان "سخنگوی غیررسمی سیاست‌های استراتژیک نظام جمهوری اسلامی" نام برده شده است.

سایت مذکور همچنین با اشاره به نقش فعال پرویز سروری در مقابله با فتنه 88 نوشته است: پرویز سروری دیگر نماینده مجلس و از سرداران سابق سپاه پاسداران نیز در این دوره از انتخابات به سرنوشت حسین فدایی دچار شده است.

ذوق زدگی ضدانقلاب از عدم موفقیت فدایی و سروری در انتخابات روز جمعه موضوعی طبیعی و واکنشی به نقش اثرگذار این 2 نماینده مطرح مجلس در مقابله به فتنه آمریکایی-صهیونیستی 88 تلقی می شود اما در همین حال برخی محافل و رسانه های داخلی از ناکامی این 2 نماینده ابراز خوشحالی کرده اند که اقدامی قابل تامل به نظر می رسد.

 
////////////////////////////////////////////////////////
رهبرانقلاب در بازديد از نمایشگاه كتاب تهران:
در موضوع کتاب به تولیدات امتداددار نیازمندیم/ دولت موانع نشر کتاب و گرانی کاغذ را برطرف کند

حضرت آيت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز (یكشنبه)  به مدت 2 و نيم ساعت از بيست و پنجمين نمايشگاه بين المللی كتاب بازديد كردند.

در اين ديدار كه وزير فرهنگ و ارشاد اسلامی نيز حضور داشت، مسئولان غرفه ها، توضيحات لازم را درخصوص كتابهای ارائه شده، بيان كردند و رهبر انقلاب اسلامی در جريان تازه های نشر قرار گرفتند.
 
 
رهبر انقلاب اسلامی سپس در جمع تعدادی از ناشران حاضر در نمايشگاه بين المللی كتاب با اشاره به استقبال بسيار خوب مردم از نمايشگاه كتاب تأكيد كردند: بايد بگونه ای برنامه ريزی شود كه فضای كتابخوانی در كشور توسعه و تعميق پيدا كند.
 
حضرت آيت‌الله خامنه‌ای خاطرنشان كردند: بايد با يك برنامه ريزی دقيق و تعيين اهداف مرحله ای، در هر سال همگام با برگزاری نمايشگاه كتاب و افزايش جمعيت بازديد كننده، در فضای كتابخوانی كشور نيز پيشرفت چشمگيری بوجود آيد.
 


 
ايشان با تأكيد بر لزوم ارزيابی محتوايی هر ساله نمايشگاه كتاب بوسيله افرادی كارشناس و صاحب صلاحيت، افزودند: اين ارزيابی نشان خواهد داد كه آيا هر دوره نمايشگاه كتاب از نظر محتوا، نسبت به دوره قبل، تغيير و رشد داشته است يا خير.
 
رهبر انقلاب اسلامی، برطرف كردن برخی موانع توليد و نشر كتاب را يادآور شدند و تأكيد كردند: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بايد با كمك دولت، اين موانع بويژه موضوع گرانی كاغذ را برطرف كند.
 
حضرت آيت‌الله خامنه‌ای توليد كاغذ در كشور را از جمله توليدات امتداد دار خواندند و خاطرنشان كردند: مهمترين توليد ملی، توليد امتداددار است و با برطرف شدن مشكلات كارخانه های كاغذ، قطعاً راه برای كتابخوانی بيشتر و ارزان شدن قيمت كتاب، باز می شود.
 

 
ايشان همچنين با تأكيد بر اينكه موضوع ترجمه، جاده ای يكطرفه نيست افزودند: دولت بايد زمينه ای فراهم كند تا توليدات خوب كتاب در كشور از جمله در بخش های مذهبی، تاريخی، ادبيات و علوم، به زبان های مختلف ترجمه و در معرض ديد جهانيان قرار گيرند.
 
رهبر انقلاب اسلامی در پايان، موضوع ويراستاری و صحيح بودن متون كتابها از لحاظ دستور زبان فارسی و كتاب آرايی و شكل ظاهری كتاب ها را مهم خواندند و خاطرنشان كردند: يكی از كارهای ضروری در چرخه توليد و عرضه كتاب، ساماندهی توزيع و ايجاد فروشگاههای زنجيره ای كتاب است.
 
پيش از سخنان رهبر انقلاب اسلامی، تعدادی از ناشران در سخنانی به بيان ديدگاه‎های خود در موضوعات مختلف كتاب و كتابخوانی پرداختند.
 
پيشنهاد تأسيس شورای عالی كتاب و راديو كتاب، تأسيس فروشگاه‌های بزرگ زنجيره ای كتاب، شفاف نبودن قوانين مميزی كتاب، مشكلات مربوط به سيستم توزيع كتاب، لزوم تبليغ و ترويج مناسب و گسترده كتاب، موضوع گرانی كاغذ و تأثير آن بر قيمت كتاب، و ضرورت توجه جدی تر به مقوله توليد كتاب های كودك و نوجوان در كشور از جمله مسايلی بودند كه ناشران در سخنان خود به آنها اشاره كردند.
 

 

کی باید ریخت و پاش‌های انتخاباتی را ببینیم؟


 

فرشته صادقی در وبلاگ "عصر بی‌گناهی" نوشته است:

وقتش نرسیده قانون انتخابات در ایران به گونه ای بازنویسی شود که هزینه‌های دقیق هرکاندیدا و محل بودجه تبلیغاتی او کاملا روشن و شفاف اعلام شود تا دیگر شاهد ریخت و پاش های بی‌حساب و کتاب سبزها در انتخابات ۸۸ و شهردار کنونی تهران در سال ۸۴ و چند روز اخیر جبهه متحد در تهران نباشیم؟ متصدی این موضوع چه کسی خواهد بود؟ دولت یا مجلس؟ و کدام نماینده‌های مجلس؟


 

اپوزیسیون فکاهی با طرح "تک رای به مطهری"


 

داریوش سجادی در وبلاگ "سخن" نوشت:

مدت هاست که حکایت اپوزیسیون جمهوری اسلامی با درنوردیدن مرزهای تراژدی به سطوح کمدی آن هم در مبتذل ترین شکل ممکن رسیده!

برجسته ترین نمونه در دسترس آن ماجرای پیشنهاد «مهدی خزعلی» بود که قبل از دور دوم انتخابات مجلس شورای اسلامی، حاملان جنبش سبز را نوید داد که برخلاف دور نخست که ایشان انتخابات را تحریم کرد و تحقیقاً و به شهادت ایشان و جمعی دیگر از متوهمین این تحریم با موفقیت اجرا شد!!! این بار فرمودند: شهروندان تهرانی این بار بجای تحریم، بالاتفاق در انتخابات شرکت کرده اما تنها به «علی مطهری» رای دهند.

منطق این امریه ناظر بر آن بود که حاملان جنبش سبز در تهران در یک رفتار بدون ریسک و خطر و بهداشتی و مدنی روز انتخابات پای صندوق رای حاضر شده و با انباشت آرای خود بنام علی مطهری اولاً نماینده ای که نسبتاً با مواضع ایشان نزدیک است را با آرائی بالا به مجلس می فرستند و ثانیاً با توجه به حجم آرای یحتمل بالای 3 میلیونی (با توجه به جمعیت بالای 3 میلیونی سبزها در تهران به استناد راه پیمائی 25 خرداد 88 و ایضاً با مفروض دانستن این اصل که جمیع آن 3 میلیون سبز گوش به فرمان جناب خزعلی مترصد رسیدن امریه های عملیاتی اند) که به نام مطهری در صندوق ها ریخته خواهد شد جنبش سبز با بهداشتی ترین شکل ممکن دست به یک مانور قدرت مثال زدنی در مقابل حکومت خواهد زد مبنی بر آن که: ما هستیم! خیلی هم هستیم! این هم سندش (آرای مکتسبه علی مطهری)

علی ایحال بعد از این پیشنهاد کورتکس سوز بود که جماعت سبز از یمین و یسار به تکاپو افتادند و عده ای بر له و عده ای بر علیه آن وارد میدان شدند.

ابتدا مسعود بهنود (به استعداد مشاور اعظم اش ابراهیم نبوی) تواضع به خرج داد و خطاب به امت سبزش فرمود:
امریه قبلی من مبنی بر تحریم انتخابات حاذقانه نبود و اشتباه کردم اما این بار شرکت در انتخابات و دادن تک رای به مطهری را تجویز می کنم.

و لابد امت ایشان هم فرمودند: لبیک ـ الهم لبیک!

بعد از آن بود که دومین رهبر اپوزیسیون (مجتبی واحدی) وارد میدان شد اما این بار از موضع مخالفت با طرح مزبور فریاد شماتت خود را بر سر خزعلی کشید که: ای عوام! این چه دستور نابخردانه ای است که داده ای؟ متوجه نیستی که در فردای انتخابات حکومت جمیع آرای میلیونی مطهری را بنام خود و نامزدهای خود واریز کرده و حضور میلیونی مردم در تهران را بنام خود و مشروعیت مردمی خود سند می زند؟

ایضاً مشاهده شد دومین رهبر فرهمند جنبش سبز نیز از پاریس (بابک داد) بمیدان آمد و ضمن آرام باش دادن به توده های میلیونی جنبش سبز در تهران، از موضع مجتبی واحدی زبان شماتت بر خزعلی گشود که: سیاست و مبارزه سیاسی رموز و آئینی دارد نباید چنین ناپخته امت میلیونی سبزها را به حرکت درآورد!

فرض ثابت در جمیع فرمایشات رهبران فرهمند اپوزیسیون در قبال طرح مزبور آن بود که:

ـ جنبش سبز در تهران پایگاهی میلیونی دارد.
ـ پایگاه میلیونی جنبش سبز گوش بفرمان ایشان مترصد عملیاتند.
ـ طرح مزبور بدلیل شدت بهداشتی و بی خطر ومدنی بودنش بدون تردید مورد اقبال امت این رهبران قرار گرفته و حکومت در روز انتخابات زیر گام های میلیونی و خرد کننده سبزها به لرزه خواهد افتاد.

خلاصه ـ انتخابات برگزار شد و علی مطهری با کسب 380653 رای!!! از میان بالغ بر شش میلیون شهروند حائز شرایط رای دادن در تهران وارد مجلس شد!!!

شیرین ترین بخش این کمدی آنجا بود که مهدی خزعلی در فردای اعلام نتایج انتخابات در وبلاگ خود با اعتماد بنفسی مثال زدنی نوشت:

«این نشان موفقیت طرح " تک رأی " و ثبت یک پیروزی برای منتقدین و معترضین است.این پیروزی را به فال نیک گرفته و آن را ذخیره تلاش مدنی گسترده تر برای انتخابات یازدهم ریاست جمهوری قرار می دهیم.از هم اکنون باید به فکر سازماندهی و جذب نیرو برای " جبهه آزادی" بود. من صمیمانه از همه دوستانی که بر خلاف میل باطنی شناسنامه شان را برای ثبت فریاد اعتراض شان ممهور به مهر انتخابات کردند، سپاسگزارم ... پیروزی از آن ماست»
بر این اساس و با شناخت چنین اپوزیسیون فکاهی است که همواره گفته ام:

تا اطلاع ثانوی بقای جمهوری اسلامی تضمین شده است و باید آن اپوزیسیون را در دیدن خواب های شیرین و رنگی اش راحت گذاشت!


 

سرشار: صادق هدایت سنگ فرش خیابان‌های پاریس را بوسید


 

محمدرضا سرشار روز گذشته در نمایشگاه کتاب: صادق هدایت برخلاف آنچه گفته می‌شود، از وطن و مردم خودش متنفر بود/ در میان نویسنده‌های معاصر تا این حد شیفتگی به غرب نمی‌بینیم/ یکی از دوستانش نقل می‌کند، یک بار که پاریس رفته بود، سنگ فرش‌ خیابان را بوسید.

به گزارش «نسیم»، این نویسنده و منتقد ادبی که روز گذشته در غرفه کانون اندیشه جوان در نمایشگاه کتاب حضور یافته بود در بخش‌های دیگری از اظهارات خود افزود:

-در طول این 65 سال از هدایت شبه اسطو ره ای دروغین ساخته اند. در طول سی سالی که از مرگ هدایت می گذرد ده ها برابر کتاب های خود هدایت در باره آثارش کتاب نوشته شده است. این یک جریان کاملا ساخته و پرداخته استکبار است.

- صادق هدایت نویسنده ای معمولی است که از میان آثارش تنها دو سه تای آن ها هنوز قابل خواندن است، سگ ولگرد و داش آکل از آن دسته اند. بقیه ارزش خواندن ندارند. اینکه درباره او زیاد نوشته شده و گفته می شود به خودی خود شاید موضوع مهمی نباشد اما هدایت در طول این سالها به بایگانی کتاب خانه ها سپرده شده است یعنی جوانی به میل خود حاضر نبود هدایت بخواند.

- در دولت اصلاحات عمده کارهای هدایت توسط ناشران تجدید چاپ شد. یک علتش البته این بود که این کتاب ها حق التالیف نداشتند. یک علت دیگرش هم این بود که سا لها برخی کتاب های هدایت اجازه چاپ نداشتند. اما سال 82 زمانی که به یکباره BBC اعلام کرد امسال صدمین سال تولد هدایت است، مرده را دوباره از قبر بیرون کشیدند. عمده کتاب های هدایت در این سال ها خوانده شد.

- هدایت چیز هایی دارد که به کار برخی می آید. یکی از آنها شیفتگی هدایت به فرهنگ و ادبیات فرانسه است. یکی از دوستان او در فرانسه می گوید او یک بار که به پاریس آمد خم شد و سنگ فرش های خیابان را بوسید.

- او فردی بود که به خصوص در سال های پایانی عمرش به شدت شیفته غرب و به طور خاص فرانسه بود و بر خلاف تبلیغی که می شود، به شدت متنفر از وطن و مردم خودش بود. در میان نویسنده های معاصر تا این حد شیفتگی به غرب نمی بینیم. هدایت به همین خاطر پاریس را به عنوان محل خودکشی برگزید. خودکشی هم در شهرتش نقش به سزایی داشت.

- در هدایت نیست انگاری نیز به میزان زیادی موجود است. نویسندگانی زیادی هم نداریم که اینگونه به اسلام تاخته باشند. تقریبا در همه آثارش با بهانه و بی بهانه اهانت و کنایه ای به مسلمان ها دارد. این ها از دلایل شهرت وی هستند و اینکه روشنفکری روی او دست گذاشته است.

- داستان نویسی با آنکه هنری آموختنی است ، آموختنش کار هرکسی نیست. در میان کسانی که داستان نویسی تدریس می کنند نمی توانیم 5 نفر بیابیم که با اطمینان این راه را پیموده باشند. بنابراین کلاسهای داستان‌نویسی اگر ذوق جوانان را کور نکند خیلی کمکی هم نمی تواند بکند.

- در نسل جوان، ما باید بیشترین تمرکز را روی آموزش داشته باشیم. گفته می شود در هر دوره آموزش هنری مثلا در سطح کارشناسی اگر حتی دو نفر هنرمند بیرون بیاید، آن دوره پر ثمر بوده است. بیشتر دانش آموختگان هنر، کارمند هنر می شوند.

- در دوره های آموزشی مشخص نیست افراد چقدر زمینه های لازم را دارند. در برخی دوره ها که ما داشتیم سعی میکردیم با سخت گیری افراد را وارد کلاس کنیم که نتیجه هم گرفته ایم. یعنی چندین داستان نویس خوب تا کنون داشته ایم که کتاب هایی را منتشر کرده اند یا کتاب هایی را در راه دارند. برخی هم در نقد داستان وارد شده اند که بسیار خوبند. من در نسل جوان امید زیاد می بینم.

- نبودن بوم ایرانی و اسلامی در داستان‌ها ناشی از تجربه ضعیف اجتماعی نویسندگان ما است. نسل نویسنده امروز ما عمدتا از خانواده های مرفه تر بوده اند که به همین دلیل تجربه های اجتماعی عمیق نداشته اند. آنها در بزرگ سالی باید سراغ تجربه های زندگی می رفتند و کسب می کردند. مثلا همینگوی به خواست خودش در دو جنگ جهانی شرکت کرد و سفر ها و داستان های زیادی در زندگی داشت. جک لندن 5 سال ملوان کشتی بود. کسانی که در کودکی درد و تلاطم زیادی داشته اند داستان های بزرگی می نویسند. دلیل عمده اینکه بیشتر داستان های ما درشت بافتند و شخصیت ها یکسان و ضعیفند، نبود تجربه زندگی است.

- در باب کمک به نویسندگان جوان، کتاب «تاملی دیگر در باب داستان» ترجمه محسن سلیمانی انتشارت سوره مهر، یکی هم «درسهایی در باره داستان نویسی» از همان مترجم و انتشارات است. دو جلد کتاب هم خود من در باره داستان نویسی دارم. این کتاب ها به مخاطب کمک می کند و ممکن است تامین کننده نیازهای آموزشی داستان نویسان باشد. خواندن نقد داستان ها هم بسیار مفید است. در مباحث نظری کتاب «رویکردها و نظر های ادبی» آقای زرشناس جزء کتاب های خوب و مرجع است. کتابی دیگر توسط من منتشر شده با نام «ادبیات داستانی ایران پس از انقلاب اسلامی». این کتاب هم درباره نحله ها و جریان های داستان نویسی بعد از نقلاب مفید است.


 

ایران فضایی از نگاه فضانورد اپوزیسیون

نوری زاده: گیرم سه تا سوسک و چهار تا مارمولک و 5 تا چیز[!] هم به فضا فرستادید؛ این چه چیزی را ثابت می کند؟ کجای فضا را تسخیر می کنید؟!!
//

"علیرضا نوری زاده" مهمان همیشگی رسانه دولتی آمریکا (voa) که علاقه دارد در مورد تمام اتفاقات دنیا نظرات کارشناسانه بدهد، با حضور در برنامه "تفسیرخبر" جمعه 15اردیبهشت (May.04) تلاش کرد دستاوردهای علمی فناوری ایران را کوچک جلوه دهد.

او که به ارزش خودکفایی در زمینه دانش های نوین کاملا واقف است، سعی کرد با تمسخر پیشرفت های بی نظیر متخصصان ایرانی در عرصه های مختلف -به خصوص ورود جمهوری اسلامی به جمع کشورهای دارای توانمندی فضایی و هسته ای- آن ها را مورد خدشه قرار دهد.

نوری زاده سخن خود را با قرائت خبری در مورد پیشرفت های جدید کشورمان در صنعت هوافضا آغاز کرد و گفت: «رئیس سازمان فضایی ایران از فرستادن موجود زنده به فضا طی سه ماه آینده خبر داده است. آیا واقعاً ایران نیازمند فرستادن موجود زنده به فضا است؟!!»
وی در ادامه با لحن خاصی مدعی شد: «گیرم سه تا سوسک و چهار تا مارمولک و 5 تا چیز[!] هم به فضا فرستادید؛ این چه چیزی را ثابت می کند؟ کجای فضا را تسخیر می کنید وقتی چهارهزارتا ماهواره صبح و شب شما را دارد می بیند؟»
نوری زاده که جملات فضایی[!] خود را با گزاره های قطعی علمی اشتباه گرفته بود، در خاتمه اینگونه نتیجه گرفت: «بنابراین بازی های اینچنینی به جای کمک به اقتصاد ملی، بدتر ضرر می زند؛ کمااینکه دیدیم غنی سازی 20 درصدی ضرر زیادی به اقتصاد ما زد و پولی که باید صرف تولید می شد، به هدر رفت...»!!!

هامون به نقل از جام:

 




تاریخ: دو شنبه 18 ارديبهشت 1391برچسب:,
ارسال توسط arman
به مناسبت روز کارگر!/ کارتون: جواد طریقی اکبرپور

 

عجب گرفتاري شديم نه ميشه رأي داد، نه نداد!


پيشنهاد يكي از بازداشت شدگان مبني بر شركت در مرحله دوم انتخابات، هر چند كه فاقد كمترين تأثير براي جريان فتنه سبز بود اما باعث مجادلات تازه در ميان طيف هاي دخيل در فتنه شد.

هامون به نقل از کیهان:

اخيراً مجتبي واحدي مشاور فراري كروبي با اعتراض به پيشنهاد مهدي خزعلي در اين زمينه تصريح كرده بود كه اين پيشنهاد مانند طرح اسب تروا در راهپيمايي 22 بهمن سال 88 است كه عملاً به سود حاكميت تمام شد. در همين زمينه شبكه بالاترين، پيشنهاد شركت در مرحله دوم انتخابات را «گل به خودي» عنوان كرد و نوشت: جهت يادآوري آقاي خزعلي عرض مي كنم كه اصل ادعاي جنبش، عدم اعتماد به سلامت انتخابات بود. حالا هم اگر شما برويد شركت كنيد، فيلم تهيه و پخش مي كنند و به دنيا نشان مي دهند. اين يعني گل ما به دروازه خودي!
در همين حال يكي از وبلاگ نويسان وابسته به ضدانقلاب خطاب به خزعلي نوشته است: ما بايد ياد بگيريم در بازي باخت هم هست و نبايد تسليم شد. آنها از عدم حضور ما امتياز خواهند گرفت. حال به مسئله اصلي برگرديم حضور يا عدم حضور؟ بايد تصميم گرفت وگرنه همين دوگانگي كه عده اي بروند و عده اي نروند، به نفع حاكميت و بدترين وضعيت ممكن است.
اما مهدي خزعلي در پاسخ به واحدي و اسب ترواي او تأكيد مي كند مخالفان از اصلاح طلبان كه در انتخابات مرحله اول شركت كردند، دور خورده اند. وي مي نويسد: امروز مي بينيم كه حاكميت از عدم حضور ما شاد شده و شاكرند كه صحنه را خالي كرده ايم. مي خواهم اين بار دلشاد نشوند.
وي مي افزايد: اصلاح طلبان چه كردند؟ ما كه در سلول انفرادي بوديم، آنان در صندوق هاي رأي بودند و با لب خاموش رأي دادند، اي كاش قراري مي گذاشتند و در مقابل دوربين ها اعتراض خود را بيان مي كردند، اي كاش يادي هم از ساكنين اوين مي كردند! نام نمي آورم، اما اكثر رجال سياسي دوران اصلاحات رأي دادند و شناسنامه خود را منقوش به مهر انتخابات كردند! آقاي واحدي؛ سنگر تحريم استحكام ندارد، رجال سياسي در صف رأي ايستاده اند و سنگر تحريم فرو ريخته است.
وي در عين حال برخي مخالفين حضور در انتخابات را متهم به نفوذي بودن مي كند و مي نويسد: مخالفين حضور در انتخابات از افراد شناسنامه دار نيستند، گاهي ادبيات برخي مخالفين شباهت زيادي با ادبيات بازجوهاي اوين دارد! روشي كه براي شكاف در صف منتقدين به كار مي گيرند و بذر شك و ترديد مي افكنند و همه را نفوذي و عامل معرفي مي كنند، بگونه اي عمل مي كنند كه اعتماد را در ميان غير خوديها! (به تعبير جناح حاكم) از بين ببرند.
وي يادآور شده است: نمي دانيد بازجوي من چه مانوري مي داد كه فلاني و فلاني و فلاني راي دادند و آمريكا هم در موضع ضعف است و ما در اقتدار كامل داخلي و خارجي هستيم. نمي دانيد كه مأمور عمليات بند 209 كه مرا به دادگاه مي برد، از صف هاي شلوغ رأي و اين كه 4 مسجد رفته است و نتوانسته رأي دهد و آخر هم 2 ساعت در صف رأي ايستاده چه داد سخني مي داد، نمي دانيد مسئول دفتر شعبه 26 براي توجيه تأخير خود- كه ساعت 10 صبح سركار آمده بود- مي گفت: «من مسئول صندوق بودم و تا ساعت 1 نيمه شب ازدحام بود و رأي مي گرفتيم». بگذريم من نمي خواهم فرصت سوزي كنم و بعد از 33 سال بروم آخر صف تحريميون بايستم، من بسيجي خيبرم.
خزعلي همچنين در ويدئويي كه در فضاي مجازي منتشر شده مي گويد: اگر اصلاح طلبان انتخابات مجلس را تحريم كردند، پس چرا صف بستند و راي دادند؟ شناسنامه روحانيون مبارز را برويد ببينيد، موسوي خوئيني ها، منتجب نيا، بقيه را اسم بياورم، همه شان رأي دادند.


 

اصلاح طلبان بدلي از شوراي هماهنگي اخراج مي شوند!


برخي اعضاي شوراي هماهنگي جبهه اصلاحات كه هماهنگ با سايرين حركت نكردند حكم اخراج از اين شورا را دريافت خواهند كرد!

هامون به نقل از کیهان:

اين خبر را روزنامه زنجيره اي- اجاره اي آرمان عنوان كرد و از قول علي محمد حاضري نوشت قرار است در جلسه شوراي هماهنگي جبهه اصلاحات، براي جريان اصلاح طلبان بدلي تصميم گيري شود.
اين روزنامه با اعلام «جمع آوري اصلاح طلبان بدلي از ويترين اصلاحات»، آنها را «منفعت طلب»، «تازه به دوران رسيده»، «كساني كه با حضور در انتخابات مجلس از آرمان هاي اصلاح طلبان عدول كردند»، «افرادي كه با رسانه هاي رقيب گفت وگو و حرف هاي خوشايند آنها را بيان مي كنند»، «افراد ناپخته»، و «بازيگر براي اردوگاه» توصيف كرد اما ملاك تمايز اصلاح طلبان واقعي از بدلي را توضيح نداد. به عبارت ديگر اگر مسئله تحريم انتخابات يا حضور در آن ملاك باشد، علي القاعده كساني چون خاتمي و موسوي خوئيني ها(مجمع روحانيون) سردسته اصلاح طلبان بدلي خواهند بود كه بايد از ويترين جبهه اصلاحات كنار گذاشت. از سوي ديگر روزنامه آرمان كه به فرصت طلبي و بازي ميان حلقه هاي سياسي معروف است، طي چند هفته اخير در زمره محافلي بود كه به واسطه كساني چون محمد جواد حق شناس از حضور در انتخابات حمايت كرده و بنابراين جزو بدليجات! محسوب مي شود.
در حالي كه جبهه اصلاحات وضعيتي كاملا متشتت و سردرگم را طي 6 ماه گذشته پشت سر گذاشت. «آرمان» مي نويسد: گروه هاي بدلي در چارچوب فعاليت هاي هماهنگ شده اصلاح طلبان[!؟] حركت نمي كنند و چنان وارد گود رقابت مي شوند كه گويي در غياب اينان اردوگاه اصلاح طلبي ويران خواهد شد.


 

گويانيوز: بايد بين خدا و جنبش سبز(!) يكي را انتخاب كنيد!


سايت گويانيوز كه به دليل وابستگي به سازمان «سيا» و درج آگهي استخدام براي اين سازمان در ميان اپوزيسيون به «سيانيوز» معروف است در مقاله اي به قلم امير سايه- نام مستعار منوشه امير- طي مقاله اي اعتقاد به خدا، نماز و روزه را «توهين به شعور تك تك مردم ايران و لگدمال كردن شرافت انساني»! دانسته است.

هامون به نقل از کیهان:

اين مقاله ضمن تقدير از مواضع مهدي خزعلي در حمايت از فتنه 88 به بخشي از اظهارات اخير وي كه در آن گفته بود «... بايد نظام و انقلابم را از دست نامحرمان و غاصبان نجات دهم» اعتراض كرده و خطاب به وي مي نويسد هدف جنبش سبز(!) سرنگوني همين نظام اسلامي بود و شما نمي توانيد در همان حال كه خود را طرفدار جنبش سبز(!) مي دانيد از اعتقاد به «نظام» و «انقلاب» دم بزنيد!
در ادامه اين مقاله به بخش ديگري از اظهارات مهدي خزعلي كه گفته بود «به لطف خدا و با سوگند به خون ندا و سهراب و...» اشاره شده و خطاب به وي آمده است «آقاي خزعلي، اگر اعتقادي به خداوند و نماز و روزه داريد بايد حرفتان را پس بگيريد و پشت سر كشته شدگان بعد از انتخابات پنهان نشويد و از قول آنها سخن نگوئيد و به شرافت انسان ها، چه قبل و چه بعد از مرگ احترام بگذاريد»!
مقاله گويانيوز كه به قلم منوشه امير نوشته شده، تعريف دقيقي از فتنه 88 ارائه كرده است، چرا كه فتنه ياد شده در فاصله كوتاهي بعد از شروع آن از تمامي مباني ديني و اسلامي عبور كرد و همانگونه كه در مقاله گويانيوز آمده است؛ اعتقاد به خدا و معاد و نماز و روزه نمي تواند با جنبش سبز(!)- فتنه آمريكايي اسرائيلي 88- همخواني داشته باشد و اين نكته بديهي تر از آن است كه قابل انكار باشد، اهانت به ساحت مقدس امام حسين(ع)، نفي وجود مبارك حضرت بقيه الله الاعظم- ارواحنا لتراب مقدمه الفداء- آتش زدن مسجد، حذف قيد اسلام از گزاره «جمهوري اسلامي ايران» و ده ها اقدام مشابه ديگر كه حمايت آشكار موسوي و كروبي و خاتمي را در پي داشت، فقط چند نمونه از مجموعه شواهد و اسنادي است كه جاي كمترين ترديدي در ماهيت نه فقط غيرديني بلكه ضد اسلامي و ضد ديني فتنه 88 باقي نمي گذارد. بنابراين حاميان فتنه سبز(!) نمي توانند از يكسو مدعي اعتقاد به خدا و اسلام باشند و از سوي ديگر كفش مديران بيروني و سران داخلي فتنه آمريكايي اسرائيلي 88 را جفت كنند! برخورد حقارت آميز افرادي نظير منوشه امير اسرائيلي با اينگونه افراد- كه به يقين از اعتقادات اسلامي خود دست نكشيده اند- مي تواند و بايد عبرت انگيز و درس آموز باشد.


 

زورمان به ايران نمي رسد اما همديگر را كه مي توانيم گاز بگيريم!


با تشديد انتقاد محافل صهيونيستي و احزاب اپوزيسيون، دولت نتانياهو در آستانه انحلال قرار گرفت. همزمان دبير دولت اسرائيل هشدار داد گسترش اظهارات غيرمسئولانه عليه دولت باعث فروپاشي اتحاد جهاني عليه برنامه هسته اي ايران خواهد شد.

هامون به نقل از کیهان:

به دنبال اظهارات تند «يووال ديسكين» رئيس سابق سرويس امنيت داخلي اسرائيل (شاباك) عليه دولت، چهره هايي نظير شائول موفاز رئيس حزب كاديما كه رهبر اپوزيسيون دولت نيز محسوب مي شود اعلام كرد عمر دولت نتانياهو به پايان رسيده و او بايد انتخابات پارلماني زودرس را تا قبل از پايان تابستان اعلام كند. موفاز گفت اگر نتانياهو رأسا اقدام نكند، اپوزيسيون ناچار خواهد شد طرح انحلال پارلمان را پيش بكشد. اين در حالي است كه دوره فعلي پارلمان رژيم صهيونيستي يك سال و نيم ديگر يعني نوامبر سال 2013 تمام مي شود.
علاوه بر شائول موفاز، شلي ياسيموويچ رئيس حزب كارگر اسرائيل نيز در مصاحبه با راديوي دولتي صريحا گفت «تشكل هاي مخالف بايد براي سرنگون كردن دولت متحد شوند».
انتقاد از دولت نتانياهو به دنبال اظهارات رئيس سابق سازمان امنيت داخلي اسرائيل بالا گرفت. يووال ديسكين، نخست وزير و وزيردفاع را متهم كرد كه در مورد ايران به مردم دروغ مي گويند نتانياهو و ايهود باراك در حدي نيستند كه بتوانند جنگ عليه ايران را مديريت كنند. متأسفانه بايد بگويم من درباره ايران صداي پارس كردن هاي بسياري را از دولت اسرائيل مي شنوم اما آنها فقط پارس مي كنند بي آن كه بتوانند گاز بگيرند.
در همين حال «صوي هاوزر» دبير دولت رژيم صهيونيستي در واكنش به سخنان ديسكين گفت: شوربختانه برخي از افراد هستند كه با بر زبان آوردن مطالب غيرمسئولانه موجب مي شوند اتحاد بين المللي براي مبارزه با ايران هسته اي از هم پاشيده و تضعيف گردد.
به گزارش راديو اسرائيل آقاي هاوزر تاكيد كرد اكنون مبارزه با برنامه اتمي ايران در صدر برنامه هاي كشور اسرائيل قرار دارد و بنيامين نتانياهو به طور شبانه روزي مي كوشد كه يك جبهه بين المللي عليه حكومت ايران تشكيل بدهد.
اين گزارش مي افزايد: سخنان يووال ديسكين و انتقاد شديد او از نخست وزير و وزير دفاع اسرائيل موجب شد كه اعضاي حزب حاكم «ليكود» در پارلمان اسرائيل خواهان آن شوند مقامات ارشد كشور بدون كسب اجازه از اداره سانسور نتوانند اظهارنظري بكنند. «ليكود» در پي انتقادهاي رئيس پيشين «موساد» مئير داگان از سياست هاي آقاي نتانياهو در قبال ايران و ساير مسائل كشور اين طرح را به «كنست» پيشنهاد كرده بود ولي اين طرح هنوز تصويب نشده و به صورت قانون در نيامده است.
دويچه وله نيز گزارش داد دولت نتانياهو به شدت از طرف چهره هاي اپوزيسيون تحت فشار قرار گرفته است.
خاطر نشان مي شود ديسكين تا ارديبهشت سال گذشته به مدت 6 سال رئيس سرويس امنيت داخلي اسرائيل بود. مشاوران نتانياهو مي گويند وي به علت اينكه به رياست سرويس جاسوسي خارجي (موساد) منصوب نشده، اظهارات تند اخير عليه نتانياهو را مطرح كرده است.
اخيراً مئير داگان رئيس سابق موساد در مصاحبه اي تصريح كرد حاكميت اسرائيل بر لبه پرتگاه سقوط قرار گرفته اما اين موضوع هيچ ربطي به برنامه هسته اي ايران ندارد بلكه حاكميت سياسي در اسرائيل از هم پاشيده و بي كفايت شده است. به نظر مي رسد اظهارات وي با توجه به زلزله سياسي اخير در تل آويو، پيش بيني درستي بوده است.
گابي اشكنازي رئيس ستاد كل ارتش اسرائيل نيز ديروز به جروزالم پست گفته است: انقلاب هاي منطقه بهار عربي نيست بلكه طوفاني است كه اسرائيل هرگز آن را پيش بيني نكرده بود.
پيش از اين هم آوي ويختر از مقامات اطلاعاتي امنيتي رژيم صهيونيستي انقلاب هاي منطقه را زلزله9 ريشتري تعبير كرده بود.


 

آمادگي كامل در 18 استان براي برگزاري مرحله دوم انتخابات مجلس


وزير كشور گفت: همه امكانات و تجهيزات مورد نياز تأمين شده و هماهنگي هاي لازم با 18 استان كشور براي برگزاري مرحله دوم انتخابات صورت گرفته است.

هامون به نقل از کیهان:

مصطفي محمدنجار وزير كشور اظهار داشت: ستاد انتخابات، ستادهاي استاني، هيئت هاي اجرايي و شعب، همه آمادگي و شرايط لازم را براي برگزاري هر چه باشكوه تر اين مرحله از انتخابات كسب و فراهم كرده اند.
وزير كشور افزود: با آغاز تبليغات نامزدهاي انتخاباتي كه تا ساعت 8 صبح پنجشنبه 14 ارديبهشت ادامه خواهد داشت، شور و نشاط انتخاباتي در 33 حوزه انتخابيه مرحله دوم در 18 استان كشور حاكم شده است.
وي ادامه داد: تاكنون گزارشي كه حاكي از تخلف اثرگذاري باشد، دريافت نكرده ايم و اميدواريم نامزدها و طرفدارانشان در چند روز باقيمانده، كار تبليغات را مطابق قانون ادامه دهند تا در پايان مهلت تبليغات، فضا براي انتخاب آگاهانه و هوشمندانه مردم مهيا شود.
محمدنجار درباره كساني كه نتوانسته اند در مرحله نخست انتخابات شركت كنند، گفت: اين افراد مي توانند در مرحله دوم در هر يك از 33 حوزه انتخابيه كه رأي گيري در آن انجام مي شود، شركت و رأي خود را به صندوق بيندازند.
محمدنجار يادآور شد: اما كساني كه در مرحله نخست در يكي از اين 33 حوزه انتخابيه رأي داده اند، صرفاً در همان حوزه انتخابيه مرحله اول مي توانند رأي خود را داخل صندوق بيندازند.
وزير كشور خاطر نشان كرد: آن دسته از رأي اولي ها كه تا 15 ارديبهشت 1391 به سن 18 سال تمام برسند، مي توانند در جمعه اين هفته در دور دوم انتخابات شركت كنند.


 

نوری زاده: اگر اوباما پشت مردم ایران ایستاده بود، رژیم سرنگون شده بود

اگر اوباما یک ذره مردانگی داشت و پشت سر مردم ایران ایستاده بود، مردم ایران بدون نیاز به آمریکا و جنگ این رژیم را سرنگون می کردند.
//

هامون به نقل از جام نیوز:

در برنامه همصدایی که در تاریخ 29 آوریل (10 اردیبهشت) از شبکه اندیشه پخش شد، مهمان برنامه "علیرضا نوری زاده "در سخنانی گفت:
«درود بر آمریکا که صدام را سرنگون کرد و درود بر آمریکا به خاطر سرنگون کردن ملا عمر. اما باراک اوباما با کارهای منافقانه اش بسیار به آمریکا لطمه زد. اگر اوباما یک ذره مردانگی داشت و پشت سر مردم ایران ایستاده بود، مردم ایران بدون نیاز به آمریکا و جنگ این رژیم را سرنگون می کردند. و ما می بینیم که در حساب و کتاب های اوباما آقای خامنه ای جایگاه بیشتری دارد تا مردم.»
نوری زاده در بخش دیگری از سخنانش گفت: «من هیچ گاه نگفته ام که با اصلاح طلبان بر سر یک میز نمی نشینم بلکه گفته ام که با شوهر فاطمه حقیقت جو نمی نشینم اما با مجتبی واحدی تا جهنم هم می روم و با سازگارا می نشینم. من با اینها مشکلی ندارم.»
خطاب به نوری زاده باید گفت در مورد اینکه گفتید که حاضرم با مجتبی واحدی به جهنم هم بروم این نکته قابل تأمل است که خوب است شما از سرنوشت حتمی خود و همفکرانتان آگاه هستید و با این حال دست از تضعیف ارزش های دین مبین اسلام و نظام اسلامی بر نمی دارید.

 

سپاه پاسداران یک تهدید برای نظام استکبار به شمار می‌آید

معاون قوانین مجلس تأکید کرد: ‌امروز سپاه ‌یک تهدید برای ‌‌نظام استکبار به شمار می‌آید و ‌این نهاد بالنده انقلاب، در همه عرصه‌ها از جایگاه فاخری برخوردار است.
خبرگزاری فارس: سپاه پاسداران یک تهدید برای نظام استکبار به شمار می‌آید

 

هامون به نقل از خبرگزاری فارس:

حجت‌الاسلام سید‌محمد‌حسن ابوترابی‌فرد نماینده مردم قزوین و معاون قوانین مجلس صبح امروز (سه‌شنبه) طی سخنانی در جمع یگان حفاظت مجلس شورای اسلامی که به مناسبت هفته عقیدتی سیاسی و گرامیداشت سالروز شهادت شهید مطهری برگزار شد، ضمن تشکر از زحمات یگان‌ حفاظت مجلس، اظهار داشت: شاید بتوان گفت یکی از شخصیت‌های بزرگ و استثنایی که در طول عمر خود از همه فرصت‌ها استفاده کرد، شهید مطهری است، او را می‌توانید به عنوان معلم پیشوا و پیشگام خویش برگزینید و خداوند نیز می‌فرماید هر قدر که امکان دارید و می‌توانید، بر قوت و توانایی و قدرت خویش در برابر دشمنان بیفزایید.

ابوترابی‌فرد در بخش دیگری از سخنانش تصریح کرد: مرزهایی که دشمن مورد تهاجم قرار می‌دهد، مرزهای فکری، اعتقادی، اخلاقی فیزیکی و جغرافیایی است و همشه دشمنان ما قبل از آنکه مرزهای جغرافیایی را مورد تهاجم قرار دهند، مرزهای فکری و اعتقادی جامعه را تخریب و ویران می‌کنند چراکه اگر در این جنگ نرم به چیزی دست نیابند، در جنگ سخت موفقیتی به دست نمی‌آوردند.

معاون قوانین مجلس بر همین اساس یادآور شد: در طول سال‌ها حضور نظام سلطه در کشورهای اسلامی و جهان سوم و آسیا، همیشه این مرزها فکری و اعتقادی و اخلاقی جامعه بودند که مورد تهاجم قرار گرفتند، بریتانیا دیروز برای مصادره شبه قاره‌ هند، نیروهای نظامی را بسیج نکرد اما تمام شخصیت این منطقه و ملت او را با گماشتن یک فرد انگلیسی، اداره کشور را مستقیم به دست عوامل خود مصادره و پایمال کرد و برای آنان دیگر حیثیتی نگذاشت اما در کشور ما هیچ‌گاه امکان مصادره ملت و ارزش‌ها را در این سطح نداشتند و ما حتی برای یک ساعت در این کشور شاهد حضور یک مزدور خارجی نبودیم اما توسط ایادی و نیروهای خود فروخته کشور را در اختیار گرفتند بدون آنکه یک حرکت نظامی داشته باشند.

ابوترابی‌فرد همچنین متذکر شد: دشمنان بدون آنکه لشکر کشی داشته باشند رضاخان و فرزندان او و قبل از آنها سلاطین قاجار را به قدرت رساندند. جنگ نرم و حضور در عرصه‌های فکری و اعتقادی راه را برای این حضور هموار کرد از این رو باید خودمان را در هر دو جبهه و صحنه رویارویی با دشمن مجهز و مقتدر کنیم و امکان موفقیت و پیروزی را از دشمنان سلب و تهدیدات را به فرصت‌ها تبدیل کنیم.

وی با بیان اینکه باید کشور را به جامعه مقتدر و پیشرو تبدیل کنیم، تصریح کرد: این موضوع امکان ندارد مگر با استفاده از همه ظرفیت‌ها و قدرت‌های خویش.

معاون قوانین مجلس در ادامه سخنانش متذکر شد: شهید مطهری یک شخصیت پیشگام دراین عرصه بود، شهید مطهری با داشتن سرمایه‌های فکری و دانش و علم از همه فرصت‌های موجود استفاده کرد تا اندوخته‌های علمی خویش را افزایش دهد و یکی از وجوه تمایز این شخصیت برجسته عالم اسلام آن است که علمی را فراتر گرفت که از منفعت بالاتری برخوردار بود همانطور که حضرت امیر (ع) می‌فرماید: "متقین در میان همه علوم به دنبال علم نافع‌تر می‌گردند".

وی با یادآوری اینکه شهید مطهری به خوبی تشخیص داد حوزه معارف دین مهمترین نیاز است، یادآور شد: موضوع شناسایی و مسئله‌شناسی مجهز شدن به علم لازم برای پاسخ به تهدیدات استکبار جهانی یکی از ویژگی‌های این عالم بزرگوار بود. شهید مطهری به معنای واقعی کلمه یک فیلسوف مهذب و فقیه صالح عادل و تسلیم در برابر خداوند و ‌دانشمند پاک طینتی بود که جشم و جان و روح خود را پالایش و آراسته به ارزش‌های متعالی کرده بود.

"علم در کنار عمل صالح و عقاید استوار شهید مطهری شخصیت فرزانه‌ای ساخت که توانست گام‌های بلندی در عرصه‌های مختلف کشور بردارد."

حجت‌الاسلام ابوترابی فرد در ادامه سخنانش گفت: اگر امروز سپاه در کشور می‌درخشد و هر کجا حضور دارد، چون آفتابی پر فروغ فضا را نورانی می‌کند و در ایران، عراق، لبنان و فلسطین امیدبخش و اعتمادآفرین است و یک تهدید برای دشمنان سرسخت و نظام استکبار به شمار می‌آید، برای آن است که این نهاد بالنده انقلاب، در همه عرصه‌ها از جایگاه فاخری برخوردار است، امروز سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در حوزه‌های تخصصی دارای سبک و دانش است و یک راهبرد عزت‌بخش و اقتدار‌آفرین برای کشور، نظام و منطقه دارد. از این رو باید پاسدار این سرمایه بزرگ باشیم و آن را هدایت کنیم.

حجت‌الاسلام سید‌محمد‌حسن ابوترابی‌فرد در خاتمه متذکر شد: باید از دستاوردهای ارزشمند سپاه پاسداران انقلاب اسلامی پاسداری کنیم و قدردان فرماندهان و افسران صالح در این نهاد باشیم.

به گزارش فارس، پیش از سخرانی ابوترابی‌فرد، فرمانده یگان حفاظت مجلس شورای اسلامی در سخنان کوتاهی به ارائه گزارش عملکردی از اقدامات یگان حفاظت خانه ملت پرداخت و از زحمات نیروهای این یگان تقدیر و تشکر کرد.

 

 




تاریخ: چهار شنبه 13 ارديبهشت 1391برچسب:,
ارسال توسط arman

حملات سايبري تلافي جويانه ايران مي تواند براي آمريكا كمر شكن باشد


كارشناسان آمريكايي در گزارشي به يكي از كميته هاي كنگره تصريح كردند قدرت حملات تلافي جويانه ايران در زمينه حملات سايبري «كمرشكن» است و ايران مي تواند حملات سنگيني را عليه آمريكا راه بيندازد.
 

 

 
هامون به نقل از کیهان:

 

اين كارشناسان نتايج تحقيقات خود را به كميته امنيت ملي مجلس نمايندگان ارائه كردند. به گزارش فرانس پرس در اين گزارش آمده است: ايران پس از حملات ويروسي به تاسيسات هسته اي خود در سال 1389 (ويروس استاكس نت) كه همراه با اخلال در فعاليت برخي سانتريفيوژها بود، اقدام به سرمايه گذاري گسترده در زمينه توانايي هاي سايبري كرد و دانش فني خود را در اين زمينه تقويت كرد.
در اين زمينه «ايلان برمن» معاون رئيس مركز تحقيقات شوراي سياست خارجي آمريكا اظهار داشت: «در سه سال اخير جمهوري اسلامي سرمايه گذاري كلاني براي تقويت توانايي هاي تهاجمي و همچنين دفاعي خود در شبكه اينترنتي و دنياي مجازي آن انجام داده است. آنها بيش از پيش از جنگ سايبري به عنوان راهكاري بالقوه براي حمله به آمريكا ياد مي كنند.»
از سوي ديگر «پاتريك ميهن» رئيس جمهوري خواه گروه امنيت ملي مجلس نمايندگان به دنبال اظهارات كارشناسان افزود: در حاليكه برنامه هسته اي ايران كماكان به وضعيت بحراني دامن مي زند، ظاهر شدن نوعي تهديد ديگر از سوي ايران بسيار نگران كننده است. و آن هم امكان راه اندازي حملات سايبري تلافي جويانه عليه آمريكا از سوي ايران.
وي به گزارش جيمز كلپر رئيس سازمان اطلاعات ملي آمريكا استناد كرد كه گزارش مي دهد: عمليات جاسوسي ايران عليه آمريكا و از جمله قابليت هاي سايبري ايران كه مي تواند عليه ما به كار رود، طي سال هاي اخير به طور چشمگيري پيچيده تر و عميق تر شده است.
شايان ذكر است اريك اشميت مدير كمپاني گوگل - شركتي كه همكاري هاي نزديكي با سازمان سيا دارد - 27 آذر سال گذشته در مصاحبه با سي ان ان تصريح كرده بود: استعداد بالاي ايراني ها در جنگ سايبري، تهديدي براي غرب است. ايراني ها به دلايلي كه به درستي براي ما روشن نيست، به طرز غيرمنتظره اي در جنگ سايبري با استعداد هستند بنابراين به وضوح در آينده، تهديدي براي امنيت سايبري ما به شمار خواهند رفت.»
وي به نفوذ «ايران» به فضاي مجازي در دانمارك اشاره كرد و گفته بود: «آنها (ايراني ها) به تازگي توانستند از طريق هك هوشمندانه، كنترل رفت وآمد اطلاعات اينترنتي را به دست بگيرند. هيچ كس به درستي نتوانست بفهمد آنها چگونه اين كار را كردند.»
اريك اشميت با اشاره به مورد دانمارك، فعاليت هاي ايران در فضاي مجازي را نوعي آزمايش دانست و گفت: «به نظر مي رسد بسياري از موارد مربوط به سايبر براي ايران جنبه آزمايش داشته باشد و ايران مي خواهد قابليت دسترسي يافتن خود به اطلاعات را بسنجند و ببينند آيا مي توانند اطلاعات را رهگيري كنند.»
اشميت مي گويد: هميشه اين نگراني وجود دارد كه ايراني ها به نرم افزارهاي كدگذاري شده نفوذ كرده باشند.
گفتني است حملات ويروسي به تاسيسات هسته اي ايران هرچند كه هزينه هاي محدودي را به همراه داشت اما بر آينده مقابله موفق فناوران ايراني با اين حملات، تبديل به يك رزمايش موفق اتمي براي متخصصان سايبري كشورمان شد و نوعي واكسيناسيون لازم سايبري بود.
مهار مديريت شبكه سايبري وابسته به سازمان هاي جاسوسي در فتنه سال 88 و سالم به غنيمت گرفتن پهپاد جاسوسي فوق مدرن موسوم به آركيو 170 از ديگر موفقيت هاي چشمگير متخصصان سايبر و جنگ الكترونيك ايران بوده است.

 

 

خودكشي كه خوب است تا وسط جهنم بايد با ما بياييد!


ارگان حلقه لندن در پاسخ به سلسله حملات عباس عبدي عليه جنبش سبز تاكيد كرد وي حامي مشاور مهدي كروبي بود كه راديكال ترين شعارها را در جنبش سبز مطرح مي كرد.

 

هامون به نقل از کیهان:

عباس عبدي پيش از اين با حمايت از فاصله گذاري خاتمي با جنبش سبز و خط تحريم انتخابات مجلس، تاكيد كرده بود جنبش سبز، اصلاح طلبان را به بن بست در استفاده از ظرفيت هاي خود كشاند و گردانندگان آن مي خواستند خاتمي را به انتحارتحريك كنند. او همچنين با اشاره به برخي تحليل ها كه عبدي از جنبش سبز جدا شده، گفته بود من هرگز در جنبش سبز نبوده ام كه بخواهم از آن خارج شده باشم.
در واكنش به مواضع عبدي كه عمدتا حمله به مواضع يكي از نويسندگان «جرس» بود، اين سايت اينترنتي با چند هفته تاخير نوشت: آقاي عبدي در پاسخ به ايرادي كه او را به خروج از جنبش سبز «متهم» كرده، پاسخ دندان شكني داده به اين مضمون كه هرگز در درون جنبش سبز نبوده است تا از آن خارج شده باشد! اين پاسخ با وجود صراحتش نادرست است. همه مي دانيم كه آقاي عبدي در جريان فعاليتهاي انتخاباتي سال 88 از فعالان و مشاوران سرشناس مهدي كروبي بود. نامزدي كه نسبت به بقيه داوطلبان شعارهاي راديكال تري را مطرح مي كرد و يكي از بالابرندگان تقاضاها و مطالبات بود.
نويسنده (مليحه-م) كه يكي از اعضاي فراري گروهك فدائيان خلق است و با جرس (وابسته به كديور) همكاري مي كند(!) مي افزايد: من نمي دانم آقاي عبدي در آن زمان چه تبييني از تندروي يا زياده خواهي داشتند اما امروز كه در نوشته ها و اظهارات فراوان جنبش سبز را حامل اين گرايشها ديده اند، اين پرسش براي من و حتما بسياري ديگر مطرح مي شود كه ايشان فعاليت خود و كانديداي مورد نظرشان را در آن دوره چگونه خارج از جنبش سبز ارزيابي مي كرده اند يا مي كنند؟
اين عضو گروهك منحله فدائيان خلق تاكيد عبدي بر لزوم فاصله گذاري ميان اصلاح طلبان و جنبش سبز را «كجراهه» توصيف كرد و نوشت: من همواره در هر فرصتي از ضرورت اتكا به مشي اصلاح طلبانه و نمونه بي نظير آن يعني دولت اصلاحات دفاع كرده ام اما مشكل پيش مي آيد وقتي عبدي بازگشت به راهبرد اصلاحات را با تعيين تكليف با جنبش سبز مترادف مي كند. من هميشه تاكيد كرده ام كه اصلاح طلبان- همان اصلاح طلبان موسوم به دولتي- موفق ترين اپوزيسيون در تاريخ مبارزات سياسي ايران بوده اند. آقاي عبدي هم ظاهرا براي بازگشت به استراتژي اصلاحات بر اين پايه ايستاده اند. اما تفاوت استدلال ما در بيان چرايي موفقيت اصلاحات چنان است كه گويا ايشان بازگشت به آن را در روي گرداندن از جنبش سبز مي بينند در حالي كه من جنبش سبز را يكي از نشانه هاي تاثيرگذاري جنبش اصلاحات مي بينم و اساسا نمي توانم بدانم كه چگونه مي توان آن تكان هاي عظيم سياسي در خرداد 88 را بدون گذر از دوم خرداد76 متصور شد.
يادآور مي شود آشوبگري و امتداد آن ( تا سر حد جسارت به ساحت امام حسين(ع) و بنيانگذار جمهوري اسلامي و حذف اسلام در جمهوري اسلامي) در فتنه 88 و سپس تحريم علني انتخابات مجلس هشتم، هويت صهيونيستي- آمريكايي فتنه سبز را آشكار كرد و هزينه هاي گزافي را بر دوش اصلاح طلباني گذاشت كه با جريان فتنه همراهي كرده بودند.

 

خاتمي به من گفت ديگر هيچ شرطي براي انتخابات ندارد


«خاتمي پيش از اين چند شرط را اعلام كرده بود اما در ملاقات قبلي با من گفت هيچ شرطي براي انتخابات ندارد».

 


هامون به نقل از کیهان:

اين مطلب را «غلامعلي-ر» كه ارتباطاتي را با برخي محافل و رسانه هاي نقش آفرين در فتنه سه سال پيش دارد، عنوان كرده است. وي با مرور برخي شرط گذاري هاي خاتمي در زمينه آزادي بازداشت شدگان و برگزاري انتخابات آزاد، به شركت ناگهاني رئيس دولت اصلاحات در انتخابات مجلس نهم مي پردازد و مي نويسد: سر و بدنه جريان اصلاح طلب بايد بيش از اين از مواضع و ديدگاه هاي هم مطلع باشند كه با يك حركت مثل رأي خاتمي تغييري در ارتباط، اعتماد و اعتقاد اين دو به هم ايجاد نگردد.
وي با اذعان به پافشاري طيفي از اصلاح طلبان به تحريم انتخابات مجلس همسو با طيف ضد انقلاب نظير رضا پهلوي و نوري زاده و... مي نويسد: خاتمي هماهنگي ناخودآگاه با طيف گسترده ضد انقلاب را به واسطه حضور خود در انتخابات مجلس به هم زد. او هيچ شرطي براي اين حضور نگذاشت و مطالبه اي نداشت. من به درستي در ملاقات قبلي ام با او به ياد دارم كه در جمله اي معنادار و پرابهام گفت هيچ شرطي براي حضور در انتخابات ندارد.
«غلامعلي-ر» اقدام خاتمي را مصلحت اصلاح طلبان دانست اما نوشت: اين حضور براي خاتمي پرهزينه بود و بايد از سوي حاكميت قدر دانسته شود. او با رأيي كه داد فشار زيادي را متحمل شد. بسياري كه حق داشتند قبل از شركت او در انتخابات، دلايل شركت او را بدانند- و ندانستند- با مشاهده حضور خاتمي در پاي صندوق رأي رنجيدند. بعضي ها هم با توجه به طيف متنوع و متكثر جريان اصلاح طلبي، از او فاصله گرفتند و يا به عبارتي عبور كردند.
وي در اين نوشته توضيح نمي دهد كه چرا راهبرد اصلاح طلبان در زمينه تحريم و عدم شركت در انتخابات با عناصر فاسدي چون رضا پهلوي و عليرضا نوري زاده عيناً منطبق شد؟ و چرا خاتمي براي حضور متعارف در انتخابات بايد به آن طيف منحط توضيح مي داد؟ اگر تعبير عباس عبدي درست است كه تندروهاي سبز (طيف هايي نظير سازمان منافقين) دنبال خودكشي و انتحار خاتمي به واسطه عدم شركت در انتخابات بودند، چرا بايد خاتمي بدهكار آنها باشد يا به آنان توضيح بدهد؟
از سوي ديگر طبيعي ترين اتفاق، حضور بدون شرط گذاري در انتخابات است و نه شرط گذاري بي حاصل و بي پشتوانه. بنابراين اگر كساني پس از 3 سال كوبيدن به بن بست، فهميده اند كه نبايد براي نظام شرط بگذارند و از فتنه گران بازداشتي حمايت كنند، كار شگفتي نكرده اند.

 

شبكه بهايي پشت پرده فتنه سبز نقاب از چهره برداشت


نفوذ حلقه بهائيت در شبكه رسانه اي فتنه سبز به تدريج علني تر مي شود.

هامون به نقل از کیهان:

 

طي چند روز گذشته، شبكه صهيونيستي بالاترين با كنار گذاشتن برخي ملاحظات گذشته و در حالي كه اهانت به مقدسات اسلامي- شيعي را شدت بخشيده بود، ابتدا آرم شبكه استعماري- صهيونيستي بهائيت را تبديل به لوگوي خود كرد و سپس به تبليغ علني تلويزيون اين حلقه پرداخت كه تصادفا همنام پايگاه اينترنتي وابسته به گروهك شوراي هماهنگي سبز (كلمه) است. در تبليغات بالاترين درباره تلويزيون بهائيت، از آموزه هاي اسلام به عنوان خرافات و بردگي ياد شده است.
همزمان با پوست اندازي بالاترين، سايت نيمه تعطيل «صبح امروز» كه توسط مجتبي واحدي (مشاور فراري كروبي و سردبير سابق روزنامه آفتاب يزد) و شماري از روزنامه نگاران متواري راه اندازي شده بود، اقدام به انتشار ويژه نامه جانبدارانه براي بهائيت كرد كه مطالب آن از سوي دايان علايي، شهرام صبا، ميثاق افشار، شاپور راسخ، سپهر عاطفي، فريدون وهمن، فرزان فرامرزي، عرفان ثابتي، اميد كشتكار، نويد خانجاني، سيمين فهندژ و... تهيه شده است.
آنچه در اين ميان جالب توجه است نقش فرد كلاهبردار و فرصت طلبي به نام ابراهيم مهتري است. نامبرده كه هيچ سابقه سياسي ندارد، در جريان فتنه سبز به قصد خروج از كشور و دريافت پناهندگي، اقدام به فريب مهدي كروبي- احتمالا به واسطه افرادي چون واحدي- كرد و مدعي شد بازداشت و در زندان مورد تجاوز قرار گرفته است! نامبرده پس از تحميق كروبي از كشور گريخت و طبق معمول پروژه هايي از اين دست، از تلويزيون شبكه جاسوسي انگليس- بي بي سي فارسي- سردرآورد. نامبرده در ادامه كلاهبرداري مالي- سياسي به شبكه بهائيت نزديك تر شده و در تدارك ويژه نامه بهائيت براي «صبح امروز» كمك كرده است.
يادآور مي شود مقر شبكه بهائيت در فلسطين اشغالي (شهرعكا) قرار دارد. بسياري از مقامات سياسي و اقتصادي متنفذ رژيم پهلوي مسلك انگليس ساخته بهائيت را پيشه كرده و در عمق دربار نفوذ داشتند. ترويج اباحي گري، انكار مهدويت و ايجاد شبكه فساد سياسي و اقتصادي و فرهنگي، از جمله كاركردهاي بهائيت در ايران بوده است.
در جريان حرمت شكني بي سابقه فتنه گران در روز عاشوراي سال 1388- 6 دي- چند تن از عناصر بهايي حين تحريك به حرمت شكني و آشوب بازداشت شدند.
گفتني است طي روزهاي اخير تحركات مشابهي از سوي شبكه سعودي العربيه براي ترويج بهائيت و شبكه تلويزيوني وابسته به آن (من و تو) مشاهده شده است. شبكه من و تو توسط شبكه بهايي مستقر در انگليس و شبكه بي بي سي، راه اندازي شده است.

 

تأكيد نامزدها و فعالان سياسي بر لزوم رعايت اخلاق انتخاباتي


در آستانه برگزاري مرحله دوم انتخابات نهمين دوره مجلس شوراي اسلامي و با آغاز فعاليت هاي تبليغاتي ، تعدادي از نامزدها و نيز فعالان سياسي بر ضرورت رعايت اخلاق در فعاليت هاي انتخاباتي تأكيد كردند.
 

 

 
هامون به نقل از کیهان:

 

آيت الله مهدوي كني در آستانه برگزاري مرحله دوم انتخابات به دانشجويان توصيه كرد كه اخلاق و حرمت افراد و گروه ها را رعايت كنند و البته از كانديداها نيز خواست تا با شجاعت و ايستادگي بر سرعقايد و نظرات خود بايستند.
حسن غفوري فرد يك عضو فراكسيون اصولگرايان مجلس نيز با بيان اينكه حضور مجدد مردم در انتخابات اقتدار نظام را در دور دوم مذاكرات تضمين مي كند گفت: تكرار حماسه حضور مردم در دور دوم انتخابات باعث مي شود كه مسئولان در دور دوم مذاكرات در بغداد با دست برتر و اقتدار بيشتري شركت كنند و اين اقتدار را تضمين كند.
حجت الاسلام ابوترابي فرد نيز ضمن دعوت مردم براي حضور در مرحله دوم انتخابات گفت: انتظار مي رود مردم در اين مرحله نيز گام دوم را بلندتر از گام اول برداشته و حماسه خود را در 12 اسفند كامل كنند.

 

 

آيت الله مهدوي خواستار برخورد با اهانت كنندگان به آيت الله مصباح شد


آيت الله مهدوي كني، معاونت دانشجويي دانشگاه امام صادق(ع) را مامور كرد تا با رسيدگي به اين موضوع، با افرادي كه عامدانه به دنبال تخريب فضاي اخلاقي و علمي دانشگاه هستند، برخورد كند.
 

 

 
هامون به نقل از کیهان:

 

آيت الله مهدوي كني در واكنش به نامه انتقادي منتسب به دانشجويان دانشگاه امام صادق(ع) درباره آيت الله مصباح يزدي، با انتقاد از انتشار نامه هاي بدون امضاي منتسب به دانشجويان اين دانشگاه از مسئولين دانشگاه امام صادق عليه السلام خواست با افرادي كه عامدانه به دنبال تخريب فضاي اخلاقي و علمي دانشگاه هستند برخورد كنند.
رئيس مجلس خبرگان رهبري با بيان اين موضوع افزود: در طول دوران سخت مبارزه با رژيم طاغوت نيز علما و بزرگان هميشه اصرار داشتند تا پاي اعلاميه ها و نامه هايي را كه صادر مي كردند امضا كنند.
وي ضمن توصيه دانشجويان به رعايت اخلاق و حرمت افراد و گروه ها، از ايشان خواست تا شجاعت ايستادگي پاي عقايد و نظرات خود را داشته و در اطلاعيه ها و اعلاميه ها نام و مشخصات خود را درج كنند.
آيت الله مهدوي كني، هم چنين معاونت دانشجويي دانشگاه امام صادق عليه السلام را مامور كرد تا ضمن رسيدگي به اين موضوع، با افرادي كه عامدانه به دنبال تخريب فضاي اخلاقي و علمي دانشگاه هستند برخورد كنند.
گفتني است، در نامه بدون امضا منتسب به دانشجويان دانشگاه امام صادق كه در چهارم ارديبهشت سال جاري منتشر شد، از عملكرد برخي اعضاي جبهه پايداري در پرتو آيت الله مصباح يزدي به عنوان پدر معنوي اين جبهه انتقاداتي ابراز شد كه در آن، آن طور كه انتظار مي رفت، جايگاه علمي و معنوي اين استاد برجسته حوزه و دانشگاه رعايت نشده بود.

 

 
 

 




تاریخ: شنبه 9 ارديبهشت 1391برچسب:,
ارسال توسط arman

بدهی


هامون به نقل از کیهان:

 

گفت: يكي از همراهان فتنه 88 و دوستان خاتمي با اشاره به شركت وي در انتخابات نوشته است؛ اين اقدام براي خاتمي خيلي پرهزينه بود!
گفتم: شركت خاتمي در انتخابات براي او پرهزينه بود يا وطن فروشي و خيانت و جنايت او در فتنه 88؟!
گفت: نوشته كه شركت خاتمي در انتخابات باعث اعتراض جريانات ضدانقلاب به او شد بنابراين خاتمي براي اين كار خود هزينه زيادي پرداخت كرده است!!
گفتم: يعني اعتراض منافقين و سلطنت طلب ها و بهايي ها و اسرائيلي ها به خاتمي براي او ناراحت كننده بوده است؟! اين كه عذر بدتر از گناه است.
گفت: چه عرض كنم؟! مثل اينكه خود اين يارو هم نفهميده چه مي گويد فقط در پايان مقاله خود نتيجه گرفته كه چون خاتمي براي رأي دادن هزينه كرده است، نظام هم بايد قدر او را بداند!
گفتم: شخصي يك ميليون تومان بدهكار بود و اعتراض طلبكار بلند شده بود. يارو در خانه طلبكار رفت و يواشكي به او گفت؛ اگر 600 هزار تومان از بدهي خود را ماه بعد بدهم، چقدر باقي مي ماند؟ طلبكار جواب داد 400 هزار تومان و يارو گفت؛ اگر399 هزار و نود و هفت تومان را هم 3 ماه بعد بدهم چي؟ و طلبكار گفت؛ فقط هزار تومان باقي مي ماند. در اين هنگام بدهكار با پررويي فرياد زد مرد حسابي! خجالت نمي كشي براي سه تا تك تومني اينهمه سر و صدا راه انداخته اي؟!

 

درس هاي دور اوّل


شمارش معكوس براي برگزاري دور دوم انتخابات مجلس نهم آغاز شده است و تنها 6 روز زمان باقي مانده تا مردم به مصداق؛ «كار را كه كرد، آن كه تمام كرد» از ميان 130 نفر نامزد انتخاباتي، 65 نفر ديگر را به همراه 225 نفري كه در دور اول (12 اسفند) برگزيدند رهسپار خانه ملت نمايند.

 

 
هامون به نقل از کیهان:

 

بنابراين آنچه در اين ميان بحث را از محور اصلي به مدار فرعي مي كشاند طرح اين پرسش ثانوي است كه آيا دور دوم انتخابات به اهميت دور اول است يانه؟ دور دوم انتخابات ادامه دور اول است و اين «تداوم» و به «اتمام رساندن» مقدم بر آن است كه درباره ميزان اهميت دور اول يا دور دوم به بحث و گفت وگو نشست. از همين روي؛ نكته گفتني كه در اينجا پيش كشيده مي شود اين است كه مردم و انتخاب كنندگان بايد به همان دلايل و عللي كه در دور اول انتخابات شركت كردند در دور دوم نيز مشاركتي درخور و بالا داشته باشند.
آنچه كه در دور اول انتخابات مجلس نهم-12 اسفند- علت و دليل اصلي مشاركت حداكثري مردم را به وضوح نشان داد اعتماد مردم به نظام و ناكام ساختن دشمن بود.
از 6 ماه قبل از انتخابات 12 اسفند اقدامات و تحركات پردامنه دشمن در جهت يك راهبرد مشخص و لايتغير تمركز داشت: «به چالش كشيدن مشاركت».
براي اين استراتژي سرنوشت ساز دشمن به تاكتيك ها و ترفندهاي متعددي دست يازيد تا بر اثر فضاي پرفشار تحميلي بر جمهوري اسلامي به نقطه مطلوب يعني برگزاري انتخابات سرد و بي رمق اميدوار باشد. اما آنچه كه در 12 اسفند به وقوع پيوست تبديل شدن فضاي تهديد به فضاي فرصت بود.
به تعبير رساتر در 12 اسفند بطور مشخص روشن شد كه؛ 1- تحريم دهها تن از مقامات بلندپايه ايران، 2- تصويب سه قطعنامه بر ضد ايران اسلامي در موضوعات هسته اي، تروريسم و حقوق بشر، 3- انتشار گزارش هاي پياپي به بهانه حقوق بشر عليه ايران از جانب بان كي مون، احمد شهيد و كميته سوم مجمع عمومي، 4- تهديدات سياسي و نظامي عليه كشورمان با اين بلوف صهيونيستي- آمريكايي كه «همه گزينه ها روي ميز است»! 5- ترور دانشمند هسته اي كشورمان شهيد احمدي روشن با هدف پمپاژ يأس و دلسردي در ميان دانشمندان جوان و عموم مردم، 6- تحريم بانك مركزي 7- تحريم نفت 8- پروپاگانداي رسانه اي نظام سلطه براي تخريب وجهه ايران اسلامي در محيط بين الملل،
9- پمپاژ شايعات و اتهامات ناروا به ايران جهت مسئله دار كردن الگو بودن انقلاب اسلامي ايران در بستر بيداري اسلامي ملت ها و... همگي نگرفته و نقشه هاي آن نقش بر آب شده است چرا كه مشاركت 64 درصدي يعني ناكامي بزرگ دشمن كه به تعبير رهبر بصير انقلاب، سيلي سخت ملت ايران بر دشمنان بود.
اكنون در دور دوم انتخابات، تمركز دشمن بر چالش مشاركت در انتخابات نخواهد بود چون از يكسو تمام اهرم ها و ترفندها و دسيسه هايي را كه اميد داشت كارگر بيفتد به صحنه آورد ولي نتيجه معكوس يافت و از سوي ديگر؛ عموم مردم با انگيزه مضاعف در همان دور اول بافته هاي دشمن را در «چالش مشاركت» پنبه كردند و به دشمن اثبات نموده اند كه بر همان مشي خودشان در 12 اسفند پافشاري و اصرار دارند.
بنابراين به نظر مي رسد در اين دور از انتخابات دشمن به جاي چالش در مشاركت كه در تحقق آن در دور اول كاملا ناكام بود، براي رقابت ميان نامزدها و جريان هاي سياسي برنامه دارد چرا؟
پاسخ به چرايي اين كارشكني پيچيده نيست. با توجه به اينكه در دور دوم انتخابات، رقابت اصلي ميان دو جبهه متحد اصولگرايان و جبهه پايداري خواهد بود طبيعي است كه خط اختلاف و تشديد شكاف ميان اصولگرايي به عنوان راهبرد اصلي در دستور كار باشد. البته براي نيل به اين مقصود دشمن از راه هاي مختلف و بعضاً از زيرگذرها و مسيرهاي غيراصلي و فرعي تلاش خواهد كرد تا اين اتفاق را عملياتي كند.
بالا گرفتن اختلافات بيرون از رقابت هاي سالم ميان جريان اصولگرايي تا جايي دنبال مي شود كه اين دسيسه به «خطا»هاي بزرگ از سوي نامزدهاي انتخاباتي هر دو جبهه متحد و جبهه پايداري بينجامد تا پس از انتخابات به عنوان يك «خط» كينه و خصومت مورد بهره برداري قرار بگيرد.
نكته مهمي كه نامزدهاي هر دو جبهه متحد و جبهه پايداري بايد در آن تأمل ويژه داشته باشند اين است كه دشمن با لطايف الحيل و بصورت مرموزانه خط كينه و خصومت را ميان آنها رهگيري و پيگيري مي كند. يعني تمام نكته قابل اعتنا، روش ها و شيوه هاي پيچيده و چندلايه دشمن است تا رقابت توام با رفاقت ميان اصولگرايان را مورد خدشه قرار دهد و به رقابت توأم با خصومت و لجاجت تبديل نمايد.
اگر «چرايي» دنبال كردن خط اختلاف و تشديد شكاف ميان اصولگرايي با عيار خصومت و لجاجت و بي بصيرتي قابل فهم است و توسل دشمن به اين راه كار در دور دوم انتخابات مجلس نهم پيچيده به نظر نمي رسد اما «چگونگي» آن از سوي دشمن بسيار ظريف و براساس گام هاي شيطاني است و بايد توجه داشت كه دشمن نيز براي عملياتي كردن خواسته هاي خود اتاق فكر تشكيل مي دهد و در اطراف موضوع به بررسي مي نشيند و گاه شيطنت هاي دشمن در اينگونه موارد شبيه حركت مورچه در دل شب و روي سنگ سياه است كه در آن روايت معروف آمده است.
نامزدها و جريان هاي سياسي كه در اين دور از انتخابات شركت دارند نبايد درس هاي دور اول را به فراموشي بسپارند.
اولين درس آن بود كه مردم كاملاً با شناخت و با بصيرت، نامزدهايي را برمي گزينند كه از فضاي تخريب و بي اخلاقي دور هستند. «بي اخلاقي ها» و «تخريب ها»، نه تنها مردم را فريب نمي دهد، بلكه در تصميم آنها براي كنار زدن نامزدهايي كه در اين وادي گام برداشته اند تعيين كننده است.
دومين درس آن بود كه مردم به شدت از چهره هاي جنجال ساز و هياهو كننده كه امور اصلي و فرعي را تمييز نمي دهند فرسنگ ها فاصله گرفتند و نامزدهايي را انتخاب كردند كه تعهد و تخصص آنها، اعتدال و عقلانيت را به همراه داشته است.
درس ديگر در انتخابات دور قبل اين بود كه مردم خود را دربست در اختيار هيچ حزب و جبهه اي قرار ندادند و دست به تلفيق زدند و سعي كردند صلاحيت هر نامزدي را جداگانه مورد ارزيابي قرار دهند.
و بالاخره بايد گفت؛ مردم در دور قبلي همچنانكه در 12 اسفند نشان دادند وظيفه و تكليف خودشان را به نحو احسن به مانند هميشه انجام دادند- تا جايي كه حتي رسانه هاي غربي مانند رويترز اذعان كردند كه پيروز انتخابات، ملت ايران بود- در اين دور از انتخابات نيز قطعاً مردم، 15 ارديبهشت را به حماسه ديگري مانند 12 اسفند مبدل مي سازند. مهم فرداي اين دور از انتخابات است كه فصل خدمت بيشتر و خالصانه تر به مردم شروع مي شود و اين منوط به آن است كه نامزدها و جريان هاي سياسي در فصل رقابت، حد نگه دارند تا فرصت خدمت را در فرداهاي پس از انتخابات از دست ندهند و در اين ميان وظيفه اصولگراها خطيرتر و انتظار از آنها بيشتر است.
حسام الدين برومند

 

 

 

خشم بی بی سی از گسترش «فرهنگ فاطمی»*سند


بی بی سی: «تابلوها و بیلبوردهای تبلیغاتی در تهران که با بودجه های دولتی برپا شده بودند نشان از آن داشت که تلاشی سازماندهی شده از بالا برای تهییج و ترغیب ایمانداران و باب کردن رویه ای تازه صورت گرفته است.»

مرصاد به نقل از جام نیوز، سایت شبکه دولتی بی بی سی روز پنجشنبه 7 اردیبهشت (26 آوریل) در یادداشتی با عنوان "فاطمیه؛ اوج‌گیری یک سوگواری مذهبی" به قلم "سیاوش اردلان" همکار سابق رادیو فردا و مجری برنامه " نوبت شما" در شبکه بی بی سی، ضمن اشاره به اهتمام بیشتر مردم برای هرچه با شکوه تر برگزار شدن برنامه های سالروز شهادت جان گداز حضرت فاطمه زهرا( سلام الله علیها) تلاش کرد در تحلیلی غیر واقع‌بینانه و شیطنت آمیز برگزاری چنین مراسم هایی را برنامه های دولتی برای "مشروعیت بخشیدن به حکومت" و "سرگرمی‌ای برای تخلیه هیجانات مردم" بخواند.
بی بی سی در این باره آورده است : «مراسم عزاداری‌های حضرت فاطمه[سلام الله علیها]، دختر پیامبر اسلام که به ایام فاطمیه مشهور است، با این احساس در ایران تمام شد که حجم و غلظت سوگواری‌ها اندکی از سال‌های گذشته بیشتر شده است.تبلیغات رسمی و گزارش‌های منابع خبری در داخل ایران حکایت از آن دارد که روند گسترش این مراسم در سال‌های گذشته، امسال به اوج رسیده است.»

این سایت در ادامه می‌نویسد: «تابلوها و بیلبورد تبلیغاتی در تهران که با بودجه های دولتی برپا شده بودند نشان از آن داشت که تلاشی سازماندهی شده از بالا برای تهییج و ترغیب ایمان داران و باب کردن رویه ای تازه صورت گرفته است.رویه ای که به کمک حمایت‌ها و امکانات حکومتی شاهد کشیده شدن بعضی مراسم حاشیه ای مختص به خرده فرهنگ‌های خاص مثل "تشییع جنازه نمادین فاطمه"،‌"پیاده روی فاطمی"،‌"بدرقه فاطمی".... به جریان اصلی عزاداری‌ها بود.روشن نیست چنین روندی دقیقاً با چه مقدار اقبال در بین توده های مردم مواجه بود.»

بی بی سی اضافه کرد: «این مراسم در این مقیاس گسترده عمدتاً در تهران و قم با حضور طبقات سنتی و متوسط شهری برگزار شد، اما در دیگر شهرها مثل مشهد و تبریز و اردبیل و چند شهر دیگر با مراسم تشییع شهدای گمنام پیوند خورد که هم کاربرد سیاسی پیدا کرد هم تعداد بیشتری از مردم را به خیابان‌ها کشاند.»

بی بی سی که همراه در برنامه های خود ترویج فرهنگ منحط غرب، عرفان‌های نوظهور، همجنس گرایی و... را در دستور کار خود دارد در ادامه با ابراز نگرانی از گسترش فرهنگ عزاداری به ویژه در ایام شهادت جا نسوز دخت نبی مکرم اسلام حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) در بین مردم ولایتمدار ایران اسلامی در ادامه آورده است: «سوگواری ایام فاطمیه هنوز خیلی مانده تا از لحاظ فراگیری در بین اقشار مختلف جامعه به پای مراسم دیرینه و جا افتاده ای مثل محرم برسد اما در اول راه است. حضور 5 شب متمادی رهبر ایران و دیگر مقامات بلندپایه در مراسم عزاداری‌های فاطمی و "شام غریبان شهادت حضرت زهرا [سلام الله علیه]” حکایت از آن دارد که حکومت در صدد تثبیت و توسعه هر چه بیشتر فرهنگ عزاداری به بهانه های مختلف در جامعه ایران است.»
سایت وابسته به شبکه دولتی بی بی سی، که اجرای سیاست‌های استعماری دولت انگلیس را در دستور کار خود دارد در تحلیلی شیطنت آمیز هدف از برگزاری چنین مراسماتی از سوی بیت رهبر معظم انقلاب را "مشروعیت بخشی به حکومت" و "سرگرم کردن مردم" می‌خواند خوانده و می‌نویسد: « آز آنجایی که حکومت از این فرهنگ برای مشروعیت دادن به خودش استفاده می‌کند مایل است ببیند این فرهنگ غالب شود، با مفاهیم سیاسی مورد علاقه حکومت گره بخورد و به فرصتی نیز برای سرگرمی و تخلیه هیجانات جامعه بدل شود.»

این سایت که نتوانسته است خشم خود را از فراگیر شدن "فرهنگ فاطمی" در جامعه شیعه ایران فرو نشاند با توهین به مردم عزیز ایران اسلامی برپایی چنین مراسماتی در مناسبت‌های مذهبی را باعث افسردگی و افزایش رفتار ریاکارانه از سوی مردم دانسته و می‌نویسد: «تازه یک ماه از ایام شادمانی‌های نوروزی گذشته و جامعه ظرف چند هفته ناگهان به اصطلاح تغییر فاز می‌دهد. تأثیر این نوسانات روحی بر روان جمعی مردم محتاج مطالعات و بررسی‌های کارشناسانه است اما چیزی نیست که بتوان نادیده گرفت.
نوسانات به کنار، قشری از ایرانیان ناراضی و حتی دین‌دار نیز گلایه می‌کنند که اصرار به ایجاد حال و هوای عزاداری به دفعات زیاد در تقویم کشور باعث ایجاد افسردگی و تشویق رفتارهای ریاکارانه می‌شود.»

این در حالی است که مردم ولایتمدار و متدین ایران اسلامی در ایام سوگواری خاندان پاک و مطهر رسول مکرم اسلام حضرت محمد ( صلی الله علیه و آله و السلم) همواره از جان و دل سنگ تمام گذاشته‌اند و حتی در ایامی که شهادت این بزرگواران مصادف با اعیاد ملی‌ای چون عید نوروز گردیده است با ترجیح بزرگداشت یاد و خاطره پیشوایان و امامان خود اعلام کرده‌اند در آن سال " عید" ندارند و در دید و بازدید های این ایام به جای تبریک سال نو به قاتلان و عاملان شهادت آن بزرگواران لعن می‌فرستند.

اما در مورد اینکه " عزاداری مساوی با افسردگیست" باید گفت این ادعا یکی از آن دروغ هایی است که  افراد جاهل و مغرض  بدون ارائه هیچ دلیل مستند و منطقی آنقدر آنرا  جدی می گویند که همه باور کنند اما باید در پاسخ به آنها گفت:

۱- اگر عزاداری مساوی با افسردگی باشد باید در ماه هایی مثل محرم و صفر مردم افسرده و بداخلاق باشند.طبعا در یک جامعه ی افسرده ناهنجاری ها ، جرم و جنایت ها بیشتر است. چگونه است که همیشه آمار جرم و جنایت و دزدی و به طور کلی ارتکاب گناه در ماه محرم - که سراسر عزاداری است – کاهش چشمگیر دارد؟ این کاهش هم مربوط به امسال و سال پیش نیست. قبل از انقلاب و در گذشته نیز چنین بوده است.

۲- اگر عزاداری و گریه برای مصائب آل الله(ع) مساوی افسردگی است چرا در احادیث و اخباری که از حضرات معصومین(ع) نقل شده است به عزاداری و گریه برای مصائب ائمه(ع) سفارش شده است؟مگر می شود پیامبر بزرگوار اسلام(ص) و اهل بیت مطهر ایشان، مسلمانان را به امری کسل کننده سفارش کنند؟ علاوه بر این مگر آن بزرگواران- که مصداق انسان کامل و معصوم از خطا و اشتباه بودند- برای مصیبت های دیگر ائمه(ع) عزاداری نمی کردند؟ مگر در احادیث از ائمه(ع) نقل نشده است که هرگاه یاد مصائب حضرت زهرا(س) می شد گریه می کردند؟

۳- به اطراف خود نگاه کنیم. جامعه ی ما - که هر سال بیش از چند ماه عزادار مصائب ائمه ی معصومین(ع) است – افسرده تر است یا جوامع غربی؟ جوامعی که هیچ عزاداری برای آن ها تعریف نشده است.قشر مذهبی ما افسرده ترند یا قشر لامذهب؟

۴- مسئله ی مهمتر اینکه آیا در عقاید مذهبی شیعه اصلا افسردگی جایی دارد؟ شیعه مصیبت حضرت زهرا(س) را یادآور می شود تا بداند که سکوت و بی تفاوتی مردم در برابر آن، باعث مصائب بعدی کربلا شد. شیعه مصائب گذشته ی خود را تجربه ای برای آینده می داند.آینده ای که از آنِ حکومت عدل جهانی حضرت مهدی (عج) است.


 


 

 

درآمدي بر مديريت استراتژيك امام خميني و امام خامنه‌اي در گسترش موج اسلام‌خواهي در جهان


 
استراتژي صدور انقلاب يعني حمله به مواضع آفندي نظام سلطه كه عليه انقلاب اسلامي در حال جريان بود. گرچه در يك نگاهي كلي‌تر، صدور انقلاب در حقيقت همان وقوع انقلاب بود. وقوع انقلاب خود عامل صدور انقلاب بود. موضوعي كه بعدها رهبر انقلاب در سخناني به آن اشاره كردند: «ما انقلاب را امروز نمى‌خواهيم صادر كنيم. انقلاب، يك‌بار صادر مى‌شود؛ و شد...

 


 

اين مقاله از دو بخش كلي تشكيل شده است. بخش اول آن  به موضوع «اسلام هراسي» اشاره دارد و بخش دوم آن به مسأله‌ي بيداري اسلامي و گسترش «اسلام خواهي» در جهان. چند روز پيش بخش اول آن منتشر شد (+) و حالا بخش دوم آن تقديم مخاطبين محترم مي شود:

دلايل شكست پروژه‌ي اسلام‌هراسي

حال سؤال مهم اين است كه چرا و چگونه بر خلاف همه‌ي تحليل‌هاي رايج تحليل‌‌گران و سياسيون غربي، پروژه‌ي اسلام‌هراسي و اسلام‌زدايي به موضوع «اسلام‌خواهي» در جهان منتج شد؟ آيا رسانه‌هاي غربي و بنگاه‌ها و كارتل‌هاي مالي و معنوي حمايت‌كننده از اين پروژه، در كار خود كوتاهي كرده و يا كار خود را به‌درستي انجام نداده‌اند؟ و يا موضوع چيز ديگري است و علت‌ها را بايد در جاي ديگري جستجو كرد؟

شواهد و مدارك موجود گوياي آن است كه رسانه‌هاي وابسته به «نظام سلطه»‌ي جهاني نه تنها در اقدامات و اعمال خود عليه اسلام و مسلمانان كوتاهي نكر‌ده‌اند كه با تمام قدرت و توان خود و هر آن‌چه كه در چنته داشتند وارد ميدان شده و دشمني با اسلام و مسلمانان را به بالاترين حد خود رساندند كه تنها يك نمونه‌ي آن ماجراي فتنه‌ي 88 در ايران است. پس بايد روند گسترش اسلام‌خواهي را در جاي ديگري جستجو كرد.

براي تحليل روند گسترش اسلام‌خواهي مي‌توان دلايل و عوامل متعددي را بيان كرد. دلايلي مانند فطرت خداجوي بشر، جهان‌شمول بودن دين اسلام و توجه به همه‌ي ساحت‌هاي بشري و پاسخ به نيازهاي همه‌ي جانبه‌ي انسان و... ، اما به نظر مي‌رسد مهم‌ترين و كليدي‌ترين موضوع، «مديريت استراتژيك» امام خميني و رهبر انقلاب در ايجاد، ساخت، حفظ و تداوم فضاي اسلام‌خواهي در جهان بوده  و هست. توضيح آن‌كه مديريت استراتژيك، علم شناخت، مهار و كنترل «فرصت»‌ها و «تهديد»ها است. يك مدير استراتژيست بايد محورها و نقاط فرصت و تهديد را به خوبي رصد كرده و با شناخت كامل و دقيق از آن‌ها، در وقت مشخص و معين، بهترين بهره را از آن ببرد. رهبر استراتژيست رهبري است كه هم نقاط آسيب‌زا و تهديد را به خوبي مي‌شناسد و هم نقاط قوت‌زا و فرصت را. در مرحله‌ي بعد كار يك رهبر استراتژيست آن است كه تهديدهاي به‌وجود آمده در سيستم را تبديل به فرصت كرده و از آن‌ها در جهت پيشبرد اهداف و رسالت سيستم و مجموعه‌ي خود استفاده كند.

از اين منظر، دقت و تأمل در رفتار و گفتار امام خميني و رهبر انقلاب اين موضوع را نشان مي‌دهد كه اين بزرگواران بيش از هر كس ديگري در مدت اين سي سال، فرصت‌ها و تهديد‌هاي پيش آمده براي انقلاب اسلامي و جهان اسلام را شناسايي كرده و در مواقع لزوم به آن جهت داده‌اند. از همين روي آنان توانسته‌اند تا از تهديدي به نام اسلام‌هراسي، فرصتي به نام اسلام‌خواهي بسازند. براي فهم اين نكته شايد بهتر باشد مثال‌ها و مصداق‌هايي عيني براي آن ذكر كنيم. به عنوان نمونه چندي پيش رهبر انقلاب در جمع روحانيون شيعه و اهل سنّت كرمانشاه، از موضوعي به نام «امواج اسلام‌خواهي» سخن گفته و براي آن سه دوره‌ي تاريخي بيان فرمودند. توجه به اين سه دوره، ما را در جهت شناخت هر چه بهتر مديريت استراتژيك حضرت روح‌الله و سيدنا القائد كمك مي‌كند.

موج اول اسلام‌خواهي   

از نظر رهبر انقلاب موج اول اسلام‌خواهي مصادف بود با پيروزي انقلاب اسلامي. اگر زماني مك لوهان گفت كه خود رسانه، پيام است، بايد در تحليل انقلاب اسلامي هم گفت خود وقوع انقلاب يك پيام بود. انقلاب اسلامي در ذات خود حامل پيامي به همه‌ي مردم جهان و به‌خصوص جهان اسلام بود. پيام بيداري اسلامي و بازگشت به هويت اصيل اسلامي و بومي كه براي قرن‌ها با تحقير غرب و استعمارگران مواجه بود. براي همين بود كه حضرت روح‌الله از همان اوائل پيروزي انقلاب اسلامي، با پيش‌دستي بر دول غربي، استراتژي مهم «صدور انقلاب» را بيان فرمودند. امام خميني اتخاذ «استراتژي فعال» در سياست خارجه‌ي جمهوري اسلامي و الگوي حمله به عمق «گفتمان استراتژيك» اردوگاه شرق و غرب را در رأس اقدامات دائمي و اصول اساسي كشور مد نظر قرار دادند. امام بارها و بارها با صداي رسا اعلام كرد كه:

«ما این واقعیت و حقیقت را در سیاست خارجی و بین‌الملل اسلامی خود بارها اعلام نموده‌ایم که در صدد گسترش نفوذ اسلام در جهان و کم کردن سلطه‌ی جهان‌خواران بوده و هستیم. حال اگر نوکران آمریکا نام این سیاست را توسعه‌طلبی و تفکر تشکیل امپراطوری بزرگ می‌گذارند؛ از آن باکی نداریم و استقبال می‌کنیم. ما درصدد خشکانیدن ریشه‌های فاسد صهیونیسم، سرمایه‌داری و کمونیسم در جهان هستیم. ما تصمیم گرفته‌ایم به لطف و عنایت خداوند بزرگ، نظام‌هایی را که بر این سه پایه استوار گردیده‌اند نابود کنیم؛ و نظام اسلام رسول‌الله (ص) را در جهان استکبار ترویج نماییم و دیر یا زود ملت‌های دربند شاهد آن خواهند بود.» (10)

استراتژي صدور انقلاب يعني حمله به مواضع آفندي نظام سلطه كه عليه انقلاب اسلامي در حال جريان بود. گرچه در يك نگاهي كلي‌تر، صدور انقلاب در حقيقت همان وقوع انقلاب بود. وقوع انقلاب خود عامل صدور انقلاب بود. موضوعي كه بعدها رهبر انقلاب در سخناني به آن اشاره كردند:

«ما انقلاب را امروز نمى‌خواهيم صادر كنيم. انقلاب، يك‌بار صادر مى‌شود؛ و شد! اين‌كه مى‌بينيد امروز در سرتاسر دنيا، گرايش و ايمان اسلامى زنده شده است؛ اين‌كه مى‌بينيد ملت‌ها در شمال آفريقا و در خاورميانه و در شرق و غرب كشورهاى اسلامى بيدار شده‌اند؛ اين‌كه مى‌بينيد جوانان مسلمان در كشورهاى گوناگون به زيبايي‌هاى دين و قرآن رو آورده‌اند، همه حاكى از اين است كه انقلاب اسلامى در اوّلِ وقوع خود صادر شده است. ما كه نمى‌خواهيم بعد از گذشت چهارده سال، تازه به فكر صدور انقلاب باشيم! يك بار انقلاب صادر مى‌شود و آن هم شد. وقتى كه انقلاب، پيروز شد و خبر و جذّابيت آن، دنيا را پركرد، كارى كه بايد بشود شد. همان كارى كه شما از آن ناراضى هستيد؛ همان كارى كه به خاطر آن زنجير مى‌جويد و همان كارى كه به خاطر آن خشمناك مى‌شويد، شده و كار از كار گذشته است! شما هم هيچ كارى نمى‌توانيد بكنيد و هيچ كس ديگرى هم نمى‌تواند كارى بكند. كار از كار گذشته است!» (11)


 

موج دوم اسلام‌خواهي

رهبر انقلاب موج دوم اسلام‌خواهي را هم‌زمان با فروپاشي نظام كمونيستي شوروي مي‌دانند:

«موج دوم، آن وقتى شد كه نظام ماركسيستى شكست خورد. حتّى در كشورهاى اسلامى، جوان‌هاى زياد و مردمان بااخلاصِ زيادى بودند كه اميد خودشان را به نظام ماركسيستى بسته بودند؛ فكر مي‌كردند با تشكيل دولت سوسياليستى خواهند توانست فقر و بى‌عدالتى و چه و چه و چه را از كشورهاشان دور كنند؛ بعضى‌هاشان هم واقعا مردمان صادقى بودند؛ بنده بعضى از اين‌ها را ديده بودم؛ چه از مسلمان‌هاشان، چه از غير مسلمان‌هاشان؛ مردمان صادقى بودند، اما به اسلام هيچ اعتقادى نداشتند؛ ماركسيست شده بودند براى خاطر اين‌كه خيال مي‌كردند در ماركسيسم اميدى براى مردم هست؛ بعد كه ماركسيسم شكست خورد، اين‌ها ديدند نه، فايده‌اى ندارد؛ لذا به سمت اسلام آمدند.»(12)

اين‌كه چه عاملي باعث شد تا اين مردماني كه رهبر انقلاب از آن‌ها سخن گفته‌اند، به سمت اسلام گرايش يافتند به نظر مي‌رسد دليل عمده‌ي آن استراتژي فعال حضرت روح‌الله در ماجراي نامه به گورباچف باشد. نامه‌ي حضرت روح‌خدا در اولين روز سال 1989 ميلادي -11 دي 1367- به «ميخائيل گورباچف»، آخرين رئيس‌جمهور شوروي، در حقيقت نامه‌اي بود به تمام كشورهايي كه زير سايه‌ي اردوگاه كمونيسم جمع شده بودند. آن هم درست قبل از آني كه موج دوم اسلام‌هراسي توسط غرب آغاز شود.

نامه‌ي آن ابرمرد جهان معاصر به رئيس‌جمهور اتحاد جماهير شوروي در شرائطي منتشر شد كه هنوز اين كشور به عنوان يك مجموعه‌ي واحد برقرار بود و هنوز اين ايدئولوژي كمونيسم بود كه قوانين و قواعد جامعه را سامان مي‌بخشيد. هنوز جنگ سرد كه چنان‌چه اشاره شد برخي از تحليل‌گران از آن به عنوان «جنگ جهاني سوم» ياد مي‌كنند تمام نشده بود و عمر آن نزدیک به نیم قرن رسيده بود.  هم‌چنين هنوز ديوار برلين كه به عنوان نماد جدائي اردوگاه شرق و غرب بود نيز فرو نريخته بود.

البته از يك سال قبل از انتشار نامه‌ي امام، ميخائيل گورباچف دكترين خود در حوزه‌ي مسائل مربوط به توسعه‌ي سياسي موسوم به «گلاسنوست» و نيز راهبردهاي توسعه‌ي اقتصادي خود به نام «پرسترويكا» را كه قرار بود با هماهنگي و همكاري غرب باشد را آغاز كرده بود تا از این طریق بتواند کشتی به گل‌نشسته‌ی کمونیسم را به حرکت بیاندازد. اما كشورهاي غربي مانند هميشه با خلف وعده‌هاي خود و عدم مساعدت‌هاي لازم به دولت گورباچف عملا زمينه‌ي فروپاشي دولت او و در نهايت اتحاد جماهير شوروري را موجب شدند. یعنی موضوعی كه در طول این 45 سال خواست هميشگي آنان بود.

امام خميني به عنوان يك سياست‌مدار برجسته، همه‌ي اين موضوعات را به دقت زير نظر داشت و مي‌دانست كه غرب چه نقشه‌اي براي شوروی كشيده است. او از يك طرف مي‌دانست كه ايدئولوژي چپ به دليل «ماهيت مادي‌گرايانه»‌اي كه دارد عملا قادر به پاسخ‌گويي به نيازهاي موجودي چند بعدي مانند انسان نيست و از طرف ديگر چاره‌ي كار نيز، بر خلاف تصوري كه گورباچف و كابينه‌ي او مي‌پنداشتند در پناه بردن به نظريات نظام سرمايه‌داري و الگوهاي ليبراليستي غرب هم نيست. براي همين امام در این نامه، ابتدا به آفت «دين‌زدايي» در مكتب كمونيسم اشاره كرده و آن را بزرگ‌ترين علت فروپاشي شوروي قلمداد كرد.

بلافاصله پس از انتشار نامه‌ي امام، موجي از اظهارات و تحليل‌هاي مثبت و منفي پيرامون آن شكل گرفت. اما متأسفانه گورباچف و آن دسته از سياسيوني كه مي‌بايست متوجه منظور امام شوند، نشدند. كما اين‌كه هشت هفته بعد، هنگامي‌كه «ادوارد شوارد نادزه»، وزير خارجه وقت شوروي در روز هفتم اسفند 1367 پاسخ گورباچف را در حسينيه‌ي جماران به اطلاع امام‌خميني رساند، نشان داد بيش از آن‌كه در صدد تبيين و تحليل محتواي نامه‌ي امام بر آمده باشد سعي كرده تا اقدامات و اعمال خود را توجيه كنند. به همين علت حضرت روح‌الله پس از شنيدن سخنان شوارد نادزه به او پاسخ دادند:

«ان‌شاءالله سلامت باشند، ولي به ايشان بگوييد كه من مي‌خواستم جلوي شما يك فضاي بزرگ‌تر باز كنم. من مي‌خواستم دريچه‌اي به دنياي بزرگ، يعني دنياي بعد از مرگ كه دنياي جاويد است را براي آقاي گورباچف باز نمايم و محور اصلي پيام من آن بود. اميدوارم بار ديگر ايشان در اين زمينه تلاش نمايند.»

ده سال بعد، يعني در سال 1378 و در سالگرد رحلت روح‌خدا، گورباچف طي مصاحبه‌اي با خبرنگار واحد مركزي خبر در مسكو از اين‌كه به هشدارهاي آن روز بنيان‌گذار جمهوري اسلامي ايران بي‌اعتنائي كرده بود، اظهار تأسف كرد. گورباچف در اين مصاحبه گفت:

«مخاطب پيام آيت‌الله خميني از نظر من، همه‌ي اعصار در طول تاريخ بود». و ادامه داد: «زماني كه من اين پيام را دريافت كردم احساس كردم كه شخصي كه اين پيام را نوشته بود متفكر و دلسوز براي سرنوشت جهان است. من از مطالعه‌ي اين پيام استنباط كردم كه او كسي است كه براي جهان نگران است و مايل است من انقلاب اسلامي را بيشتر بشناسم و درك كنم»

ده سال از نامه‌ي امام گذشت تا گورباچف با تشريح نابساماني‌هاي اقتصادي و سياسي روسيه اعتراف كند كه: «اگر ما پيشگويي‌هاي آيت‌الله خميني را در آن پيام جدي مي‌گرفتيم امروز قطعا شاهد چنين وضعيتي نبوديم.» (13)

موج سوم اسلام‌خواهي

سال 68 روح‌خدا به خدا پيوست و جايگزين او، مردي از تبار خمين شد. خط او خط امام، و سيره‌ي او همان سيره‌ي امام بود. «خامنه‌اي» به تمام معنا تالي‌تلو «خميني» بود. رهبر انقلاب در عرصه‌ي بين‌الملل همان روش امام خميني يعني حمله به عمق گفتمان استراتژيك غرب را سرلوحه‌ي اعمال خود و نظام جمهوري اسلامي قرار داد.

رهبر انقلاب در طول مدت اين بيست سال از ولايت‌شان، از طرفي با تاكيد بر مسأله‌ي جنبش نرم‌افزاري و نهضت توليد علم و به تبع آن ساخت مدل نظام اسلامي، موجب رشد فزاينده و جهشي ايران شد و از طرفي ديگر در حوزه‌ي مسائل كلان جهاني، با حمله به مواضع نظام سلطه و توجه به جنبش‌ها و نهضت‌هاي اسلامي، موجبات بيداري اسلامي و بازگشت هويتي مسلمانان را ايجاد كردند. حالا ديگر دامنه‌‌ي موج اسلام‌خواهي «تا قلب اروپا و آمريكا» به پيش رفته است.

موج سوم اسلام‌خواهي در جهان در حقيقت برخاسته از اتخاذ چنين راهبردي بوده است: نااميدي از نظام ليبرال سرمايه‌داري و اميدواري به هويت اصيل اسلامي. چنان‌چه رهبر انقلاب فرموند:

«يك مقطع هم حالا به وجود آمده است؛ مأيوس شدن از ليبراليزم غربى، ليبرال دموكراسى غرب، اقتصاد كاپيتاليستى. مى‌بينيد چه خبر است؟ مي‌خواهند اين مسئله را در تبليغات كوچك كنند. واقع قضيه كه كوچك نمي‌شود. در مركز مالى آمريكا، در پايتخت اقتصادى آمريكا، يعنى در نيويورك، آن هم در خيابان وال استريت كه كانون اصلى سرمايه‌دارى دنياست، هزاران نفر جمعيت جمع بشوند، بگويند ما سرمايه‌دارى را نمي‌خواهيم. اين‌ها نه مهاجرند، نه همه سياه‌پوستند، نه از طبقات پائين جامعه‌اند؛ در ميان‌شان استاد دانشگاه هست، سياست‌مدار هست، گروه‌هاى دانشجوئى به اين‌ها پيوسته‌اند؛ مي‌گويند ما نظام كاپيتاليستى را نمي‌خواهيم. خب، اين همين حرف ماست؛ ما هم كه از اول گفتيم نه شرقى، نه غربى، يعنى نه نظام كاپيتاليستى، نه نظام سوسياليستى؛ آن سوسياليستى‌اش بود كه به جهنم رفت، اين هم دارد يواش يواش سرازير مي‌شود. بعد از اين حادثه، اقبال به اسلام بيشتر خواهد شد. اين هم يك موج ديگر است؛ موج سوم است.» (14)

جمع‌بندي

نظام سرمايه‌داري در بدترين شرايط خود قرار گرفته است به‌طوري كه حتي استراتژيست‌هايي چون برژينسكي هم به آن اعتراف كرده‌اند. چند ماه پيش برژينسكي در مصاحبه‌ا‌ي كه توسط شبكه‌ي CNN تنظيم شده بود در پاسخ به اين سؤال كه «آیا این تظاهرات و قیام‌ها به افول تاثیر آمریکا در منطقه می‌انجامد؟ آیا اهرم قدرت ما در این منطقه کمتر از سال‌های پیش شده است؟» جواب داد: «من فکر می‌کنم در حقیقت ما با افول قابل ملاحظه‌ي قدرت آمریکا در منطقه مواجه هستیم و شاید این آغاز یک مرحله‌ای است که در آینده مردم از آن به عنوان دومین مرحله حیاتی خروج ضد استعماری منطقه پس از جنگ جهانی اول و دوم یاد خواهند کرد».

در اجلاس «راهبردی آتلانتیک» نيز كه همه ساله در واشنگتن برپا مي‌شود و در آن مقامات برجسته و استراتژیست‌های بزرگ آمریکایی و اروپایی چون «هنری کیسینجر»، «رابرت اسکوکرافت»، «جیمز جونز» (مشاوران ارشد امنیتی رؤسای جمهور آمریکا)، «لئون پانِتّا» (وزیر دفاع آمریکا)، رئیس سازمان اینتلیجنت سرویس انگلیس و مسوولان سازمان‌های اطلاعاتی فرانسه و اسرائیل شركت مي‌كنند،  هنري کیسینجر از شرایط کنونی غرب ابراز نگرانی کرد و در حالی که عصبانی به نظر می‌رسید، پرسید: باید دید چه حماقتی کرده‌ایم که آمریکای ابرقدرت ۲۰۰۱ را به شرایط شکننده‌ي امروز کشانده‌ایم؟ سايت شبكه‌ي «دویچه وله»ي آلمان كه اين جلسه را گزارش مي‌كرد در ادامه نوشت: «در اجلاس راهبردی آتلانتیک به تحولات جاری در کشورهای اسلامی خاورمیانه و شاخ آفریقا و دشواری‌هایی که آمریکا و اروپا با آن روبرو هستند اشاره شد و آقای هنری کیسینجر نتیجه گرفت باید بپذیریم که مسیر تاریخ جهان در حال تغییر است» (15)


 

 




تاریخ: شنبه 9 ارديبهشت 1391برچسب:,
ارسال توسط arman
آخرین مطالب
آرشیو مطالب
پيوند هاي روزانه
امکانات جانبی
ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 19
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 24
بازدید ماه : 50
بازدید کل : 92758
تعداد مطالب : 180
تعداد نظرات : 2
تعداد آنلاین : 1